کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منیر سپاس

 

 

 

      درین زمان که کسی دل نمی دهد به سخن

      ترحم است بر آن طوطیی که گویا شد.

                                                  صائب تبریزی

 

 

یک نویسنده دو کتاب و چند سخن

 

 

پژوهشی در گسترهء زبان و آخرین وخشور دو کتابی اند که از قلم پر تلاش سالارعزیزپور نویسنده و پژوهشگرهموطن مان در این اواخر توسط انتشارات شاهمامه (هالند) به نشر رسیده است.

 

چند سخنی در باره کتُب متذکره دارم از دیدگاه یک متفقد تا نقاد؛ زیرا برای نقد شعربوطیقاو برای نقد اثر پژوهشی در زمینه زبان زبان شناسی باید دانست ولی برای تفقد همدلی و همنفسی باید داشت که این دومی را دارم.

 

میدانیم هرکس که چیزی می نویسد امید آن دارد تا نوشته و یا شعرش مورد توجه قرار گیرد، مردم در موردش صحبت کنند؛ نقد ، تعریف و توصیفش کنند هیچ دلی بی امید نیست بدین ملحوظ تفقد را دست کم نباید گرفت .

 

در خور تذکر میدانم در غرب که شخصیت های انسان ها از روی سنگینی کیسه ها ترازو میشود چند وطندار فرهنگ دوست ما پول خود را برای چاپ کتاب نویسنده و شاعرهموطنش خرچ میکند ؛ جای نهایت سرور و شادمانی است که هزینه دفتر شعری آخرین وخشور را آقای ادریس آشکار و مصارف کتاب پژوهشی در گسترهء زبان رافرهنگ دوستان چون زمری پاییز، ولی بارز،ادریس آشکار، خالقی وضیا عیار پرداخته اند؛ زیرا از بخت بد درین حوالی مرجع و منبع و انجمنی نیست تا دست نویسنده را بگیرد و کتابهایش را چاپ کند و به خواننده گان عرضه کند.

 

آخرین وخشور دفتر شعر است که با 41 عنوان شعر در برگیرندهء سروده های سالار عزیز پوردر انواع، اوزان و مضامین مختلف میباشد.زبان شعر سالار عزیز پور در این مجموعه یک دست نیست گاه کهن و گاه همگام با زبان روزهمسفر میشود ؛از لابلای سروده های عزیزپور بوی عشق بی بدیل او به زبان پارسی به مشام میرسد؛ انتخاب و کار برد واژه ها به خواننده این عشق را آشکار میکند در صفحه 16 زیر عنوان لبخند سبز می نویسد

مــــن از تبار مهر خراسانیم هنوز

آن شب چراغ شاعر یمگانیم هنوز

 

بر آخرین وخشور شاعر گرامی شبگیر پولادیان پیشگفتاری نوشته است که مُعرف قلم و توانایی شعری عزیز پور است.

آخرین وخشور را سالار عزیزپور به شاعر نام آشنا و ادیب فرهیخته استاد واصف باختری اهدا نموده است.

برای نقد آخرین وخشور قلم نا توان، فهم نارساو این سواد نیمه ام در شعر نشانی درستی نیست فرزانگان بوطیقای شعر صلاحیت نقد شعر را دارند منظور من تنها معرفی بود و بس.

کتاب پژوهشی در گسترهء زبان و نقدی بر عوامل نا به سامانی آن در افغانستان یک کتاب جدی در عرصه زبان است در اصل مجموعه مقالات عزیزپور در مورد زبان که قبلا در سایت های انترنتی آریایی، فردا، کابل ناتهـ و د یگر نشرات به نشر رسیده بود میباشد.

 

کتاب بازتاب دهندهء تلاش نویسنده برای بهبودی زبان فارسی دری درافغانستان است این اثر درب بحث جدی را برای مان باز میکند تنها عناوین مقاله ها را برهان میاورم (( رد و بطلان انگیزه های سیاسی در نامگذاری زبان ها، برزخ غربت و مشکلات زبانی،جدال بر سروازه ها و پیامد های پژوهشی آن، نقدی بر عوامل نا بسامانی زبان در افغانستان،جستاری پیرامون فارسی دری و توانایی علمی و پژوهشی آن ،کژ تابی ها و ناهنجاری های نگارشی،زبان فارسی و نابسامانی های تلفظی آن و چشم اندازی فراسوی حجاب های زبان.))

 

عزیزپور در این کتاب می نویسد که چرابرای یک زبان چند نام گذاشته اند تنها کاربرد واژه و تلفظ ساکنان سرزمینهای فارسی گوی دلیلی بر چند زبان بودن یک زبان نمی شود. این کتاب دارای محتوای خوب ونثر عام فهم وروان است اغلاط طباعتی نیز به چشم میخورند که تقصیر عزیزپور نیست.

 

در هر دو کتاب عزیزپور سخنی برای گفتن و حرفی برای نوشتن دارد باری گفته بودم

 

                  ای شعر و قلم بمان کنارم                این دل چه کند فسانه دارد

 

که این بیت مستوجب حال واحوال سروده ها و نوشتار های عزیز پور نیز میگردد با همین نبشتهء مختصر نشر این کتابها برای عزیز پور تهنیت گفته برایش موفقیت های بیشتر از دربار صاحب قلم و کلام آرزو میکنم . منیر سپاس بهار سال 1385

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٢۹                           سال دوم                                   جون ٢٠٠٦