کابل ناتهـ، Kabulnath











 

 

 

 

سیدمنیر سپاس

 

آرزوها

 

 

کاش دیدار تو ای دوست مکرر میشد

و شــب تیرهء هجران  من آخر  میشد

کاش هر نامه ناخواندهء من پر میزد

پیش چشمان تو ای  یار  کبوتر میشد

کاش باران حضور تو در این تنهایی

بر دل و دیدهء مــن باز میـسر میـشد

کاش گلهای  دلاویز خیــــــــالات دلم

در  دم خنده ء لب های تو پرپر میشد

دفتر شکوهء ما را چه کسی آخر کرد

دست کم کاش که اين دفترما سر ميشد

 

***********

بالا

دروازهً کابل

سال دوم          شمارهً ٢۵         مارچ/فبروری 2006