کابل ناتهـ، Kabulnath
|
خوابی یک رؤیای نامکمن
نویسنده: وجاهت مسعود، لندن
برگردان: ایشور داس
هست کسیکه به عمق پندار گاندهی بزرگوار، مارتین لوتر کینک و نیلسن مندیلا بوسه زند
درین آواخر در دانشگاه لندن، نام اقای فرینک ایلس آموزگار ادبیات زبان روسی، که نظریات نژادگرایانهء خویش را در حلقه وسیع ابراز داشته، برسر زبان هاست. وی در خبرنامهء دانشگاه مقاله یی هم نبشته و در آن به دفاع نظریهء فرق ذهنی موسوم به Bell Curve Theory)) پرداخته است. ادارهء دانشگاه پس از احتجاج شدید آموزگاران و دانش آموزان، بررسی مسأله را آغازید.
سال 1960 بود در افریقای جنوبی حکومت نژاد پرست آن با وضع قوانینی ظالمانه، زندگی سیاه پوستان آن کشور را سخت ناگوارا ساخته بود. ایستگاه های قطار آهن و محلات نوشیدن آب، راه های رفت و آمد جداگانه برای ایشان ایجاد شده بود، که افزون برانگیزه توهین آنها، گسترش بدبینی نژادی را نیز همراه داشت و ناهنجاری اجتماعی را دامن میزد. چه در آن کشور بیست در صد شهروندان سفید پوست بر هشتاد در صد شهروندان سیاه پوست آقایی نموده و بیشتر از هشتادوهفت در صد منابع کشاورزی را تملک کرده بودند.
هفتاد و چهار در صد عاید ناخالص ملی در جیب سفیدپوستان سرازیر می شد، در بخش بهداشتی نیز وضع به همین منوال بود، برای چهارصد نفر سفید پوست یک طبیب موجود بود در حالیکه برای 44000 شهروندان دارای جلد تاریک یک نفر طیب می رسید. شهروندان سیاه پوست، ناگزیر بودند اجازه نامهء گشت و گذار فراتر از محلات خاصهء زیست شان را داشته باشند.
آغازین ماه های
سال
1960
بدست آوردن اجازه نامه های گشت و گذار به یک تحریک سیاسی مبدل گشت و آهسته آهسته
دامنهء آن گسترش یافت. سازمان حمایت از حقوق شهروندان سیاه پوستها، (پن افریقن
کانگریس)به تاریخ 21 مارچ علیهء مقررهً کسب اجازه نامه های گشت و گذار و مسافرت،
دست به تظاهرات زد. در روند تظاهرات نزدیک به شهر (ترنسوال) در قصبهء (شارپ ویل) پولیس به آنها شلیک کرد که باعث کشته شدن 69 تن گردیده و هزارها زخمی را به جا گذاشت. قتل عام قصبهء شارپ ویل موجب ایجاد سازمان کانگریس ملی افریقا تحت رهبری نیلسن مندیلا شد که پسانها مبارزهء مسلحانهء خویش را نیز آغاز کرد.
آن قتل عام
موجی مخالفت و تنفر و انزیجار را در سطح جهان بوجود آورد. جهانیان آن عمل ظالمانه
را را به نیکوهش گرفتند. چنانکه شورای امنیت سازمان ملل متحد، قرارداد ضد تبعیض
نژادی مصؤب سال
1963
خود را در سال
1966
به شکل اعلامیهء جهانی علیهء تبعیض نژادی اعلام داشت و بیست ویکم مارچ را روز
یادبود آن حادثه
و اعلام مبارزه جهانی علیه هرگونه تبعیض اعلان کرد. نژاد پرستی، روش ظالمانه است، و انسانها را نمی گذارد که با افق وسیع نظر، سطح آگاهی شعوری و اهلیت و صلاحیت خویش را بالا ببرند، بل استعداد و صلاحیت ها را وابسته به نسل و پیدایش آنها میداند. نژادگرایی انسان ها را بر اساس قوم، قبیله، رنگ و نسب تفریق کرده، حتا بر اساس جنس نیز میان جوامع بشری فرق ایجاد می نماید. در موجودیت این اصل بی خردانه بشر نمیتواند به ارمان های دموکراسی، جمهوریت و مساوات، رشد و انکشاف همگانی دست یازد. نژاد پرستی، برای گروه های مشخص امیتازاتی را مختص ساخته و پیگیر در حصول آنها میکوشد و این مرض حالا در دامن جامعهء بشری ریشته نیافته بلکه، از گذشته های دور دور به چهره های گوناگون جلوه افروز بوده است، که مثال های آن را در "فصاحت عربها، "تهذیب عجم ها، "شجاعت مغل ها"، "فراست انگلیس ها"، "ذهین بودن جرمن ها" و "جلال ترک ها" و ... تواند دید.
پنداشت بشر موج های فراوان را دیده است، مگر بازهم در قرن بیستم، هست کسی که به عمق پندار یکسان بودن انسان ها، که از سوی شخصیت های والای انسانی چون گاندهی بزرگوار، مارتین لوتر کیگ و نیلسن مندیلا تبلیغ شد، بوسه زنند؟
از گاندهی بزرگوار
سخن گفتیم، می بینیم که آقایان لوتر کینگ و نیلسن مندیلا، در روش شان از طریقت عدم
خشونت و عدم تشدد، جناب کرم چند موهن داس، چه فیض های فراوان برده اند. نٌه دهه پیش از امروز در بخش اعظم قاره های افریقا و آسیا، نظام های برپایه تبعیض استوار بودند. ساحهء زیست تاریک پوستان تنگ تر بود، بر فرهنگ ادب (رهی یاره کپلنگ) و در سیاست وایسرای (کرزن) حاکم بودند. در هندوستان پهناور، انگلیس ها بنام تجارت داخل شدند و آهسته آهسته به این بهانه که در قلمروی شان آفتاب غروب نمیکند و پرنده گان پر نمی زنند، آن ملک را به تصاحب شان درآوردند.
در پاسخ گفت: تنها نیستم، ببینید، گاندهی بزرگوار و مارتین لوترکینگ با من هستند.
اشاره ها:
ـ این مقاله در سایت بی بی سی بخش زبان اردو، روزجمعه 24 مارچ سال روان نشر شده است. ـ وجاهت مسعود، از نویسندگان نامور نیم قارهء هند بوده از وی در عرصه های سیاست، اجتماع و حقوق بشر مقاله ها و رساله های فراوان به چاپ رسیده اند. مسعود اکنون در دانشگاهء علوم حقوق لندن، حقوق بین الدول را فرامیگیرد. ـ واژه "جي" را در پسوند نام گاندهی، بجای «عزیز و گرامی» از روی کاربرد عرف آن واژه، به معنی "بزرگوار" برگردانده ام.
*********** |
بالا
سال دوم شمارهً ٢۵ مارچ/فبروری 2006