کابل ناتهـ، Kabulnath


















































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 

نامه به نویسـنده "و آن گلوله باران بامـداد بهـار"

 

 

M.Z.M

هـالند – 2009/01/20

 

 

 با عرض سلام و حرمت خدمت جناب محترم سیاه سنگ!

 

از زحمات پیگیری که جناب شان در مورد ردیابی حقایق شهادت اولین رئیس جمهور افغانستان زنده یاد محمد داوود خان در سایت وزین کابل ناتهـ متقبل شده اند، سر تعظیم خدمت شان فرود می آورم.

 

به منظور ادامه تلاشهای شما جهت دست یابی به حقیقت موضوع، اینک آنچه که بنده شنیده ام، خدمت تان ذیلاً عرض میدارم:

 

در سال 1988، بنده در یک سفری که همراه جنرال خطاب "جانباز" رئیس ارتباط خارجه وزارت دفاع آنوقت توسط طیاره ملل متحد از مزار شریف به کابل داشتم، نظر به شناخت قبلی که با اوشان داشتم. در جریان سفر موضوع به شهادت رساندن اولین رئیس جمهور افغانستان را برایم چنین توضیح داد.

 

"صبح 8 ثور 1358 در جلسه رهبری انقلاب ثور در رادیو افغانستان موضوع چگونگی عمل در مقابل رئیس جمهور طرح شد. خلقی ها خصوصاً حفیظ الله امین و دستگیر پنجشیری پافشاری داشتند که باید داوود کشته شود. ولی پرچمی ها به رهبری ببرک کارمل -- به جز سلیمان لایق --  طرح داشتند که باید داوود خان دستگیر و توقیف شود. در نهایت ظاهراً  فیصله شد که فعلاً دستگیر شود و بعداً در مورد تصمیم گرفته خواهد شد.

 

بناءً از طرف حفیظ الله امین برای امام الدین نام امر شد که با یک عراده تانک  و افراد شان -- و از طرف ببرک کارمل برای من (خطاب جانباز)  امر شد که با یک عراده تانک به همرای امام الدین، یعنی هر یک ما با یک عراده تانک معه پرسونل به طرف محل اقامت داوود خان حرکت کنیم.

 

من با عجله پایین آمده ترتیبات آماده ساختن یک عراده زرهپوش و  انتخاب افراد را گرفتم که حدوداً ده دقیقه را در بر گرفت. منتظر ماندم تا امام الدین نیز با تانک خود به دروازه خروجی رادیو تلویزیون بیاید. بعد از تقریباً پنج دقیقه انتظار برایم گفته شد که امام الدین با تانک و پرسونل در همان لحظات اول به طرف وظیفه داده شده، حرکت کرده است.

 

بنده حیران ماندم که امام الدین چگونه با این سرعت آمادگی گرفته و حرکت نموده است. لذا من نیز به عجله به طرف اقامتگاه رئیس جمهور حرکت کردم. موقعی که در احاطه اقامتگاه رسیدیم، به مجرد پیاده شدن زرهپوش صدای فیرهای مسلسل را شنیدیم.

 

من فوراً امر پروت دادم تا تثبیت کنم که فیر از کدام جهت صورت میگیرد. بعد از چند لحظه آواز فیرها آرام شد. من دوباره امر کردم که باید به پیش رفت و تغییر موقعیت نمود.

 

در همین لحظه دیدیم که امام الدین با افراد خویش در حالی که یک دست خود را محکم گرفته بود، بیرون آمد، من بالایش صدا کردم: "چه کردی؟ چرا منتظر من نشدی؟" او در مقابل برایم گفت: "من وظیفه داده شده را انجام داده ام. فعلاً فرصت صحبت زیاد را ندارم. چون زخمی هستم."

 

امام الدین دوباره سوار به زرهپوش راهی رادیو افغانستان شد و مرا هم صدا زد که باید برگردیم به رادیو که وظیفه انجام داده شده به انجام رسیده است. دیدم که در مقابل عمل انجام داده شد قرار دارم، بناءً دوباره به رادیو برگشتم."

 

این بود جریان که از زبان محترم خطاب جانباز که فعلاً در (--؟؟؟؟--) اقامت دارند. (شماره تلفون و آدرس دقیق شان را با نام شهر و کشوری که به جای آن چند علامیه سوالیه گذاشته شده، مستقیماً در اخیتار شما قرار خواهم داد.)

 

من معتقد هستم که محترم خطاب جانباز در مورد چگونگی شهادت اولین رئیس جمهور افغانستان معلومات دست اول را دارا می باشند. اگر ممکن باشد لطفاً با وی تماس بگیرید.

 

سیاه سنگ صاحب محترم!

طوری که در صفحات انترنت ملاحظه می شود، یک تعداد مردم علاقه دارند در مورد شهادت اولین رئیس جمهور افغانستان بنویسند و به اصطلاح درد دل کنند. اما نکته بسیار زیاد رنج آور این است که یک تعداد می خواهند قصداً یا سهواً رد پای قاتلین را گم و مبهم سازند. مثلاً این نظریه کاملاً غلط را پخش می کنند که گویا کماندوهای KGB شوروی  در قتل رئیس جمهور اشتراک داشتند. متاسفانه در آخر تحقیق شما در "و آن گلوله باران بامداد بهار" نیز چنین برداشت میشود.

 

اما تا جایی که بنده چه در افغانستان و چه در هالند که اکثر افسران خلقی و پرچمی در این کشور زنده گی دارند، تحقیق کرده ام، همه به یک صدا می گویند: مسئولیت قتل اولین رئیس جمهور افغانستان به دوش شخص جنرال امام الدین که فعلاً در اروپا زنده گی دارد، میباشد. یک گروپ به سرکردگی همین شخص به این وظیفه خاینانه انتخاب شده بودند. دلیلی که امام الدین نمی خواهد واقعیت را بیان کند، این است که اصلاً از وی یک تحقیق جدی صورت نگرفته است.

 

در آخر یک بار دیگر می خواهم احترامات خدمت جناب شما را نجدید نموده و موفقیت و کامگاری برای تان تمنا دارم.

 

***

MZM

Netherlands 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٩٠          سال چهـــــــــارم              دلـــــو/ حــــوت    ١٣٨۷  خورشیدی           فبــــــــوری 2009