کابل ناتهـ، Kabulnath
























Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
هشت سال از خاموشی استاد رحیــــم بخش گذشت !
 
 

ایشـــــور داس

 

مكتب كابل در غزلخواني، كه در قرن نزدهم با ظهور استاد قربانعلي خان دچار تحول گرديده بود؛ با درخشش شاگرد او استاد قاسم افغان در آغاز سده بيستم استحكام بيشتري يافت و بدون ترديد توسط شاگردان پر استعداد استاد قاسم كه در رأس آنها زنده ياد استاد رحيم بخش قرار داشت، تا پايان سده ي بيستم در اوج نگهداشته شد.

 

در شماره های پيشین کابل ناتهـ، حرف های تازه درمورد استاد قاسم افغان با عکس های جالب خدمت خواننده فرهیخته پیشکش داشتم که همراهی و همدلی استاد رحیم بخش با استاد  قاسم افغان، ازهر یک از آن تصویرها بخوبی هويداست.

 

طوریکه استاد رحیم بخش، در یکی از صحبت هایش گفته بود، در آغاز می خواست طبله بیاموزد تا به عنوان يك نوازنده با استادش همراه باشد؛ مگر طرزهای استاد قاسم در هنگام غزلخوانی، او را به بحر بیکران آوازخوانی راه داد که الحق چه خوب این راه را پیمود و بهترین نمونه های غزل را به میراث گذاشت.

استاد رحیم بخش نيز مانند رهنماي خويش عمرش را صرف رياضت غزلخوانی کرد و كمتر توجه به اجراي پارچه هاي خيال و تهمري نمود، زيرا او شيفته ي غزل بود كه ميراث بيش از هزار ساله ي مردم كابلزمين بود، و مردم هند نيز توسط حضرت امير خسرو بلخي دهلوي اين شيوه را با همان نام غير هندي آن استقبال كرده بودند. چون اين گونه ي موسيقي محبوبيت بيشتر در ميان مردم افغانستان داشت؛ استاد رحيم بخش آستين همت بر زد تا در خدمت همين شيوه باشد،كه موفق هم بود.
باری استاد به همراهی دو فرزند هنرمندش، دریکی از شب های بهار دههء شصت، راگ مالکونس را در استدیوی تلویزیون ملی افغانستان اجرا کرد كه از کیفیت عالی اجرای آن، نه تنها چشمان خودش را مملو از اشک ساخته بود؛ بلکه همه شنوندگانش را نيز افسون کرده بود.  

 

در کشورهای هند و پاکستان هم معمول است که آوازخوانی، تنها راه کلاسیک را می گزیند و ديگري صرف غزلخوانی یا تمری و خیال را. زيرا به وقت و استعداد بسيار عالي نیاز است تا بر يكي از شيوه هاي موسيقي تسلط یابد. اينكه سرتاج موسيقي كشور ما در همه رشته هاي موسيقي وارد بود، در طول تاريخ يك استثناي كاملاً نادر بوده و اين امر نبوغ او را در موسيقي مسلم مي گرداند.

 

در دهه هایی پسین در پاکستان استاد مهدی حسن و استاد غلام علی خان، از راه غزلخوانی  شهرت عالمگیر را نصیب شدند ولی این روش در هندوستان به نردبان بسیار بلند چهره افروخته است.

 

استاد مهدی حسن در دهه چهل خورشیدی مهمان کابلیان بود آهنگ [ دیشب که تو از مهر به بام آمده بودی] كه در قصر چهلستون كابل به فرمايش پادشاه وقت افغانستان خواند که در هر خانه و در هر محفل بیشمار شنونده داشت. برخی را پندار به این بود که شاید غیر از مهدی حسن کسی را توان خواندن همچوغزلی نباشد. پسانها استاد رحیم بخش در یک محفل همان غزل را با حرکت و روش استاد قاسم خواند که به یقیین مهدی حسن هم تحسینش کرده باشد.
نمونه های بسیاری از غزل خوانی استاد رحیم بخش موجود اند که بازخوانی آنها هرگز در مرز مقایسه با اصل نبوده اند نمونه هایی ازینگونه شهکاری ها در کار استادان دیگر نیز دیده شده است. به گونۀمثال، در دههء پنجاه خورشیدی، کوه بلند موسیقی استاد سرآهنگ آهنگ قوالی [من جان خراباتم، جانان خراباتم ] را با شكوه جاودانه يي به اجرا درآورده كه يكي از شاهكار هاي موسيقي ما در سده ي بيستم شمرده مي شود. بسيار نوشته اند كه اين آهنگ از ساخته هاي استاد هاشم مرحوم پسر خاله ي استاد سرآهنگ است ولي حقيقت آنست كه اين آهنگ خانقاهي در سده نزدهم توسط جد مادر هر دوي آنها استاد غلام محمدخان معروف به استاد گامو خان كمپوز گرديده بود و به عنوان ميراث مشترك خانواده آنها نيز موجود بود. 

بازخوانی این قوالی را بعدها استاد مهوش، استاد الطفت حسین، شریف غزل و استاد همآهنگ کوشش کردند ولی صدسال باید صرف کرد تا ذره یی از عظمت هنرنمایی استاد سرآهنگ راکه درین قوالی به نمایش گذاشت، بیان نمود. نمیدانم، باوجود صدها پارچه از آهنگهایی استاد سرآهنگ در تلویزیون ملی ثبت گردید، ولی چرا این قوالی تلویزیونی نشد ویا اینکه بنابر نوبتی بودن برق، صاحب این قلم از دیدنش محروم مانده است؟؟؟

 

عظمت غزلخوانی استاد رحیم بخش ثبت تاریخ موسیقی افغانستان است، چشم به زمان باید دوخت تا دیده شود که از خرابات ویا از کدام گوشهء دیگر این سرزمین سُر، تال و لی، یعنی افغانستان عزیز جوان رشیدی نشانهء از آن را مژده دهد.

 

جناب انجينر صديق قيام يكي از شاگردان استاد رحيم بخش، نوشته است كه استادش نه تنها شماري زيادي آهنگ هاي استاد قاسم را باز خواني کرده است؛ بلکه در اين عرصه به پرورش دو، سه نسلي از شاگردان نيز پرداخته است تا اين شيوه زنده نگهداشته شود. او استاد رحيم بخش را شاهنشاه غزل خواني در افغانستان مي داند. و عقيده دارد كه استاد در زمينهء انتخاب غزل ها سختگيري مي کرد و مي کوشيد تا غزل هاي بلندي را از شاعران بلندي دستي انتخاب کند و اما شيوهء اجراي غزلخواني او به گونه يي بود که قشرها و رده هاي گوناگون جامعه مي توانستند از آواز خواني او لذت ببرد.

 

درین شب و روزها، هشت سال از جاودانه گی شاگرد زحمتکش استاد قاسم افغان، استاد رحیم بخش میگذرد ارگان های مسؤول عرصه فرهنگ و نشر موسیقی تنها با پخش برنامهء شصت دقیقه یی تلویزیون ملی کار و مسوولیت شانرا در قبال بزرگداشت جایگاه ی هنری استاد انجام پزیرفته پنداشتند که در واقع جفای بزرگ در حق آن استاد است.

 

با درنظرداشت سرازیر شدن میلیاردها دالر کمک جامعهء جهانی، بیخی امکان داشت که با صرف مقداری پول، ارجگذاری مقام شامخ استاد رحیم بخش گواراتر برنامه ریزی میشد. بلدیه کابل، ریاست رادیو تلویزیون ملی و اتحادیه هنرمندان، باید با راه اندازی برنامه های مشخص ازین فرزند خرابات در هشتمين سال درگذشت او احترام بجا می آوردند.

 

استاد رحیم بخش در میان هندوان و سیکهـ های کابل، از ارج فروان برخوردار بود. حاضری آن استاد به نیایشگاه بابه سری چند (كه توسط پسر حضرت گرونانك صاحب به عنوان يك مركز عرفاني سيكهـ و هندوان بينان گذاشته شده بود) در روز اول عید ویساک، که در همجواری گذر خرابات موقعیت دارد به هیچوجه از حافظه فرزندان جامعه هندو باوران افغانستان بیرون رفتنی نیست.

 

در روز اول عید ویساک، استاد با فرزندان و برادر و برادرزاده گانش  از شفق صبح در نيایشگاه حاضر میشد و با خواندن راگ و راگنی و تهمری عید ویساک را به هموطنان بومیش تبریک می گفت بی آنکه در قبال این هنرنمایی مسآله مادی نهفته می بود.

 

 هندوان و سیکهـ های کابل با دیدن آن لطف وبزرگواری استاد و همکاران او، بیدریغ عیدی میدادند. گرمی محفل به چنان جایی میرسید که تو گویی نورخدا از هرسو در آن محفل عرفانی می بارید و محبت کابلیان را آفتابی می نمود.
 

استاد در ساليان پاياني سده نزدهم ميلادي در جوار همان نيايشگاه هندوان در كوچه ي حضرت خواجه خردك كابل در خانه ي استاد امام بخش سارنگي، ديده به جهان گشوده بود؛ زيرا او خود در مصاحبه گفته بود كه در هنگام پادشاهي امير حبيب الله كودكي بود. و در انجام در سالهاي آغازين سده ي بيست و يكم در شهر كويته ي پاكستان در عالم غربت ديده از جهان فرو بست و در همان شهر به خاك سپرده شد. ولي فرزندان و دوستدارانش جسد او را يك سال بعد به كابل انتقال داده در شهداي صالحين در پهلوي استادش قاسم افغان، به خاك سپردند.

 

روان استاد را شاد می خواهیم و ارزومندیم که اهل موسیقی و علاقه مندان غزلخوانی، روش این استاد بزرگوار را فراموش نکنند ویاد او را همواره گرامی بدارند. 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٩٠          سال چهـــــــــارم              دلـــــو/ حــــوت    ١٣٨۷  خورشیدی           فبــــــــوری 2009