جای خوشبختی است که شاهد انتشار
روزافزون کتاب ها ومقالات پژوهشی ومعلوماتی درحوزۀ نقش زن درمیهن خویش
هستیم. کتابهای خوبی که ایجاب میکند هرکدام بصورت جداگانه معرفی شوند. به
ابراز این خوشبختی هنگامی میتوانیم پی ببریم که به کمبودهای پیشینه،
درزمینۀ نقش زنان در امور مختلف جامعۀ خویش، آشنا باشیم. در
ادامۀ کوششهای پیشینه اما
نارسا ونابسنده، آنچه درین سالها صورت انتشار
دیده اند، به این خوش بینی
وامیدواری ما می افزاید.
دانشمند گرانقدر،
آقای داکترحشمت حسینی، طی
یادداشتی که دررابطه با نبشته های این کمترین فرستاده اند، به موضوعی اشاره
نموده اند که دراطلاع ما از نخستین مدرسۀ خصوصی زنان کمک می نماید. این
معلومات را انتشار میدهیم تا سطرهای تکمیلی در برگهای باشد که نویسنده گان
داخلی وخارجی در پیوند با اموزش زنان نوشته اند.
جناب داکترحشمت حسینی، با استفاده
از زندگینامۀ پدر
بزرگوارشان، شادروان سید محمد
داؤدحسینی چنین نوشته اند:
" شایستۀ یاددهانیست که نخستین مدرسۀ خصوصی برای تدریس زنان آن وقت کابل در
خانۀ شخصی پدر استاد سید محمدداؤد حسینی تأسیس شده بود که تعداد زیادی از
دختران و خانم ها جهت فرا گرفتن تعلیم به آنجا میآمدند.
سوگمندانه در هیج پژوهشی در مورد تاریخچۀ معارف افغانستان این موضوع یاد
نگردیده است.
در این مدرســـه
حضرت ســـید محمد
اسماعیل
حســـینی "ذبیح" و همســـرشان بی بی جان صاحب، دو دختر ایشان بی بی فاطمه
و بی بی صاحبزاده، پسران آن حضرت استاد سید مـحــمد ایشان حســینی و استاد
سید محمد داؤد حسینی و خانم های هر دو برادر بی بی کبرا و بی بی صفورا
تدریس میکردند.
رشته هایی که در این مدرسه تدریس میشد قرآن شریف، دینیات، حسن خط، زبان و
ادبیات فارسی بود. از زنانی که نزد استاد سید محمد داؤد حسینی حُسن خط
آموخت و از شمار خوشنویسان معروف آن روزگار شد، میتوان از مرحومه بی بی
تاجور همسر عبدالقدوس خان اعتمادالدوله نام برد."
جناب دکتر حسینی معلومات زیر را
نیز برای روشنی موضوع نگاشته اند:
" تاجور
سالطانه دختر فاطمه مشهور به بی بی فاطو جان (بنت امیر دوست محمد خان)
بود. پدر تاجور سلطانه محمد علی خان (بن پیر محمد خان) نام داشت. زوج فوق
الذکر دو پسرنیز داشتند به نامهای امیر محمد خان و محمد ابراهیم خان. امیر
محمد خان پدر زنده یاد استاد عبدالغفور برشنا بود. به این ترتیب تاجور
سلطانه عمۀ استاد برشنا بود.
تاجور سلطانه
با سردارعبدالقدوس خان بن سلطان محمد خان طلایی ازدواج کرده بود. وی از
زنان عالم و فاضل بود که به تاریخ ٢٠ میزان
۱۳۱۸ در کابل وفات یافت. . ."
منبع: مجلۀ هنر، ارگان نشراتی
اتحادیۀ هنرمندان ج. د. ا.، شمارۀ دوم، سال چهارم،
1364 ، ص
61
همچنان جناب حسینی دریاد آوری
خویش افزوده است که:
" خانۀ ما در باغ نواب اصلاً از
مرحومه بی بی فاطو جان بود که آن را پدرم خریده بود. بین خانوادۀ آنها و
خانوادۀ ما از گذشته های بسیار دور دوستی وجود داشته است.
قابل یاد آوریست که در کوچۀ ما
واقع باغ نواب فقط شش حویلی وجود داشت که در سه حویلی آن مدت زیادی چهار
هنرمند نامدار زندگی می کردند که عبارت بودند از:
پروفیسر
غلام محمد
خان
میمنگی،
استاد
عبدالغفور
برشنا،
کاکایم
استاد
سید
محمد
ایشان
حسینی
و پدرم
سید
محمد
داؤد
حسینی.
در سه حویلی دیگر آن خانواده های علومی (عبدالکریم خان نایب الحکومه) ،
میرعزیز
الله
سادات
( رئیس محاسبات وزارت مالیه) و
میر
محمد
شاه
خان
صدیقیان
زندگی میکردند. آنها همه گذشته از مسألۀ همسایگی، دوستان بسیار نزدیک نیز
بودند."
شایان یادآوری است که شادروان
عزیزالدین وکیلی پوپلزایی نیزچنین تصویری از خویشاوندی تاجور سلطانه ارائه
داده است مراجعه شود به اثر زیر:
عزیزالدین پوپلزایی.
"هند خط درافغانستان دردوقرن
اخیر"، نشرکرده انجمن تاریخ افغانستان. 11
میزان 1342 ص 35.
ضمن قدر دانی از معلومات ایشان،
لازم یاد آوری میدانم که امید است، روزی شرح حال مفصل پدر بزگوار ایشان،
جناب سید داؤدالحسینی نیز به زیور طبع آراسته بیاید تا از خلال ورق گردانی
ها آن، به زوایای ناشناختۀ دیگری نیز آشنایی بیابیم.
|