غربي ها در افغانستان به چه میتواند نایل آیند؟ به
دموکراسی؟ . آزادی شهروندان، تامین حق مساوی برای خانم ها؟
در سال 2005 انتخابات آزاد عملی شد ولی
تا امروز حاکمیت دولت کرزی از محدودیت کابل فراتر وسعت نیافت. اغلب نمایندگان حکومت المان
همواره به رخ دیگران کشیده اند که چه خوبست میلونها دوشیزه گان افغان
حالا باز به
مکاتب میروند. اما، تنها در محلاتیکه قوای غرب استقرار یافته اند، آنها به
مکتب می روند.
تامین قانونیت و حاکمیت دولتی هنوز به چشم نمیخورد. تولید
مواد مخدر ریکارد نو قایم کرده و از عایدات ان شورشیان تمویل میکردند. قوه
قضایه و پولیس خیلی ها ضعیف و مانند برخی از ادارات حکومت غرق در فساداداری
هستند.
امروز (16 اکتوبر)
پارلمان المان برموجودیت ارتش المان در افغنستان بازهم به جروبحث می پردازد
و برای باردگر معیاد استقرار عساکر المانی را تمدید خواهد کرد و این دفعه
برای چهارده ماه. همچنان تعداد عساکر به 4500 نفر ارتقا خواهد یافت.
همزمان با این تصمیم، این اندیشه نیز به وجود آمده
که در واقع، ما برنده ی جنگ نخواهیم بود ولی نباید گذاشت که آن را ببازیم.
در غیر این صورت طالبان و تروریستان دوباره برخواهند گشت. این طرزدید درست
می نمایاند.
این استدلال، حقیقت کشمکش طرفین جنگ خونین و پایان ناپذیر
را بیان می دارد. در پیامد آن، ارتش المان برای مدت دراز شاید هم برای
همیشه در افغانستان بماند و اجساد بخش زیاد عساکر المانی به کاشانهء شان
برگشت خواهند کرد.
این گمان، از یک جامعهء قبیلوی با ریشه های عمیق فیودالی،
سنتی و اسلامی که در اثر جنگ پایان ناپذیر تمام نظام دولتی و فرهنگی را
برباد داده است، به شتاب یک دولت و جامعهء عصری ساخت، یک رؤیا و خیال
میباشد.
اگر غرب می خواست با جدیدیت دایره ی عملکرد خود را در عرصه
ای نظامی و دپیلوماسی به کشور های پاکستان و ایران که نا امنی افغانستان از
آن جا ها تقویه میشود، توسعه میداد، ممکن نتیجه ای بدست می آمد. هیچ ملتی
آماده ی تحمل همچو مصیب طاقت فرسا نبوده و نیست.
اکنون طوریکه هویدا گردیده، خون بهای این نبرد بلند می رود
و راه ی بیرونرفت ازین بن بست ناشناخته مانده است و تصور سیمای یک کشور
دموکراتیک و اسلامی در آسیای مرکزی را کلا زیر سوال برده است. این مساله
غربی ها را نیز آهسته آهسته به ناامیدی رغبت میدهد هرچه بعد تر و پسانتر
میزان طرح راه حل آن کاهش می یابند.
درین تازه گیها با اجازه ی غربی ها حکومت کرزی نخستن تماس
ها را با طالبان برقرار کرده است و باردگر هدفی که با رسیدن به آن دست کم
از این کشور خود را کوچید، در حال آبستن است: سرانجام افغانستان در نماد یک
کشوری که برای غربی ها خطری - که نبایست کوچک و یا بزرگ باشد - از آنجا
ظهور نخواهد کرد، قد خواهد آفراشت.
نحوه حکومت آینده برمبنای سنن افغانی استوار خواهد بود تا
سیستم های دیگر. با پشتونها، با سران قبایل و با طالبها حتی اگر با آوردن
فشار بر آزادی زنان و تحکیم شرعیت نیز حاصل گردد.
یک کشوری که با کمک مالی و نظامی غربی ها چرخ دولتی آن به
حرکت خواهد آمد و سیاستمداران ما ناگزیر روزی بر زبان خواهند آورد که
[به مکتب رفتن] دوشیزه گان کابل را فراموش کن بایست عساکر ما از آنجا زنده
به خانه های شان بر گردند.
روزنامهء درم اشتاتر حشو، تاریخ 16/10/2008 صفحهء
دوم. |
|
Afghanische Wahrheiten
Von Werner Kolhoff, Berlin
Was kann der westen in
Afghanistan erreichen? Demokratie? 2005 gab es freie Wahlen, doch
die Macht der Regierung Karsai reicht bis heute kaum über Kabul
hinaus. Freiheit für die Menschen, Gleichberichtigung für die
Frauen? Oft haben deutsche Regierungsvertreter hervorgehoben, wie
schön es sei, dass Millionen von afghanischen Mädchen jetzt wieder
zur Schule gehen könnten. Aber sie können es nur dort, wo westliche
Truppen sind. Rechtstaatlichkeit? Der Drogenanbau hat
Rekord-Dimensionen angenommen und finanziert die Warlords. Justiz
und Polizei sind schwach und oft korrupt. Wie auch große Teile der
Regierung.
Heute wird der
Bundestag den Bundeswehreinsatz ein weiteres Mal verlängern, diesmal
um 14 Monate, und dabei das Kontingent auf 4500 Soldaten erhöhen.
Inzwischen ist die schmalste denkbare Basis zusammengeschrumpft. Sie
lautet: Wir können zwar den Krieg nicht gewinnen, dürfen ihn aber
nicht verlieren. Denn mit den Taliban kämen auch die Terroristen
zurück. Das ist richtig. Aber diese Argumentation beschreibt das
blutige Gleichgewicht eines nicht entscheidbaren Krieges. Mit ihr
kann die Bundeswehr noch ewig in Afghanistan bleiben. Mit ihr werden
noch viele Soldaten nur noch tot nach Hause kommen.
Der Glaube, man könne
aus einer Stammesgesellschat mit feudalen Strukturen, mit starken
islamischen und islamischen Strömungen und mit einer durch endlose
Kriege und Bürgerkriege zerstörten Kultur schnell einen modernen
Staat machen, erweist sich als Illusion. Wenn die westliche
Gemeinschaft das ernsthaft gewollt hätte ihre Aktionen, diplomatisch
wie militärisch, ausweiten müssen auf Pakistan und Iran, von wo aus
die Lage immer wieder destabilisiert wird. Keine Nation war und ist
zu einer solchen Kraftanstrengung bereit.
Jetzt zeigt sich: Der
Blutzoll ist hoch, der Ausgang zu ungewiss, als dass man das Bild
eines demokratischen und modernen islamischen Landes in Vorderasien
noch lange aufrechterhalten könnte. Das dämmert langsam auch dem
Westen. Nach und nach werden die Visionen reduziert.
Mit westlicher
Billigung hat die Regierung Karsai jetzt erste Kontakte zu den
Taliban aufgenommen. Hier bahnt sich unausgesprochen eine neue
Zieldefinition an, mit der man sich irgendwann auch wieder aus dem
Land zurückziehen kann: Afghanistan soll nur noch ein Staat werden,
von dem keine unmittelbare Gefahr mehr für den Westen ausgeht. Nicht
weniger, vor allen Dingen aber auch nicht mehr. Das setzt ein
Machtsystem voraus, das wieder so afghanisch ist wie ehedem. Mit den
Paschtunen, mit den Chefs der Glans und mit den Taliban. Also auch
mit der Scharia und mit der Unterdrückung der Frauen. Ein Land, in
Schach gehalten von westlichem Geld und vielleicht westlichem
Militär im Hintergrund.
Und die Politiker
werden irgendwann sagen müssen: Vergesst die Mädchen von Kabul.
Hauptsache, unsere Soldaten kommen wieder lebend nach Hause.
Darmstädter Echo vom
16.10.2008 Seite: 2
|