کابل ناتهـ، Kabulnath















































Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
سید محمد داؤد حسینی

 
 

نوشتۀ: داکتر سید حشمت حسینی

 

فهرست مندرجات

 

■ –  زندگینامه

■ –  نسب

■ –  تحصیلات

■ –  جایگاه در خوشنویسی

■ –  وظایف

■ –  آثار

■ –  شعر

■ –  پژوهش

■ –  پینویسها

■ –  منابع

 

 

زندگینامه:

 

استاد سید محمد داؤد الحسینی شاعر و محقّق از پرکارترین استادان هنرمند و از سرآمدان هنر خط در قرن چهاردهم هجری ( قرن بیستم م ) بوده است.

استاد سید محمد داؤد حسینی به روز دو شنبه 12 اسد 1276 هجری شمسی برابر به 3 ربیع الاول 1315 هجری قمری مطابق 2 آگست 1897 میلادی در دهکدۀ تیپه که قصر دارالامان کابل در همان محل بنا یافته است، چشم به دنیا کشود.

استاد حسینی از آغاز کار رسمی تا پایان مدال ها، تقدیر نامه ها و جوایز فراوانی از مقامات دولتی دریافت کرده است که از آن جمله می توان از نشانهای معارف، خدمت و صداقت یاد کرد.

حسینی افزون بر خدمات علمی، هنری و اداری و تدریس در فاکولته های ادبیات و حقوق پوهنتون کابل، در دوره های دوازدهم و سیزدهم شورای ملی افغانستان به حیث سناتور در مجلس اعیان مشغول کار بود. بعد از آن به حیث مشاور فرهنگی و مصاحب اعلیحضرت فقید محمد ظاهر شاه مقرر گردید که تا به هنگام کودتای سردار محمد داؤد خان به این وظیفه ادامه داد.

غروب این استاد شام روز یکشنبه 17 جدی 1357 شمسی برابر به 7 صفر 1399 قمری، مطابق 7 جنوری 1979 میلادی در اثر سکتۀ قلبی در منزل شان (باغنواب کابل) اتفاق افتاد و به ساعت 3:45 بعد از ظهر روز دو شنبه 17 جدی 1357 خورشیدی در محوطۀ زیارت بابای خودی (ع) دفن شد.

 

نسب:

 

نسب استاد حسینی پس از چند سلسله به حضرت سلطان سید احمد کبیر از بزرگان صوفیه می رسد. در نسب نامۀ استاد آورده اند که وی فرزند سید محمد اسماعیل حسینی «ذبیح» - مدفون بابای خودی کابل- فرزند سید محمد ابراهیم فرزند سید سلیمان حشمت الله فرزند سید سکندر فرزند سید یوسف شاه فرزند سید عنایت الله - همه مدفون در جوار قصر دارالامان کابل- فرزند سید عبدالقادر نجات الله مشهور به سید نجات الله قلندر - مدفون در هونی سیدان لوگر- فرزند سید محمد زبده فرزند سید جلال الدین بخاری می باشد که از عارفان سدۀ هشتم هجری قمری در شبۀ قارۀ هند بود و در قریۀ اُچه در ولایت پنجاب فعلی به دنیا آمد؛ وی را سید جلال الدین سید حسین نیز گفته اند. این عارف بزرگوار پس از 78 سال زندگی در قریۀ اُچه بخاری در گذشت و در همانجا دفن شد. مؤلف کتاب سیرالعارفین خود مشاهده کرده است که در مکه و مدینه و بیت المقدس و بغداد مردم برای حجره هایی که محل اقامت و عبادت سید جلال الدین بخاری بوده است، احترام زیادی قایل بوده اند و تا روزگار او در آن جا ها شمع و چراغ روشن می کردند.]1[

مذکور ملقب به مخدوم جهانیانِ جهانْ گَرد نیز می باشد و فرزند سلطان سید احمد کبیر است که در شهر هرات چشم از جهان پوشید و در همانجا دفن گردید. متأسفانه تاریخ وفات وی دقیق شده نمی تواند.[2]

سید جلال الدین بخاری که هم نام پدربزرگش می باشد، سلسلۀ «مخدومیه» از طریقۀ «سهروردیه» را بنیان گذاری نمود] 3 [؛ اما برخی از محققان سلسلۀ جلالیۀ سهروردیه را به پدر بزرگ وی سید جلال الدین بخاری که به «بزرگ سرخ» شهرت دارد، منسوب می دانند و طریقۀ جلالی خاکساریه را نیز به وی مربوط می دانند.[4]

آورده اند که حضرت سلطان سید احمد کبیر با یکی از نوادگان محمود غزنوی ازدواج کرده بود.

پدر سید احمد کبیر، سید جلال الدین بخاری « بزرگ سرخ» یا «سرخ پوش» بود. سید جلال الدین بخاری با پدرش سید علی ابوالمؤید از بخارا به نیم قارۀ هند رفت و هردو در همانجا وفات نمودند و در اُچه ملتان دفن گردیدند.

نسب حضرت سید علی ابوالمؤید، به چند واسطۀ اندک به حضرت امام علی نقی، امام دهم ( 212254 هجری قمری) می رسد.

قاضی نور الله شوشتری ( معروف به شیعه تراش) خانوادۀ سادات بخاری را شیعه می داند، امّا منابع دیگر حضرت

سید جلال الدین بخاری وخانواده اش را حنفی مذهب می دانند.]5 [ باز ماندگان این سلسله، یعنی خانوادۀ حسینی حنفی هستند.

 

تحصیلات:

 

حسینی از آوان کودکی نزد دانشمندان و هنرمندان نامدار به شاگردی نشست. نخست اساسات خوشنویسی را نزد پدرش سید اسماعیل حسینی «ذبیح» که مردی عالم و بزرگوار بود و در خط نسخ به شیوۀ میرزا احمد نیریزی و آقا ابراهیم قمی در نهایت متانت و صفایی می نوشت،]6 [ آموخت و بعد از آن از خطاط نامدار زمان سید عطا محمد شاه حسینی قندهاری کسب تجربه کرد. حسینی همچنان تحصیلات خویش را در مکتب حبیبیه و دارالمعلمین به پایان رسانید. دانش و علوم متداوله را از پدر خود و بعض استادان عصـرش چون مولوی عبدالواسع و مولوی عبدالرؤف فرا گرفت.

 

جایگاه در خوشنویسی:

 

عبدالرؤف فکری سلجوقی سید محمد داؤد حسینی را در خطوط نستعلیق و شکسته از نوادر روزگار و اساتیذ گرانمایۀ این فن شریف و هنر لطیف می داند و مهارت او را در کوچک نویسی نیز اشارت می نماید که حسینی بر یک دانه برنج باریک سوره های فاتحه و اخلاص را همراه با تأریخ و امضأ نوشته است که عقل تماشاگر را به وادی حیرت می کشاند. وی داؤد حسینی را از استادان روزگار و روشنگر چراغ میر عماد وعبدالرشید و میر عبدالرحمان می داند.]7 [

مولانا خال محمد خسته حسینی را که انواع خطوط نستعلیق، نسخ، شکسته و ثلث را با انواع خطوط کوفی از پدرش و یک عده از خطاطان دیگر فرا گرفته است، یگانۀ روزگار می داند.] 8 [

قاری عبدالله ملک الشعراء در ستایش خوشنویسی این هنرمند سخنور چنین گفته است:

«خط داؤد ما ز شیوۀ خوب - به خط میر عماد مانند است»

استاد حسینی در مقطع دو غزل در مورد خوشنویسی خویش می گوید:

«به حسینی چو خدا داده خط زیبایی - مشق خود را به همان شیوۀ استاد کنید»

و:

«حسینی حسن خط از حسن خد آموختیم - سبک شیرین و روان دارد نی تحریر ما»

 

وظایف:

 

حسینی از آغاز انتشار «سراج الاخبار» با آن جریده همکاری نمود و از همان زمان با محمود طرزی آشنا شد و از دوستان و همفکران او گردید.

داؤد حسینی همچنان با «امان افغان» همکاری نزدیک داشته است. همزمان با مسؤولیت ها در «سراج الاخبار» و «امان افغان» ، در مکاتب آن عصر به حیث استاد خط و ادبیات فارسی به تعلیم و پرورش شاگردان می پرداخت.

اعلیحضرت امان الله خان وظیفۀ سر معلمی یکی از مکاتب را به عهدۀ او گذاشته بود که گاه گاه خودش برای شاگردان آن مکتب تدریس می کرد.

شایستۀ یادهانیست که نخستین مدرسۀ خصوصی برای تدریس زنان آن وقت کابل در خانۀ شخصی پدر سید محمد داؤد حسینی تأسیس شده بود که تعداد زیادی از دختران و خانم ها به آنجا می آمدند. سوگمندانه در هیج پژوهشی در مورد تاریخچۀ معارف افغانستان این موضوع یاد نگردیده است. در این مدرسه مرحوم سید محمد اسماعیل حسینی «ذبیح» و همسرش بی بی جان صاحب، دو دخترش فاطمه و صاحبزاده ، پسرانش سید مـحــمد ایشان حســینی و سید محمد داؤد حسینی و خانم های هردو برادر کبرا و صفورا تدریس می کردند. رشته هایی که در این مدرسه تدریس می شد قرآن شریف، دینیات، حسن خط، زبان و ادبیات فارسی بود. از زنانی که نزد استاد سید محمد داؤد حسینی حسن خط آموخت و از شمار خوشنویسان معروف آن روزگار شد، می توان از مرحومه تاجور همسر عبدالقدوس خان اعتماد الدوله نام برد.

 

آثار:

 

بایسته است نگاشته آید که کتیبه های طاق ظفر پغمان، مینار علم و جهل در دهمزنگ کابل، مینار نجات وطن در چهارراهی کنار بالاحصار کابل که در سال 1357 شمسی به هدایت دولت به قدرت رسیده ویران گردید، دو مینار یادگار جنگ استقلال در انتهای جادۀ دارالامان کابل، مینار عبدالوکیل خان در دهمزنگ کابل، مینار استقلال در وسط جادۀ ارگ و پل محمود خان این شهر و بسا کتیبه های دیگر تاریخی به وسیلۀ سید محمد داؤد حسینی نوشته شده است.

لوحه یی بر فراز دروازۀ مزار حضرت علی کرم الله وجهه در بلخ، لوح سنگ های مزار شخصیت های تاریخی کشور چون حضرت سنایی غزنوی، بابر شاه مغلی، مزار حضرت عبدالقادر بیدل در خواجه رواش کابل، لوحه سنگ اعلیحضرت محمد نادر شاه به وسیلۀ حسینی خطاطی شده است. آخرین لوح سنگی که استاد نوشته است، بر آرامگاه استاد صلاح الدین سلجوقی قرار دارد.

سید داؤد حسینی بر امور طباعت نظارت کامل داشت و در سال 1308 هجری شمسی دوباره به کار دولت خواسته شد و به حیث آمر شعبۀ خطاطی مطبعۀ عمومی کابل توظیف گردید و در یک دورۀ ده ساله خدمات برجسته یی را در بخشهای خطاطی و جدول کشی و تصدی امور فنی و اداری مطابع افغانستان ایفاء نمود؛]9 [ و این حقیقتیست مسلم که سید محمد داؤد حسینی در شمار شخصیت هاییست که نگذاشتند شیرازۀ حسن خط و صحافت و تزئینات اساسی در مرور سی سال اخیر در افغانستان از میان برود و در این راه فعالیتهای گسترده یی داشت و این امانت معنوی را به نوبۀ خودش در نیمۀ یک قرن نگهداشت و مانع شد که وقفه یی از این رهگذر در سیر تدریجی خط و کتابت رونما شود. ]10 [

قرآن کریمی که در زمان اعلیحضرت محمد نادر شاه زیر نظارت سید محمد ایشان حسینی و سید محمد داؤد حسینی در مطبعۀ عمومی کابل چاپ گردید از نظر فن چاپ و صحافت یکی از چاپ های بی نظیر قرآن مجید در منطقه می باشد.

آثار این هنرمند نشان می دهد که انگشتانش در نوشتن خط خفی و جلی یکسان توانایی داشته، مقررات و اصول هنر خوشنویسی را در خط خود بدرجۀ کمال رسانیده است.

بارها بر یکدانه برنج بسم الله و سوره های فاتحه و اخلاص و اسم خود را با مزایای خوشنویسی تحریر و در معرض نمایش گذاشته است.] 11 [

در مورد نوشتن روی دانۀ برنج باریک باید گفت که از این برنج ها از سوی دولت افغانستان به حیث نمونۀ هنر افغانستان به کشور های مصر، فرانسه، آلمان، جاپان، ترکیه، ایران، انگلستان، هندوستان، عربستان سعودی رسماً ارسال گردیده است که در موزیم های آن کشور ها موجود می باشد.

چند دانه از آن برنج ها نزد پسرانش سید حشمت الله حسینی و سید رفعت حسینی هنوز هم موجود است.

این هنرمند در طغرا نویسی نیز کلک سحرآمیزی داشت و آثار زیادی در این ساحه دارد که هنرمندان خلف از سبک و روش آنها پیروی کرده اند.

در سال 1336 هجری قمری اولین تقویم عصری افغانستان بوسیلۀ او تهیه، جدول کشی و خطاطی گردید که در جریدۀ سراج الاخبار به نشر رسید. ]12 [آثار خطاطی و ریز نویسی سید محمد داؤد حسینی در سالنامه ها و نشرات افغانستان و سایر کشور های اسلامی به وفرت به چشم می خورد. باری هم برای تعلیم اولاد معارف کشور رساله یی بنام «رهنمای خط» به نشر رسانید.

سید محمد داؤد حسینی در رسامی نیز دسترسی داشت. پس از استرداد استقلال تا بوجود آمدن رژیم جمهوری، تمام مهراب و منبر ها و خوشه های گندمِ نشان ها و بیرق های شاهی، ملی و علم های نظامی دوره های مختلف، بانکنوت ها و پول های فلزی محصول دست او بودند.

 

شعر:

استاد حسینی به سبک و شیوۀ حافظ ، مولانا عصمت بخاری، بیدل و صائب شعر می سرود و صاحب دیوانی بود مشتمل بر غزل، قصیده، مخمس، قطعه و رباعی. دیوانش چاپ نگردیده است و امید در حوادث و فاجعه های اخیر کشور تلف نشده باشد و نزد بازماندگانش در کابل موجود باشد.

 

 

 

نمونۀ شعر حسینی:

 

دوش یک رند خــــراباتـــی ابریق بدوش          -          مست گردیده ز خود رفته دماغش پرجوش

گفت حــرفی بتو گــویم شنو و پند بگــیر           -          راه حق گیر و گهی دین تو بدنیا مفروش

 در خــرابات ببین کاهل خـرد بی هـوشند            -       همه از بادۀ حـق مست و خـمـار و مدهوش

سـخـن پیر مـغان چـون دُر و گـوهـر باشد         -          پند گیـر و ســخنش را بکـن آویزه بگـــوش

گر تو خواهی که به عرفان و حقیقت برسی       -          جرعه یی را تـو ز جــام می توحــید بنوش

زاهــد و مطرب و ساقی همـه جویای  ویند        -          راز حق را چو ندانی تو همی باش خموش

واعظ این نکتـه و الفـاظ و سـخن دانی چند         -          خـرقۀ عـلم وعمــل مـجد و کرامت میپوش

صوفی ار باده و گر بنگ خـوری مخــتاری      -          هر چه خواهی بکن و جامۀ تذویر مپوش

جام نوش از کف اعداء بودت زهر ز نیش        -          جام زهر از کف احباب گــواراست بنوش

قمـری و فـاختـه و بلبل شـیدا بــه چــمن            -          حمد او جمله بگویند به صد جوش و خروش

چـونکه شمعی نکنـی منع تـو پروانــه ز نور      -          چون تو ساقی شده یی جرعه بنوشان و بنوش

التمــاسی کـه «حسینی» ز تو در دل دارد          -          بر مـزارش گــذری آر و بسازش گلــپوش

 

پژوهش:

 

کتاب پر حجم تحقیقات حسینی در پیرامون مزار حضرت ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بیدل در خواجه رواش کابل و اسنادی که در این زمینه از دانشمندان و اهل خبرت و بصیرت داخلی و خارجی به دست آورده بود، متأسفانه به سبب کودتای سردار محمد داؤد خان از چاپ بازماند. فشردۀ این پژوهشها در سال 1348 شمسی در چند شمارۀ مجلۀ ادب، ارگان نشراتی فاکولتۀ ادبیات و علوم بشری پوهنتون کابل به نشر رسیده است. همچنان اعمار مزار بیدل در خواجه رواش کابل که به امر شاه فقید از سوی ریاست ساختمان وزارت دفاع ملی صورت می گرفت نیز عملی شده نتوانست. شماری از دل بستگان واقعیت این امر نظریات شان را در صفحات انترنت نیز بازتاب می دهند.

استاد حسینی سعی فراوان کرد تا عظام مرحوم محمود طرزی را به وطن انتقال دهد؛ اما با تأسف حوادث کشور نگذاشت تا این آرزو برآورده شود.

 

پینویسها:

1. - سیرالعارفین – حامد جمالی به ترجمۀ محمد ایوب قادری، لاهور 1989 صفحۀ 226)

2. - مزارات هرات ، شامل سه حصه به تصحیح، مقابله و حواشی و تعلیقات مرحوم فکری سلجوقی،

      کابل 1967، حصۀ دوم، ص 9

3. - آریا، غلام علی، طریقۀ چشتیه در هند و پاکستان، تهران 1368 صفحۀ 45 

4- برتلس، ی. ا.، تصوف و ادبیات تصوف، ترجمۀ سیروس ایزدی، تهران 1356 ص 617– 629 و

 زرین کوب، عبدالحسین، جست و جو در تصوف ایران، تهران 1357ش، ص 376

5. - مجالس المؤمنین، تهران 1365 ش 1/146

6. - فکری سلجوقی، ذکر برخی از خوشنویسان و هنرمندان، تعلیقات بر دیباچۀ دوست محمد هروی، کابل

      1347خورشیدی، ص77

7. - همانجا

8. - خسته، معاصرین سخنور، کابل 1344 ش، ص 130

9. - عزیز الدین وکیلی فوفلزایی ، هنر خط در افغانستان در قرن اخیر، کابل 1342 ش،ص49

10. - همانجا، ص 48

11. - خسته، معاصرین سخنور، کابل 1344 ش، ص 130

12. - عزیز الدین وکیلی فوفلزایی ، هنر خط در افغانستان در قرن اخیر، کابل 1342 ش،ص49

 

فهرست منابع و مآخذ

 

سیرالعارفین – حامد جمالی به ترجمۀ محمد ایوب قادری، لاهور 1989

  مزارات هرات ، شامل سه حصه به تصحیح، مقابله و حواشی و تعلیقات مرحوم فکری سلجوقی،

 کابل 1967

  آریا، غلام علی، طریقۀ چشتیه در هند و پاکستان، تهران 1368 ش

  برتلس، ی. ا.، تصوف و ادبیات تصوف، ترجمۀ سیروس ایزدی، تهران 1356 ش

 ■ زرین کوب، عبدالحسین، جست و جو در تصوف ایران، تهران 1357 ش

  مجالس المؤمنین، تهران 1365 ش

  حبیبی، عبدالحی، تاریخ خط و نوشته های کهن افغانستان، انجمن تاریخ و ادب افغانستان،

 کابل 1350 خورشیدی

  سالنامه های سالهای 1311 تا 1316، کابل، افغانستان

  مجله های ادب، آریانا و عرفان، سالهای گذشته، کابل

  فکری سلجوقی، ذکر برخی از خوشنویسان و هنرمندان، تعلیقات بر دیباچۀ دوست محمد هروی،

 کابل1347خورشیدی

  خسته، معاصرین سخنور، کابل 1344 ش

  عزیز الدین وکیلی فوفلزایی، هنر خط در افغانستان در قرن اخیر، کابل 1342 ش

  دانشنامۀ ادب فارسی، جلد سوم، ادب فارسی در افغانستان، به سرپرستی : حسن انوشه،

 سازمان چاپ و انتشارات، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران 1378

  کابل تایمز، شمارۀ 10 نوامبر 1985

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۸۳           سال چهـــــــــارم                  عقـــــرب    ١٣٨۷                 اکتوبر/ نومبر 2008