برداشتم در مورد دکتر سیاه سنگ

فـرشـــته حضـــرتی

از فریبا آتش شاعر وژورنالیست فرهیخته که از طریق نامه و هم تیلفونی خواستند من هم چیز هایی در مورد دکتر سیاه سنگ بنگارم ممنون، واین هم برداشتم در مورد دکتر سیاه سنگ که کوتاه اما صادقانه نوشتم.

بنام خداوند پاک و بزرگ

دکتور صبورالله سیاه سنگ یکی ازنوسیندگان پرکار و برخاسته از پایگاه ایدیولوژیک در دوران ظهور احزاب است. ایشان قبل ازاینکه پزشک خوبی باشد، فعال سیاسی و سرودگر خوبی بود که پاره ای از فعالیت های ادبی او درانجمن نوسیندگان افغانستان نماد این واقعیت است. از آقای سیاه سنگ درشعر نو ومعاصر افغانستان نمونه های خوبی را سراغ داریم که بیشترینه در زندان پل چرخی کابل، نوشته شده است. باتوجه به شناخت که من از فعالیت های ادبی ایشان دارم، فرآورده های ادبی ایشان دربستر شعر وادبیات معاصر ما قابل تامل وتقدیر میباشد. اما درسالهای پسین به رغم تلاشهای مستمر ایشان درعرصه ی ادبیات نگارشی، شعر تازه یی ازاو نخوانده ایم. شاید او باشعر قطع مناسبت کرده باشد و شاید هم علاقه مند به نشر آنها نباشد که درهردو صورت ما نمیدانیم.

اما تردیدی نیست که دکتور سیاه سنگ، یکی از منتقدین وادبیات پردازان توانمند جامعهء ادبی ما است که کارکرد وآفرینش های هنری وادبی او از اهمیت و جایگاه ویژه ی برخور دار است. اما درعرصه ی سیاست، هم دوستان قدیم وهم مخالفان او، ایشان را شخص غیر متعهد و بی اعتنا به حقیقت و واقعیت های ملی سرزمین ما میدانند. هرچند که نحو اندیشیدن ونگریستن به مسایل سیاسی، تبلور باورهای شخصی یک فرد می باشد، اما بی اعتنایی وسهل انگاری نسبت به واقعیت های ملی درخیلی موارد تعهد گریزی تلقی میگردد. اما به رغم این تصور، دکتور سیاه سنگ، ازپیش کسوتان آفرینش های خلاق و هدفمند، در جامعه ادبی ما می باشد.

ویژه گی دیگری که دکتور سیاه سنگ را ازخیلی کسانی دیگر برجسته می نماید، تلاشهای مستمر ایشان در نو آوری درعرصه ادبیات نگارشی وتسلط ایشان بر زبانهای بیگانه و بهترین روش ترجمه میباشد که کار وفعالیت ایشان در این زمینه نیز درخور تحسین وتقدیر است متاسفانه در سزمین ما پای ترجمه لنگ و جای ترجمه خالی بود واین امید در جرقه های کار او مایه های آینده را نور میبخشد امیدواریم هستیم کسانی از نوع بشیر احمد انصاری، کاظم کاظمی،صبورالله سیاه سنگ، حمزه واعظی و شماری دیگر کمبودات جامعه پژوهشی و آفرینشی ما را پرکنند.

دکتور سیاه سنگ درجامعه نویسندگان افغانستان یکی از آن شمار کسانی است که به جنبه های گوناگون ادبیات پیرامونی وحتا جهانی پرداخته بیشتربه حوادث بیرون از افغانستان اندیشه میکند بسیاری درین زمینه او را سرزنش میکنند که به مسایل افغانستان بی توجهی میکند من باور دارم که گزینش او برای دریافته های از گوهر جهانی ادبیات و مسایل بشری بسیار بااهمیت است ولو معطوف به سرزمین ما هم نباشد،  این یادداشت را برای آن تهیه نمودم که در گذشته ها او نیز فعال فرهنگی و منصوب جامعه مطبوعاتی بود اما نمیخواهم پوشیده بگذارم که سخن او هرگز از یادم نمیرود که گفت: برای من شهید مسعود و گلبدین حکمتیار یکسان اند. درین سخن اصلآ شجاعتی در صبور الله سیاه سنگ وجود ندارد وبینش او متاثر از تعصب ایدیولو ژیک است امیدوارم این مشکل نیز روزی یا شاید بزودی دراندیشه او اصلاح گردد به قول مولانای روم:

کس نمیداند درین بحر عمیق
سنگـــریزه قدر دارد یا عقیق

درفرجام برای جناب دکتور سیاه سنگ که تولیدات و فرآورده های ارزشمندی را تقدیم جامعه ء ادبی ما کرده است، آرزوی موفقیت می نمایم وامیدواریم که موفقیت های بیشتری نصیب ایشان گردیده وگشایشی بیشتری درکارهای ایشان فراهم آید.و آرزو های مردم افغانستان از قلم او بقدم ایشان بگذرد همانگونه که ما تلاشهای مستمر ایشان را درعرصه ء ادبیات به دیده قدر نگریسته وا ستقبال می نماییم امید واریم که ایشان نیز قا عده های ماندگار درباورهای مردم را از نظر دور نداشته باشد.

ومن الله التوفیق

ســـویدن 19 اگست 2008