نخست باید از جناب ایشورداس
و از احساس حقشناسی شان سپاسگزار باشیم که خواستند از دوست ما داکتر
صبورالله سیاه سنگ گرامیداشت به عمل بیاورند. همچنان تشکر از شما فریبا جان
آتش که مرا نیز در جریان گذاشتید تا برای این برنامه چند سخن در باره سیاه
سنگ داشته باشم. به گونه فشرده و پراگنده عرض میکنم:
در یک ربع قرن اخیر یا کمی
پیشتر، داکتر سیاه سنگ از سیماهای مطرح در فرهنگ و ادبیات معاصر ما بوده
است. در اینجا به چند بخش کارهای او اشاره میکنم.
کارهای ادبی را با داستان
کوتاه نویسی آغاز کرد. پیگیرانه این راه را تا اکنون ادامه داده است. بدون
گزافه و اغراق میتوان گفت برخی از داستانهای بسار خوب و موفقی که در دسترس
داریم، به قلم داکتر سیاه سنگ نوشته شده اند، البته درکنار سایر داستان
نویسان کارآزموده ما. تا جایی که به یاد دارم، یک مجموعه از داستانهایش در
حدود ده سال پیش در پشاور به چاپ رسیده است.
سرایش شعر بخش دیگری از کار
فرهنگی اوست. گرچه درست اطلاع ندارم که در عرصه شعر کهن تا کجاها قریحه
آزمایی کرده و در آن عرصه چه دستاوردهایی دارد، اما بیگمان در عرصه
نوپردازی و شعر آزاد نیمایی یا شعر به اساس عروض پیشنهاد نیما و همچنان شعر
آزاد شاملووار، تجربه های پیروزمندانه دارد. گمان میکنم که خوشبختانه دفتری
از شعرهایش در حدود یک دهه پیش در پشاور به چاپ رسیده است.
داکتر سیاه سنگ همانگونه که
در زمینه داستان کوتاه نویسی و سرایش شعر تجربه های خوبی دارد، از نگاه
دیگری نیز مدیونش استیم. به این معنا که در زمینه ترجمه شعر و هم در زمینه
ترجمه داستان کارهای بسیار دل انگیز و چشمگیری از او خوانده ایم. داکتر
سیاه سنگ با ترجمه ادبیات منطقه و جهان به فرهنگ ما خدمت کرده است.
نامبرده افزون بر فارسی/دری
و پشتو، بر زبانهای انگلیسی، اردو و هندی تسلط بسیار زیاد دارد. جالب است
که او میتواند زبان هندی را با الفبا یا رسم الخط خاص هندی بنویسد و هم
نوشته های این خط و زبان را بخواند. من شخصاً در افغانستان کس دیگری را
دارای این توانایی تا حال ندیده ام. نفی نمیکنم که کس دیگری نیست، اما من
ندیده ام. یگانه کسی را که بهره مند از این قابلیت است و من میشناسم، داکتر
سیاه سنگ است.
در یک زمینه دیگر که با تاسف
شمار خیلی کمی از فرهنگیان ما قدم و قلم زده اند، یعنی عرصه نقد، نیز داکتر
سیاه سنگ از پیشگامان به معنی دقیقتر و علمیتر مساله است.
البته خوشبختانه ما در چهار
پنج دهه اخیر منتقدینی داشتیم و داریم مانند استاد لطیف ناظمی، شادروان
بیرنگ کهدامنی، جناب رهنورد زریاب، جناب پویا فاریابی، جناب سرور آذرخش،
جناب حسین فخری و جناب رزاق مامون. از آنجایی که داکتر سیاه سنگ زبان
انگلیسی را در حد اعلا میداند، و از متونی که به دست منتقدین غربی نوشته
شده آگاهی بیشتر دارد، غالباً نقدهایی بهنجاری نوشته است. اگر ده نمونه از
نقد ادبی در یک دفتر فراهم بیاوریم، شاید یکی دو نقد از کارهایی باشد که به
خامه داکتر صبورالله سیاه سنگ نگاشته شده است.
گذشته از اینها داکتر سیاه
سنگ در زمینه سیاست و مطرح ساختن چشم اندازهای سیاسی هم نبشته هایی دارد.
او واقعاً از جمله سیاسی نویسانی است که نگارش شان سالم و زیبا است. میشود
گفت داکتر سیاه سنگ از عمق دید و عمق تحلیل برخوردار است.
کار دیگر داکتر سیاه سنگ
پرداختن به ادبیات پشتو در دو سوی خط دیورند است. تا جایی که آگاهی دارم او
مطالب زیادی را از فارسی/ دری به پشتو و از پشتو به فارسی/دری ترجمه کرده و
در معرفی یک تعداد شاعران پشتوی مناطق آنسوی دیورند کوششهای چشمگیری داشته
است.
بخش دیگری از آثار داکتر
سیاه سنگ تک نگاریهاست. تا جایی که اطلاع دارم، او میخواست یکی از این تک
نگاریها اختصاص داشته باشد به داستاننویس فرزانه کشور ما جناب داکتر اکرم
عثمان. همچنان در باره هنرمند پرآوازه و سرشناس و استاد کشور ما جناب داکتر
محمد صادق فطرت ناشناس و در باره شاعر شهید روانشاد علی حیدر لهیب تک
نگاریهایی رویدست داشت.
آگاهی دقیق ندارم که این تک
نگاریها چاپ شده اند یا نه، زیرا هرکدام ما به گوشه یی افتاده ایم. حالا
فرهنگ ما و فرهنیگان ما متوطن مجمع الجزایر استند، به همین دلیل در بسیاری
از موارد از کار همیدگر و احوال همدیگر اطلاع دست اول ندارند.
در پایان باید گفت که از
همان آغاز آشنایی، در بعضی موارد سایه حمایت و چتر تساند و همکاری داکتر
سیاه سنگ را بالای سر خود احساس کرده ام، خصوصاً در سالهای دشوار اقامت
اجباری در پاکستان که از همه مهربانیهای بیکران او همیشه بهره ور بوده ام.
|