دکتر صبورالله
سیاه سنگ از جمله روشنفکرانی است، که دیرتراز افغانستان به حلقه پناه
گزینان برونمرزی افغان پیوست، زیرا بعد از رهائی از هفت سال و چند ماه
زندان، مدتی را در نظام های جهادی و امارت اسلامی طالبان درافغانستان سپری
نموده است. جای بسی خوشی است که او در بیرون از وطن از بسیاری روشنفکران
دیگر افغان زودتر درخشید.
همه می دانیم که گرفتاری های گونا گون برای غربت نشینان درکشورهای سرمایه
داری دست کم برای بسیاری با غم نان در آمیخته، که به فعالیت های فرهنگی
امکان توفیقی نمی دهد، ولی از حق نگذریم که نوشته های دکتر سیاه سنگ برای
نخبه گان و خوانندگان غربت نشین افغان از کیفیت درخور توجهی برخوردار است.
واقعیت اینست که مشکلات عمده ی اجتماع کوچک افغان های برونمرزی در زمینه ی
ادغام فرهنگی با کشورهای میزبان درفقدان روشنفکرنهفته است. برای اینکه
مقوله روشنفکراز نگاه جامعه شناختی افغانستان، به عدم ریشه های تاریخی و
جامعه سنتی ما برمی گردد. اگرچه در دهه اول هزاره دوم میلادی قرار داریم،
ولی می بینیم که مرده گان چندین صد سال قبل خورشیدی سرزمین وادی های هندوکش
چون مولوی و بیرونی علیه رحمه هنوزهم زمان شکن و زنده نگهدارنده عظمت
فرهنگی ما میباشند.
موضوع در اینجا تکیه بر اصل فرهنگ غلط نخبه گرایی نیست، مسئله در عدم آگاهی
اجتماعی و ظهورجرقه های نوین کیهانی است. حقیقت این است که ما از چند دهه
بدین طرف با فقدان مفهوم ارزیابی روشنفکر رو بروئیم. با تاسف فراوان آنچکه
امروز سیمای سیاسی و اجتماعی واقعی برخی از مدینه های فاضله ما را نمایان
می کند، بی تفاوتی، بی مسؤلیتی و کناره گیری از فعالیت های فرهنگی و
اجتماعی وغیره است.
به عقیده من امروز روشنفکری چون دکتر صبورالله سیاه سنگ که از روشنفکران
پاکدل دیروزی ما است، در جهان غربت فعالیت فرهنگی را براه می اندازد، و خود
را از جملهء عناصر اصلی یک تحول اجتماعی دررشد فرهنگی جامعه کوچک افغانهای
مهاجر قرار می دهد، می تواند از ارزش های روشنفکری بر خوردار باشد و
دکترسیاه سنگ از چنین ارزش اجتماعی برخوردار است. در وجود او شخصیت یک
روشنفکر تجلی می کند. برخی از نوشته های او از همان عقاید و آرمان های
اجتماعی و افکاری بر خوردار است که در زمینه گسترده تری جهت ایجاد جریان
های تازه فکری در می آید.
ما درگردهمائی که درخزان سال
2002
عنوانی « بحث آزاد پیرامون تحولات بعد از طالبان درافغانستان» برای شماره
پنجم «مردم نامه باختر» داشتیم، دکترسیاه سنگ نیز حضور داشت. او نسبت به
برداشت درستی که از ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن روز افغانستان
داشت، به موفقیت جمهوری اسلامی افغانستان در آینده شک داشت. این پوره
درایامی بود که برخی از روشنگران افغان در خارج با پاکوبی، خیر مقدم امریکا
در افغانستان را با گردهمائی اینجا و آنجا برگزار می کردند. نعره ی
دموکراسی امریکا برای برخی از روشنگران افغان چنان خوش آیند بود که، برخی
از آنها سوابق ذهنی خود را فراموش کرده بودند.
به باور این قلم با چنین « چیزفهم ها»، یک روشنفکر مانند دکتر صبورالله
سیاه سنگ برای اجتماع برونمرزی افغان سرمایهء معنوی است. صحت وسلامتی او
را در کانون فامیل اش و درزمینهء پرداختهای فراوانتر قلمی اش تمنا میکنم.
با عرض حرمت
تورنتو، اگست .2008
|