بعد از بروز شدن شمارهء ۷۷ کابل ناتهـ، تیلفون ها و ایمیل
هایی را نصیب شدم، که در آغاز یا از روی تمسخر و یا از رهگذر کسب آگاهی، به
جای السلام علیکم، " دولت زیاد " گفتند. در همان لحظه پنداشتم که ایشان در
جایگاهی نبوده اند که نوشتهء پژوهشی جناب داکتر صبورالله سیاه سنگ در مورد
"اهل هنود: اصطلاح درست یا نادرست؟" را خوب فهمیده و به عمق مسأله رسیده
باشند.
در واقع آنها بدانگونه، اگاهانه یا ناآگاهانه زخم ها و
ناهنجاری های روزهایی به تاریخ سپرده شده را بار دگر تازه کردند.
با این توضیح مختصر میخواهم برای خوانندهء عزیز و بلند
مرتبت روشن سازم که اصطلاح « دولت زیاد » از کجا نشأت کرده و چگونه در
افغانستان مقدس از سوی برخی ها نابجا بکار رفته است.
طوریکه هویداست، افغانستان و هند پهناور در روند تاریخ
روابط دیرینه داشته و همگونی های فرهنگی و قسماً زبان مشترک دامنهء وسیع
شناخت را به ارمغان آورده است.
مردم هندی و پنجابی زبان هنـــد، در جایگاه "تشــکر و
امتنان" اصطلاح " دهنی واد" را به کار میبرند که به زبان فارسی مفهــوم «
اظهار شکران» و «تشکــر» را بیخی می رساند. البته رام رام، جی رام جی کی،
نمستی، نمستکار، السلام علیکم، سلام، آداب عرض هی و ست سری اکال در مقام
صبح، روز و شب بخیر با صمیمیت استعمال میگردد نه "دهنی واد".
با دریغ که بنابر عدم دقت در چگونگی افاده و گویش، بعضی از
افغانها این اصطلاح را « تهنی واد» پنداشته که معنای فارسی آن « دولت
زیاد» است و در نتیجه اشتباهأ آن را به افغانهای هــــندو به عوض "سلام" به کار
می بردند.
در زبان های پنجابی و هندی واژه های « تهن و دولت» به
معنای نعمت، ثروت و دارایی کاربرد زیاد دارد. واژهء "دولت" در آن زبان ها
ریشهء دیرینه داشته چنانکه اسم مذکر دولت رام، دولت سنگهـ و دولت چند
همواره دیده و شنیده شده اند. البته در زبانهای فارسی، پشتو و عربی نیز
نامهای عزیزی چون نعمت الله، بهاءالدین، گوهرشاد، گوهرشاه، خانگل، خان
محمد، طلا محمد، زرمینه، زرلشت، زرداد، لعل گل، الماس، فیروزه و ... کم
نیستند.
هندیها برای شهروندان شان در زبان نوشتاری و در گویش هایی
عام، هرگز در مقام سپاسمندی و اظهار شکران، "فــروانی سرمایه" را آرزو نمی
کنند، و همچو رسمی در آن جامعه وجود ندارد. البته همیشه اصطلاحات "دهنی
واد" و "شــکریه" را استعمال میدارند، زیرا نیات نیک آنها را
نشان داده،
طرف را شایسته سپاس می پندارند و خود همواره از موضع قدردانی، قدرشناسی و
اخلاصمندی سخن میگویند.
در کشور ما تنها اصطلاح "دهنی واد" نیست که نادرست ترجمه و
بکار رفته، بلکه بسیاری از اصطلاحات و نام های مروج در زبان تازی هم به
گونهء اشتباه آمیز کاربرد داشته اند. به گونهء مثال انشاءالله به جای ان
شاء الله، غلام می الین، به عوض غلام محی الدین و دهها مثال دیگر...
تا جایی که خواننده گرانقدر گواه است کابل ناتهـ، به مسایل
مذهبی کمتر می پردازد و نمی خواهد میدان کشمکش های باورمندان گوناگون گردد.
به همین جهت، مختصراً عرض میدارم که در گیتای مقدس ارجگذاری تا مرز پرستش
به گاو و یا کدام حیوان دیگر و هم به انسان دستور داده نشده است. همچنان
هدایتی در آن کتاب مقدس در مورد از بین بردن بدون دلیل مؤجه ی زنده جانها
درج نیست.
در سرزمین پهناور هند، باورمندی های نادرست فراوان دیده
میشوند که احکام خداوندی به هیچوجه پایه و اساس آنها نبوده و نیست. این نوع
کژرویها در جوامع دیگر نیز نمونه هایی دارد که نیازی به مثال آوردن نخواهد
بود.
در اروپا و امریکا، حیوانات از حقوق ویژه برخوردار اند و
انسانها در صورت تخلف از قوانین موضوعه در آن بخش، مجرم شناخته شده و مورد
بازپرس جدی قرار میگیرند.
اینکه سرانجام در پیشگاه رب العالمین، کی سرافگنده تر
خواهد بود، بنده ای که ناآگاه گاو را تا مرز پرستش ارج گذاشته است و یا بنی
آدمی که باز هم ناآگاه با ارتکاب حملهء انتحاری انسانها را به خاک و خون
کشیده و قلب و روان خانواده های بی شمار را داغدار و سوگمند می سازد،
نمیدانم!!
گپ دوم اینکه
سلسلهء دامنه دار « و آن گلوله باران بامـــداد بهـــار»
که از قلم توانای استاد ارجمندم داکتر صبورالله سیاه سنگ، به خوانندهء
گرامی تقدیم میگردد، از پشتیبانی بیدریغ اهالی کابل ناتهـ و طیف خواننده
گان گرانقدر برخوردار است. ناشر، برخلاف اعتراض رسمی یا غیررسمی این و آن،
همچنان به نشر آن میپردازد و تعهد می سپارد که در پرتو آزادی بیان، هر گونه
نقد و نقطه نظر مخالف آن را نیز چنانکه بر معیار تهذیب و ادب و سند استوار
باشد، آزادانه و بدون و کم و کاست در کابل ناتهـ انعکاس دهد.
تا جاییکه اطللاع دارم این سلسله تا بامداد بهــــار سال
آینده با ما خواهد بود. بگذار حقایق حوادث تاریخی روشن گردند، تا تاریخ
کشورمان واقعیت های عینی را برای نسل آینده تقدیم بدارد.
حرف پسین
بازنشر کتاب « سالگرهء استاد قاسم افغان » تالیف غلام حبیب
نوابی، محبت و دعاهای صاحبدلان و اهل ذوق و اندیشه را همراه داشت که خود را
شرمندهء الطاف و التفات شان میدانم.
لذا برآن شدم تا به یاری صاحب نظران و هنردوستان، جهت
معرفی گستردهء موسیقیدانان، نوازنده گان و آلات موسیقی سرزمین مان کارهای
بیشتر و بهتر انجام گیرد. خوشبختانه این پیشنهاد از همین آغاز، همکاری و
همدلی استاد داکتر اسدالله شعور، استاد ارمان، جناب گرانقدر وحید قاسمی را
نصیب شده است.
کابل ناتهـ، با گشایش بخش «
موسیقی سرزمین ما » برای
بازتاب هر نوع آگاهی ولو کم و کوچک هم باشد، آماده است. درین بخش، از
موسیقی چهار سمت کشور مان صحبت هایی خواهیم داشت و از نوازنده ها، خواننده
ها، تصنیف سازان و آلات موسیقی منحصر به فرد این سرزمین حرف های دلانگیز و
تازه و نو خدمت شما فرزانه گان تقدیم خواهد شد.
با محبت
ایشور داس
|