کابل ناتهـ، Kabulnath












Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 

برگرداننده از آلمانی به فارسی دری:  ف. ن. بهرمان

 
 

انسانها خواهان آزادی اند

 
 
 

بعد از سرکوب خیزش جدید تبتی ها در «لاسا» پایتخت «تبت» و ایالت های آسیب پذیر غربی، دولت چین به حیث قدرت مدرن اقتصادی در عصر گلوبالیزم نشان داد که هنوز هم با شیوه های دیکتاتوری به ارث گرفته از گذشته و آناکرونیک  و یک حاکمیت منحصر به فرد پولیسی و خطرناک برای امنیت آینده جهان، رهبری می شود.

آمادگی برای بازی های المپیک، که  رونق زیاد اقتصادی در قبال داشته، نتوانست بر سرشت استبدادی و دیکتاتوری آنکشور  تاثیر گذارد؛  قبلا، یک رخ دیکتاتوری چین پسا مائویزم، در سال 1989 در میدان «صلح آسمانی»  (تیانانمین)  به نمایش گذاشته شد.

رژیم پولیسی حاکم بر تمام شئون زندگی مردم، حتا کوشید ه است تا بر اراده خارجی ها  نیز تسلط داشته باشد. ده ها سازمان و انجو های خارجی در لست سیاه استخبارات قرار دارند.

اکنون که به  برگزاری  بازی های المپیک پکن وقت زیاد نمانده است، مدافعان حقوق بشر،  این  بازی ها را «المپیای در غل و زنجیر» میخوانند.

«هو ژیا» یکی از منتقدین حکومت کمونیستی طی نامه سرگشاده به بازدیدکنندگان  المپیک چین نگاشت: «فراموش نکنید که جشن باشکوه، دریای از گل، مردمان متبسم، آتش بازی ر نگارنگ، شهر چراغان با میدانهای  ورزشی آوانگاریستی، درفش های کشور های گوناگون و حرکات موزون که زیر شعار حزب «یک جهان و یک  آرزو» صورت میگیرد، روی دیگر سکه نیز دارد.

این آرزو برای اکثریت چینی ها یک کابوس خونین را نیز در بغل دارد. اینجا کشوری به نمایش گذارده می شود که: « نه انتخابات،  نه آزادی مذهب، نه استقلال محاکم و نه اتحادیه های مستقل کارگری را به رسمیت می شناسد». 

یک کشور که پولیس مخفی آن شکنجه، فشار و تضییق  را حق مسلم خود می داند و حکومتی که نقض حقوق بشر را گسترش می دهد و از مسوولیت های بین المللی اش شانه خالی می کند، هیچگاه نه در برابر مردمش و نه جهانیان متعهد است.

مصاحبه لیو شیاوبو یکی از روشنفکران آزاد اندیشی چینی، که در شماره 15 ماه اپریل 2008 هفته نامه آلمانی زبان «شپیگل» به چاپ رسیده است بر   پاره ای از کار روایی های حاکمان  حزب کمونیست و رژیم دیکتاتوری  روشنی میاندازد. ـ برگرداننده ـ

 

«انسانها خواهان آزادی اند»

  دیدگاه های  لیو شیاوبو (Liu Xiaobo)،  یکی از منتقدین رژیم کمونیستی چین در بارهء احتمال  تحریم (بایکوت) بازی های المپیک.

 Der Spiegel 15/2008

 گفت و شنود اندریاس لورنتس 

لیو شیاوبو رییس  کلوب مستقل قلم چین است. وی، در سالهای هشتاد، به حیث فیلسوف در دانشگاه امریکایی کلمبیا ایفای وظیفه مینمود و در بَحُبوحَه نارامی دانشجویان  در بهار  1989 به پکن بازگشت. بعد از سرکوب و کشتار  دانشجویان در میدان تیانانمین، مدت 4 سال را در زندان، اردوگاه های کار اجباری و یا حبس خانه گی گذراند.  

شپیگل: چند ماه پیش از آغاز بازی های المپیک پکن، انتقاد های زیاد  به آدرس حکومت چین در خصوص برخورد آن با مسأله ی تبت  و نیز به بند کشیدن مدافعین حقوق بشر به مثل «هو ژیا» (Hu Jia)  در حال افزایش است.  آیا پکن  اهمیت بازی ها  را پیشبینی نموده بود؟

لیو:  من فکر میکنم به هیچ وجه. برای رهبری چین آشکارا بود که   محکومیت «هو ژیا» سبب  زایش نگرانی  خواهد شد. ولی آنها نا آرامی ها در تبت  را از محاسبه به دور انداخته بودند. و حالا تمام رسانه های جهان به چین نظر انداخته اند. به ویژه کشور های اروپایی نسبت به ایالات متحده امریکا به شدت  به موضوع واکنش نشان داده اند. و این مسأله پکن را متحیر ساخته است.

شپیگل:  اصلا چرا پکن خود را برای بازی ها کاندید نمود؟

لیو:   آنزمان، «ژیانگ زه مین» (Jiang Zemin ) رهبر سابق حزبی میخواست موقعیت (یا ستاتوی) جدید چین را برای جهان به نمایش گذارد.  و حالا، پایوران قدرت به یاری  تبلیغات پر ثمر میتوانند به مردم اثبات کنند که حکومت آنها از توانایی لازم برخوردار است. بدینوسیله  رهبران میخواهند تا با استفاده از بازی  ها روحیه ملت  باوری را که بعد از 4 جون 1989 خدشه دار شده بود، دوباره تقویت و احیا نمایند. 

 شپیگل:   ... [یعنی] کشتار تیانانمین ....

لیو:  ... [از آنزمان] مشروعیت آنها به شدت [ آسیب پذیرفت و] تضعیف گردید. بدین لحاظ، حزب از همه وسایل و ابزار ها جهت تقویت غرور ملی استفاده میکند.

شپیگل:   حزب کمونیست چنین حالی میکند که جشن المپیک با سیاست در ارتباط نیست.

لیو:    بازی های المپیک پکن یکی از رویداد های بزرگ سیاسی سال2008، برای حزب   تلقی می شود. همه چیز به دور محور آن میچرخد.  بازی های پکن به یک جشن (Party) بزرگ برای  «هو ژینتائو» (Hu Jintao) رهبر حزب  و «ون ژیابائو» (Wen Jiabao) نخست وزیر مبدل خواهد شد.

 شپیگل:  در آنزمان، کارگزاران (فوکسیونران) حزبی، افزایش دموکراسی را به حیث چاشنی وعده داده بودند. آیا شما به  حرف آنها باور داشتید؟

لیو:  هرگز، من ازین دست حرف های قشنگ و دلگرم کننده ی  حاکمان را زیاد شنیده ام. آنها همیشه ژست هایی از خود تبارز داده اند به مثل  درج  حمایت از حقوق بشر در قانون اساسی ـ که مرا خیلی شگفت زده ساخت. سوأ از آن،  آنها شرایط کار برای ژورنالیستان خارجی را بهبود بخشیدند: پیشتر ها، ناممکن بود که شما با آدم هایی به مثل من ملاقات نمائید. اما حرف  به هیچوجه نمیتواند  روی بهتر شدن وضعیت حقوق بشر به میان آید.

شپیگل:  آیا حکومت به فشار های برونی واکنش نشان میدهد؟

لیو:   البته، بدون فشار های برونی، وضعیت  حقوق بشری وخیم تر خواهد شد.

شپیگل:   چی پیش خواهد آمد هرگاه بازی های المپیک تحریم شوند؟

لیو:   این یک  روش خوب برای  تنبیه چین نیست.  اگر بازی های المپیک  برگزار نشود،  این  مسأله برای حقوق بشر پیامد خوب در قبال نخواهد داشت. و در نهایت، حکومت هیچگاه به ندای خارج گوش فرا نخواهد داد. من شخصا به این باورم که: ما هم بازی ها را میخواهیم و هم مراعات حقوق بشری را.

شپیگل: انتظار شما در ماه های آینده چه  است؟

لیو:    به محض اینکه شعله المپیک به اروپا برسد، اعتراضات نیز پیوست آن خواهد بود. من فکر میکنم که حکومت خود را در برابرفشار ها و انتقادات  بین المللی سرو سامان خواهد داد، تاهردو را ملایم سازد. من امید میبندم    که  ممکن رهایی  پیش از وقت  هو ژیا  نیزـ   که سخت  بیماراست ـ جز آن باشد.

شپیگل:  سیما چین پس از بازی های المپیک چگونه  خواهد بود؟ یک کشور لیبرال و باز؟

لیو:   همه چیز با تأنی  به پیش میرود.  نباید خواست انسان های عادی و عده یی در درون حزب به سوی آزادی را همچو فال نیک گرفت.

شپیگل:  آن روز فرا خواهد رسید که چین هم صاحب یک گرباچف شود؟

لیو:    این چیزیست که من تصورش را کرده نمیتوانم. ولی حزب باز شده میرود. آنها برای هانکانگ یک چوکات زمانی تحولات سیاسی را قایل شدند. در کنگره 18 حزب کمونیست چین دیگر مرد  پرقدرت وجود نداشت که منشی عمومی جدید حزب را تعیین نماید[ هدف لیو ممکن افرادی به مثل دن سیاوپن ،  ژیان زه مین و یا لی پن بوده باشد. برگرداننده]. این بدان معناست که فرکسیون های مختلف حزب باید قاعده یی بهتری را  برای یافتن منشی عمومی جدید، جستجو  نمایند.  ولی زمان برای ریفورم های سیاسی تعیین نشده است.

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ۷١               سال چهـــــــــارم                      ثور    ١٣٨۷                  اپریل/می 2008