یکی از برداشتهای مستند، طی سالهای پیشین این بود که حکومت کرزی وغنی مشغول
تقویۀ تروریست های طالبان استند. این برداشت را آگاهی دیگری موازی با آن
همراهی می کرد که نقش عوامل قومی وقبیله یی در افغانستان نقش فعال دارد. از
همان روی اگر بخشی از مردم، ناهنجاری ها و دنائت واضح را میدیدند، با وجود
جنایات گستدرۀ تروریستی، بردهن قفل نهاده بودند و گونه های مفاسد را در
معرض سرزنش قرار نمیدادند؛ از این عامل تأثیر پذیرفته و در عمل از جبهۀ
پسرفت ها جانبداری میکردند.
امریکا به عنوان دارندۀ دست باز وتعیین کنندۀ امور، درنازدادن وبرگشتاندن
طالبان، لحظه یی را از دست نداد. نام گروه تروریستی را از پیش نام طالبان
برداشت، آنرا در ملل متحد نیز رسمیت داد. و پاکستان که چون مار زخمی در
سوراخ خزیده به سوی شکار میدید، از این نگاه که در پرورش طالبان افغانستان
سهم اصلی را داشت و آنها را در خاک پاکستان نگهداری میکرد، میدان را برای
ریختن زهر دگر باره مساعد تر یافت.
سیر اوضاع به ویژه دوسال پسین، نقش جمیع عوامل ومهارت های خیانت آمیز زلمی
خلیلزاد در سمت دادن اوضاع به نفع طالبان را که بارها گفته ونوشته شده است،
همه میدانند.
اینک شاهد استیم که رفتارهای پشت پرده، دست عوامل امنیتی، خیانت حکومتی که
ده ها هزار جوان را قربانی گام های تروریستی کرد، بی توجهی به وظایف جدی و
تشخیص روندی که آوردن طالبان را در قبال داشت، سبب ساز آن شد که افغانستان
تحویل طالبان شود.
با توجه به ماهیت اجتماعی، سیاسی، مذهبی طالبان، افغانستان شاهد تبارز
ناگواری های بیشتری خواهد بود. این ناگواری ها، بیشتر اکثریت بزرگ مردم و
آنانی را تهدید میکند که از چندین دهه به اینسو، آرزوی رستن ازمظالم، جفا
های رنگارنگ و انسان آزاری ها را داشتند وبه آینده بهتر می اندیشیدند.
پیوند یافتن منافع پاکستان- امریکا، چین- پاکستان، اختلاف سلطه جویانۀ چین
وامریکا، از میان برداشتن آن سهم اندکی که هند در افغانستان داشت، واکنش
های پنهانی وسرانجام آشکاری جمهوری اسلامی(که در جریان آوردن و مشروعیت
دادن طالبان تروریست نقش کمی ندارد)، نیاز امریکا برای نفوذ در جمهوری های
شمال افغانستان، تشویش روسیه و تدارک برنامه های مشترک امنیتی- نظامی،...
همه وهمه سخن از آن دارد که به دامنۀ تشنجات افزوده شده و نیاز توجه به وضع
زنده گی مردم افغانستان، در آن حلقۀ گم شده خواهد بود.
|