ادعای نیابتی بودن جنگ
افغانستان چندان هم بی اساس نیست. همان طوری که موتور محرکهٔ چرخش جامعه را
نیروهای داخلی تشکیل می دهند و عوامل بیرونی (خارجی) بیشتر کمک کننده
(تسریع کننده یا بطی کننده) اند، اما در شرایط افغانستان، و بخصوص در طی یک
قرن اخیر این دو فاکتور بیشتر جای خودرا به نفع عوامل خارجی تعویض نموده
اند.
دو رخداد مهم جهانی در طی هفته های گذشته، از ۱۱ تا ۱۵ جون ۲۰۲۱، نشست
سالانه رهبران گروه هفت در کورنوال بریتانیا و جلسه رهبران اعضای سازمان
اتلانتیک شمالی (ناتو) در بروکسل نقش اثرگذار عوامل خارجی در روند تحولات
جهانی، و بخصوص مسیر دادن سرنوشت جنگ و صلح افغانستان را به صورت آشکار
نشان می دهد.
اجلاس سالانه هفت کشور پیشرفته صنعتی در جهان (G7)، از یازدهم تا سیزدهم
ماه جون ۲۰۲۱ به میزبانی کشور شاهی بریتانیا برگزار شد.
در این نشست هر هفت کشور شامل (جی هفت) توافق کردند تا در رقابت با چین،
دومین قدرت اقتصادی جهان، و برنامه های استراتیژیک آن کشور، بخصوص برنامه
بلندپروازانهٔ "یک راه، یک کمربند"، با ایجاد زیرساخت ها در کشورهای توسعه
نیافته، به رقابت برخیزند.
رهبران هفت کشور صنعتی موسوم به "گروه هفت" که به دنبال رقابت با چین و
مقابله با افزایش نفوذ جهانی این کشور هستند، در دومین روز نشست موافقت
کردند تا برنامه گسترده یی را برای سرمایه گذاری در زیرساختها در کشورهای
در حال توسعه آغاز کنند.
جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا گفته خواستار آن است تا ابتکار عمل زیرساختی
جدید جهانی این کشور جایگزینی با کیفیت بالاتر برای برنامه چین باشد.
آمریکا خواستار اتحادی جدید برای رقابت با هزینههایی است که چین صرف
زیرساختها در کشورهای در حال توسعه میکند.
هنوز مشخص نیست که "گروه هفت" چگونه این طرح را از نظر مالی تامین خواهد
کرد.
چین میلیاردها دالر در سراسر جهان در زمینه عملی کردن "ابتکار کمربند و
راه" سرمایه گذاری کرده است.
طرح یک کمربند و یک جاده شی جینپینگ، رئیسجمهوری چین که به طرح "راه
ابریشم جدید" هم معروف است، میخواهد دو سوم جمعیت جهان در هفتاد کشور را
از طریق شبکهیی از خطوط زمینی (کمربند) و مسیرهای دریایی (جاده) به هم
متصل کند.
اما منتقدان میگویند که این طرح چین کشورهای فقیر را با بدهی هایی که قادر
به بازپرداخت آن نیستند، روبرو میکند.
در واقعیت این تصمیم یکی از تصمیم های نادر استراتیژیک این مجمع بزرگ
پیشرفته ترین کشورهای سرمایه داری صنعتی جهان از بدو تاسیس آن در ۱۹۷۳
بشمار می آید.
به عبارت دیگر، چنین تصمیمی بیانگر صف آرایی جدید رسمی جهان سرمایه در
برابر رقیب استراتیژیک شان چین بعد از فروپاشی اردوگاه سوسیالیستی در پایان
دهه هشتاد قرن بیستم، و ختم دوران جنگ سرد است تا از منافع و اهداف بزرگ
استراتیژیک خود در سراسر جهان دفاع کند.
هرچند، چین به رهبران کشورهای "گروه هفت" هشدار داده است، دیگر زمان آن
گذشته است که گروه کوچکی از کشورها درباره سرنوشت جهان تصمیم گیری کنند.
اصل رقابت، بویژه رقابت سالم، اقدام مثبت و سازنده است. در اقتصاد و تجارت
تکانه یی می شود در جهت رشد و توسعه و همچنین ارتقا کیفیت. اما زمانی که
سیاست بر اصل رقابت های اقتصادی ارجحیت یابد می تواند این رقابت را از
محتوی سازندگی آن به سمت رقابت های ناسالم، و بعضا مخرب و زیان آور بکشاند،
در نتیجه آسیب اصلی متوجه "اکثریت خاموش" جامعه می شود.
چنین تصمیمی می تواند آغازگر یک مرحلهٔ جدید در روابط بین المللی،- سرمایه
داری (کشورهای غربی) و دنیای خارج از حلقه این نظام جهانی - باشد. بنابر
تجربه گذشته، این دوره جدید می تواند، مرحلهٔ جنگ سرد نوین، جنگ اقتصادی و
یا هر نام جدیدی که توجیه کنندگان کاروزار طرف های فعال درگیر در آن هدف و
موضع خودرا بهتر و مناسب تر دنبال کرده بتوانند، باشد.
بهر صورت، تاوان پیامدهای منفی آن را، مانند همیشه، باید کشورهای نادار و
کم تر انکشاف یافته با سناریوهایی نظیر: بنیادگرایی، تروریسم بین المللی،
مبارزه با موادمخدر و... بپردازند!
پر واضح است تحقق چنین برنامه یی باید از مناطق و کشورهایی بگذرد که پروژه
"یک راه، یک کمربند" در آنها می گذرد. افغانستان و پاکستان، دوکشور رقیب،
بخشی از این مسیر اند.
بر مبنای اصل رقابت، رقابت سالم موجب تکامل و انکشاف می شود. بخصوص هرگاه
این رقابت در عرصه خدمات و کالا باشد؛ اما در مورد وضعیت افغانستان و
منطقه، با پیچیدگی هایی که در سیاست های کشورهای منطقه، در محور منافع
استراتیژیک شان وجود دارد شاید زمینه رقابت سالم در آینده های نزدیک بستر
پیدا نکند.
جنگ نیابتی که از چهار دهه بدین سو در افغانستان ادامه دارد، بازتاب سیاست
خارجی پاکستان در برابر کشورهای همسایه اش، افغانستان و هند است. سیاستی که
غیرقابل بازنگری پنداشته می شود. پاکستان، با وجود وضعیت دشوار اقتصادی و
سیاسی در بیشتر از هفتاد سال موجودیت خود نتوانست، و یا نخواست برای
دستیابی به اهداف استراتیژیک خود در هند (کشمیر) و در افغانستان (عمق
استراتیژیک) در سیاست خود بازنگری کند. بدین ترتیب ایجاد زیرساخت هایی را
که، به پیشنهاد جو بایدن و تایید هر هفت کشور جی هفت بخواهند در همسایگی
چین راه اندازی کنند، چندان هم ساده نخواهد بود! یا باید سیاست های کشورهای
منطقه در مطابقت با این پروژه عظیم هماهنگ شوند و یا به شیوه های دیگری،
شاید استفاده از فشار و زور متوسل شد.
به روشنی هویدا است جنگ نیابتی جدیدی در راه است که زیر سایه رقابت های
اقتصادی قدرت های بزرگ جهانی و در راستای دسترسی به منافع استراتیژیک شان
دامنگیر افغانستان و مردم آن خواهد شد.
===
رخداد دومی که بر سرنوشت جنگ و صلح در افغانستان تاثیر می گذارد، نشست سران
کشورهای عضو پیمان ناتودر بروکسل بود.
رهبران ناتو در نشست (۱۵ جون ۲۰۲۱) در بروکسل توافق کردند که بودجه حفاظت
از میدان هوایی کابل را پس از پایان مأموریت نظامی خود در این کشور در
اواخر سال جاری حفظ کنند.
ترکیه نیز پذیرفته که امنیت میدان هوایی بین المللی کابل را پس از خروج
نیروهای ناتو همچنان تامین خواهد کرد.
در بیانیه پایانی نشست سران ناتو آمده است: "خروج نیروهای ما به معنی پایان
رابطه ما با افغانستان نیست. اکنون فصل جدیدی را باز خواهیم کرد. ما تعهد
خود را برای ادامه ایستادگی در کنار افغانستان، مردم و نهادهای آن برای
تقویت امنیت و حمایت از دستاوردهای ۲۰ سال گذشته افغانستان مورد تأیید
دوباره قرار می دهیم."
در ادامه این بیانیه آمده است: "با یادآوری تعهدات قبلی ما، ناتو به آموزش
نیروهای و پشتیبانی نیروهای امنیتی افغانستان از جمله از طریق صندوق حمایت
مالی ارتش ملی افغانستان ادامه خواهد داد."
منشی عمومی ناتو گفته است که قرار است این سازمان به آموزش نیروهای امنیتی
افغانستان در جایی خارج از خاک افغانستان ادامه بدهد اما در نشست امروز
تصمیمی در این مورد اعلام نشد.
رویترز گزارش داده است که مقامات امنیتی ناتو از قطر خواستهاند تا پایگاهی
را برای آموزش نیروهای ویژه افغانستان در اختیار این سازمان قرار بدهد.
ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و ترکیه ابراز آمادگی کردهاند که در صورت
موافقت قطر آموزگارانی را برای آموزش نیروهای ویژه افغان به قطر بفرستند.
قطر میزبان دفتر سیاسی گروه طالبان نیز است.
این نخستین نشست رو در روی رهبران سی کشور عضو ناتو پس از شروع همهگیری
کرونا و ریاست جمهوری جو بایدن است.
مقابله با نفوذ روزافزون نظامی چین، تغییرات آب و هوایی، امنیت سایبری،
روسیه و خروج نیروهای ناتو از افغانستان که طولانی ترین استقرار برون مرزی
نیروهای این پیمان است، از موضوعات اصلی مورد بحث این نشست بود.
برخی از متحدان آمریکا از تصمیم جو بایدن در مورد خروج نیروهای آمریکایی از
افغانستان ابراز ناامیدی کرده و گفته بودند که در مورد این تصمیم با آنها
مشورت نشده بود و خطر بازپس گیری افغانستان توسط طالبان وجود دارد.
اما رسانههای آمریکایی گزارش دادهاند که رهبران ناتو در نشست امروز تا حد
زیادی از تصمیم آمریکا برای خروج نیروها از افغانستان حمایت کردند.
تصمیم ناتو در ادامه حمایت و کمک به نیروی های امنیتی افغانستان، ظاهرا
پابندی ایالات متحده امریکا و هم پیمانانش در ناتو به تعهدات اخلاقی اش در
قبال موافقتنامه های امنیتی میان افغانستان و امریکا پنداشته می شود، در
عین زمان مبین این حقیقت است که اهدافی را که ایالات متحده و همکاران بین
المللی اش در افغانستان دنبال می کنند - که ظاهرا جنگ بر ضد تروریسم بین
المللی در چهره القاعده، طالبان و سایر گروه های بنیادگر اسلامی در منطقه
پنداشته می شد- تا هنوز به دست نیامده و نیاز به حضور طولانی مدت دیگر
دارد.
روند مایوس کنندهٔ گفتگوهای صلح دوحه، تشدید فعالیت های دهشت افکنی و کشتار
مردم بیگناه، بشمول زنان، کودکان و سالمندان، قتل های زنجیزه یی و انفجارات
هدفمند آسیب پذیر ترین گروه قومی در کشور، هزاره ها، عدم کارآیی اجماع
منطقه یی و جهانی در پروسه صلح افغانستان و ادعاها و وعده های میان خالی
حکومت و نظامیان پاکستان در همکاری با پروسه صلح افغانستان متاسفانه
دورنمای صلح افغانستان را مبهم ساخته است.
|