وقتی که رفت آن همه مال خودش گرفت
دنیای شعر وآن خط و خال خودش گرفت
وقتی که رفت، رغبت و حال خودش گرفت
سلطان خویش و آن همه مال خودش گرفت
وقتی که رفت، تلخی کامش بهانه ساخت
آن ساغر مراد و جمال خودش گرفت
وقتی که رفت عاشق رویش جدا شدم
دیدم که آن خیال ، مثال خودش گرفت
وقتی که رفت خلوت و دردش فسانه بود
دیدم خیال خویش به فال خودش گرفت
از دشت بی کرانه ی سرشار از عطش
دیدم که تک درخت نهال خودش گرفت
وقتی که رفت آنهمه مال خودش گرفت
آن قاب عکس، عاشق سال خودش گرفت |