به زادگاه کبیرم دل خوش را به توپ میبندند
لب خندان به دار می رقصد
به زادگاه کبیرم !
برای کشتن پروانه دار می بافند
و سار را به بلندای سرو میبندند
اما نه در قفس
که به دار......
به زادگاه کبیرم !
به روی ادمیان رنگ زرد می ریزند
به روی آیینه ها
پرده های نازک سبز.......
به زادگاه کبیرم !
سرود شادی و ماتم
چکاچک شمشیر ها و سوز تند گلوله ست
به زادگاه کبیرم !
پرنده گان نیایش به شاخسار درختان (صبر)
محصور اند
به زادگاه کبیرم !
چه روزگار عجیبی !
چه سالهای غریب !!!
بهارت .... |