خزان خزانم و انگیزهی بهارم نیست
و سخت تشنهام و ره به رودبارم نیست
چهگونه قد کشم و باز هم جوانه زنم؟
چهگونه؟ آه! امیدی به برگ و بارم نیست
تمام روزنههای امید تاریک اند
دگر چو آینه چشمی در انتظارم نیست
کدام خاطره را بر درم بیاویزم؟
که جز نگارهی درد تو یادگارم نیست
به غیر کِیف غم و کولهبار تنهایی
کسی در این سفر تلخ همقطارم نیست.
۲۰۱۸/۱۱/۱۰
|