بسمالله الرحمن الرحیم
خانمها، آقایان و جوانان توانمند مهین
از آنجایی که مردم عزیز ما در مرحلهی حساس و سرنوشتساز تاریخی قرار
دارند، نیاز است تا همه نیروهای مترقی و پیشرو، برای نجات و حفظ ثبات
افغانستان، دست به دست هم دهند و نسبت به هر زمان دیگر جبههی همسویی،
همفکری و مبارزه برای حقطلبی و عدالتخواهیشان را فشردهتر سازند.
در شرایطی که مردم عزیز ما را فقر، بیکاری، ناامنی، فساد اداری، تعصبات
قومی و زبانی، ترور شخصیت، زورسالاری، قانونشکنی، بیعدالتی، ناکامی روند
دولتسازی، تضعیف روحیهی نیروهای دفاعی و امنیتی، کاهش سرمایهگذاری
خارجی، فرار مغزها، مهاجرت جوانان مستعد، عدم اطمینان از تحقق صلح عادلانه
و پایدار، اعتیاد به مواد مخدر ، بها ندادن به مسایل فرهنگی، برهم خوردن
تفکیک قوا و خودکامهگی تهدید میکند، نیاز است تا شهروندان افغانستان
مانند یک پیکر واحد، در مقابل این نابسامانیها ایستادهگی کنند و برای آن
راه حل بیابند.
برگشت به قانون اساسی، حفظ دستآوردهایهای ۱۷ سال اخیر و جلوگیری از
خودکامهگی و خودسری، شهروندان عزیز ما را به آیندهی روشن و وضعیت مطلوب
میرساند.
اگر افغانستان باثبات، امن، مترقی، صلحآمیز و همزیستی خوب با همسایهها و
جهان میخواهیم، اگر میخواهیم که مادران، خواهران، برادران، فرزندان و
دوستان ما مصون باشند و شاهد از بین رفتن و کشته شدن آنها نباشیم، اگر
میخواهیم جایگاه و نقش زنان در جامعه تثبیت باشد و شاهد خشونت، آزار و
اذیت آنها در خانواده و اجتماع نباشیم، اگر میخواهیم جوانان مستعد و
برومند ما وطنشان را ترک نکنند و به خاطر انتخاب زندهگی مرفه به کام مرگ
نروند، اگر میخواهیم کودکان ما در فضای به دور از ترس و ارعاب به زندهگی
روزمرهی شان ادامه دهند و شاهد کودکان کارگر و معتاد نباشیم، اگر
میخواهیم احزاب سیاسی مقتدر، نهادهای جامعه مدنی فعال داشته باشیم، اگر
میخواهیم جامعهی به دور از تعصبات قومی، زبانی، مذهبی، جنسیتی و نسلی
داشته باشیم، اگر میخواهیم کشورهای دیگر در امور داخلی کشور ما مداخله
نداشته باشند، ناچار هستیم تا حاکمیت ملی خود را به دست گیریم و سرنوشت خود
را با اراده، عقلانیت و کسب تجربه از تاریخ معاصر کشور خود رقم زنیم.
هممیهنان شریف
در ۱۸ سال پسین دیده شد که یک اقلیت کوچک و منفعتطلب، تمام هستی و دارای
ملت عزیز ما را تاراج کردند. ما شاهد حضور افراد مفسد و تاراجگر در
سکتورهای مختلف دولتی بودیم. این گروه به پولهای اختصاص داده شده برای
شاگردان مکتب، نیروهای دفاعی و امنیتی، دانشگاهها، شفاخانهها و بودجهی
احداث سرکها، پلها و پلچکها دستبرد کردند، زراندوزی نامشروع کردند و
زندهگی مرفه را برای خود و فرزندان شان در داخل و حتا کشورهای دوردست
فراهم ساختند.
اما این آقایون برای مردم ما فقر، بیکاری، بیسرپناهی، درآمد اندک،
ناامیدی، سرخوردهگی، دولت ضعیف و بیثبات را به میراث گذاشتند.
امروز در مرحلهای قرار داریم که باید با اراده قوی و عزم متین، با این
گروه اقلیت تصفیه حساب کنیم، آنها را به پاسخگویی واداریم و برای
برگشتاندن داراییهای غصب شدهی ملت ما اقدام کنیم.
جوانان سربلند
از ما به عنوان آیندهسازان کشور یاد کردهاند. باورم این است که همین
اکنون همان آینده فرا رسیده است. وضع موجود از ما میطلبد تا با دانش،
تجربه و مهارتهایی که داریم وارد صحنهی سیاسی کشور شویم و برای مردم خود
امید و آیندهی روشن ترسیم کنیم. اکثریت جمعیت این سرزمین را جوانان تشکیل
میدهند، پس نیاز است تا این جمعیت با انرژی، با انگیزه، وطنپرست و
مردمدوست، برای آوردن تغییر و اصلاحات در بخشهای مختلف جامعه، رسالت و
دینشان را ادا کنند.
جوانان ما میخواهند میراثهای بد حکام پیشین را اصلاح کنند. آنهایی که
وطن را به تباهی کشاندند، آثار باستانی و تاریخیمان را تاراج و ویران
کردند، مکاتب، شفاخانهها، نهادهای دولتی را متلاشی ساختند، زیربناها و
ملکیتهای عامه را از بین بردند، مردم ما را به ترک خانه و کشورشان وادار
ساختند، کتابخانهها را به آتش کشیدند، مراکز علم و فرهنگ را نابود کردند،
افراد بیگناه را به گلوله بستند، به شمار معلولان افزودند و کابل را به
شهر ارواح بدل ساختند، ارادهای برای بازسازی وطن و توسعهی کشور ندارند.
آمدهایم تا طلسم آنهایی را بشکنیم که مردم ما را به گروگان گرفتهاند و
همواره از اراده و قدرت آنها برای بقای خود و فرزندانشان استفادهی
ابزاری کردهاند. بارها تجربه کردیم که برای عدالتخواهی و مبارزات
حقطلبانه، ما در خیابانها قربانی شدیم، اما امتیاز را آنهایی گرفتند که
خون و قربانیهای ما را معامله کردند و برای فرزندانشان منصبهای عالی را
در سکتورهای دولتی در نظر گرفتند.
آنهایی نقش مهم را در دولت ایفا میکنند که دارای سلاحهای بیشمار اند،
پولهای بادآورده در اختیار دارند، تیکهدار قوم و زبان اند و حمایت سیاسی
بیرونی و داخلی را با خود دارند.
ما باید این وضعیت را تغییر دهیم. یکی از وظایف عمده و اساسی ما رهایی
بخشیدن مردم از چنگ این گروگانگیران است. ما باید راه را برای آنهایی که
دانش، تجربه و تخصص دارند در مناسب بلند حکومتی باز کنیم. ما باید نشان
دهیم شهروندی که سلاح، پول، حمایت سیاسی و باور به قومگرایی ندارد
میتواند با کسب اعتماد مردم، در نهادهای انتخابی و دیگر کرسیهای حکومتی
وظیفه اجرا کند.
در شرایطی که روابط بر ضوابط حاکم است و هیچ جوان متخصص بدون داشتن واسطه و
رابطه به کار گماشته نمیشود، در شرایطی که به اساس معیارهای زبانی و قومی
استخدامها صورت میگیرد، نیاز است تا برای کسب حقشان به پا خیزیم و
معیارهای ویرانگر و تباه کننده را بشکنیم.
اگر امروز در برابر این نابسامانیها سکوت اختیار کنیم، اگر برای گرفتن حق
خود از تاراجگران برنامه نداشته باشیم، اگر مجال دهیم که سکتورهای دولتی و
نهادهای ملی ما بین فرزندان و اقارب زورمندان تقسیم گردد، اگر به خود باور
نداشته باشیم و برای به قدرت رسانیدن مفسدان کار کنیم، به مشکلات کشور
افزوده میشود.
سربازان دلیر و شجاع میهن
شما فرزندان صدیق و راستین این سرزمین هستید. زندهگی امروز مردم ما مدیون
جانبازیها و سربازیهای شما دلیران و رزمندهگان راه آزادی است. مردم ما
میدانند که کیها به شما خیانت میکنند، کیها از اعاشهی شما دزدی
میکنند، کیها شما را گروه، گروه در میدانهای نبرد به دست دشمن تسلیم
میکنند و خانوادههای شما را داغدار میسازند. برای پاکسازی صفوف شما از
دشمنان قسمخوردهیتان به میدان آمدهایم تا دوشادوش شما چهرههای خاینان
را افشا سازیم و انتقام خونهای ریخته شدهی شما را از نزد این تاجران خون
بگیریم. نسل ما مکلفیت خود میداند تا از شما در هر گوشهای این سرزمین که
وظیفه انجام میدهید حمایت کنند.
شهروندان عزیز
امروز مردم ما در یک آزمون تاریخی و سرنوشتساز قرار گرفتهاند. به زودی
شاهد برگزاری انتخاباتهای پارلمانی، شوراهای ولسوالیها و ریاست جمهوری
خواهیم بود. ما به مثابهی شهروندان این سرزمین، بارها در انتخاب خود
اشتباه کردیم. فضا و شرایط همان وقت، مجال برای انتخاب دقیق و محاسبه شده
را برای انتخاب نمایندهگان شایسته و وطندوست از ما گرفته بود. به همین
دلیل هم بود که خانهی ملت را آنهایی اشغال کردند که هیچ ارادهای برای
توسعه و پیشرفت کشور ما نداشتند.
آنان به جای جامعهی قانونمند، جامعه را به بیقانونی و قانونگریزی سوق
دادند، به جای نظم اجتماعی، بینظمی را ترویج کردند، به جای تحقق عدالت،
بیعدالتی کردند و حیثیت این خانه را نزد مردم و جهانیان پایین آوردند.
حال باید تصمیم بگیریم که کیها شایستهگی و توانایی نمایندهگی از ما را
در نهادهای انتخابی دارند. ما به مثابهی شهروندان آگاه افغانستان نیاز
داریم تا بیشتر از این اجازه ندهیم که این افراد تحت پوشش نمایندهگی از
ملت ما، تمام هست و بود ما را تاراج کنند.
هموطنان عزیز
بیایید برای یکبار هم که شده، صرف نظر از همه تعلقات زبانی و قومی و
اختلافات سیاسی، دست به دست هم بدهیم و وطن خود را از این همه بدبختیها و
عقبمانیها نجات دهیم. بیاید وطن را به سعی و کوشش شبانهروزی خود در
مسیر بهتر قرار دهیم. برای عزت و اعتبار وطن و مردم خود صادقانه کار کنیم.
نگذاریم که از ما به عنوان تروریستپروران، قاچاقبران مواد مخدر،
زنستیزها، فاسدان و دیگر القاب زنندهی دیگر در جهان یاد شود.
ما میتوانیم به مانند یک شهروند امریکایی، بریتانیایی، آلمانی، فرانسهای
و سایر شهروندان کشورهای پیشرفته، جایگاه و اعتبار خود را در بین ملتهای
جهان بلند ببریم و از امتیازات جهانی که همانا صلح، امنیت، رفاه و توسعه
است برخوردار شویم.
برای بیرون رفت از این وضعیت پیشنهاد میکنم:
۱. همه شهروندان ما در انتخابات شرکت کنند و رأی بدهند. برای انتخاب
بهترینها به کرسیهای انتخابی تلاش بیدریغشان را انجام دهند و آنها را
تا رسیدن به این کرسیها و بعد از آن مورد حمایت قرار دهند.
۲. جلو پیروزی مجدد متقلّبین، مفسدان و آنهایی را که خانهی ملت را محلی
برای زراندوزی ساختهاند بگیرند.
۳. وظایف پارلمان مشخص است. تصویب قانون، نظارت از تطبیق قانون و
نمایندهگی از مردم. هر کسی که وعدههای بیجا میدهد، باید از سوی مردم
رد شود.
۴. امروز بهترینها برای رقابت کسب کرسیهای انتخابی به میدان رقابت بیرون
شدهاند، به شهروندان عزیز ما لازم است تا از این نسل نو، صادق و میهنپرست
حمایت کنند و نگذارند که بدترینها با سرنوشت ما بازی کنند.
۵. اگر میخواهیم از اکثریت مردم سربلند، آزاد و با وقار خود نمایندهی خوب
داشته باشیم، باید از نسل نو در انتخابات حمایت کنیم. |