بسیاری حملات تروریستی علیه هزاره ها را ناشی از ضعف هزارهها میدانند و
معتقدند که تا هزارهها قوی نشوند همین آش است و همین کاسه. مراد آنها از
قوت، قدرت نظامی است و راه حلی هم که ارائه میدهند، به دست آوردند اسلحه و
توانِ خطرآفرینی است.
شکی نیست که اگر هزارهها از لحاظ نظامی قوی بودند، نوع برخورد دشمن با
آنها فرق میکرد. ممکن بود با احتیاط بیشتر عمل می کرد، یا مجبور به جنگ رو
در رو میشد. اما فعلاً واقعیت این است که هزارهها قدرت نظامی ندارند و به
زودی هم نمی توانند صاحب چنان قدرتی شوند.
اما حرف این است که قدرت اَشکال دیگری هم دارد. درست است که هزارهها قدرت
نظامی ندارند، اما به کلی فاقد قدرت هم نیستند. آنها قدرت دیگری به دست
آورده اند که می توان آن را «قدرت مدنی» نامید. به نظر من هزارهها به خاطر
همین قوت شان مورد حمله قرار میگیرند. ما اقوام ضعیف در افغانستان زیاد
داریم، اما هیچ کدام آنها مثل هزارهها مورد حمله های انتحاری قرار
نمیگیرد؛ چون دشمن از آنها احساس خطر نمی کند. هزاره ضعیف را هم کسی نمی
کشد؛ ممکن است تحقیر کند ولی نمی کشد. هزاره هر وقت که قوت از خود نشان
داده است، مورد حمله قرار گرفته است. همان طور که در زمان عبدالرحمان خان و
غرب کابل این اتفاق افتاد. اما قوت هزارهها در شرایط فعلی با دو نمونهی
گذشته فرق اساسی دارد. این بار قوت هزارهها نه در لشکر و سلاح که در مدنیت
و فرهنگشان است. این بار هزارهها با شیوهی جدید زندگی و با عنوان
شهروندی وارد میدان شده اند؛ شیوهای که برتری را نه در سلاح و لُنگی و
چوکی، بلکه در مدنیت، فرهنگ و دانایی میدانند. دشمنی که پایههای قدرت و
شوکتش بر زندگی بدوی و سنتهای قبیلهای استوار است، از این شیوه میهراسد.
این شیوه علاوه بر آن که ارزشهای آنها را به لرزه میآورد، در دیوار سلطه و
اقتدار آنها نیز رخنه ایجاد میکند. وقتی میبینند دختران و پسران هزاره،
که به باور آنها باید جوالی باشند، کتاب و قلم در دست گرفتهاند و میروند
تا جایگاهشان را در در مراکز علمی و ادارات دولتی پیدا کنند، احساس خطرمی
کنند. پایگاه قدرت دشمن بر سنتهای قبیلهای و برتری قومی استوار است. این
پایگاه از دیگران سرسپردگی میخواهد. اما شیوه زندگی مدنی و شهروندی که
مبتی بر حق و تساوی است، آن برتری را نفی میکند.
امروز هزارهها نه قدرت نظامی دارند، نه قدرت اقتصادی و نه قدرت سیاسی.
تنها قدرت آنها قدرت فکر و فرهنگ شان است. هزارهها در فقیرترین محلات و
ساده ترین خانه ها زندگی میکنند، ولی میخواهند شهری و مدنی زندگی کنند.
پسرانشان را به تعلیم خشنونت نمی فرستند و دختران شان در خانه زندانی نمی
کنند. اگراعتراضی هم داشته باشند، به جای این که دست به ترور و انتحار
بزنند، با روش های مدنی مطرح میکنند. این شیوه زندگی هزارهها آشکارا اصول
زندگی بدوی دشمن را زیر سوال میبرد و برای بقا و دوام آن، خطر ایجاد
میکند.
با این فرض، عوامل قدرت هزارهها مردم عادی است، نه رهبران سیاسیشان. این
مردم اند که طلایهدار شیوه مدرن زندگیاند. رهبران هزاره زندگی سنتی و
معاملهگرانه خود را پیش میبرند و از از این جهت برای دشمن خطرناک نیستند.
به همین خاطراست که دشمن فقط با مردم هزاره رو به روست، نه با رهبران
سیاسیشان. در بین دیگر اقوام این معادله تقریباً بر عکس است. این رهبران
آنهایند که در خط مقدم و طرف معامله قرار دارند.
راه حل چیست؟
به نظر من همین رویکرد مدنی که هزارهها در پیش گرفته اند، رویکرد کارا و
نتیجهبخشی است. باید همین شیوه ادامه پیدا کند. ما از فرصتها خوب استفاده
کرده ایم و دست آوردهای خوبی داشته ایم. دشمن با شیوه های خشن به جنگ ما
خواهد آمد و اقدام به حذف فیزیکی ما خواهد کرد، ولی ما نابود نمی شویم. اگر
بخواهیم تعبیر مبارزه را به کار ببریم، این شیوه زندگی یک نوع استراتیِژی
مبارزاتی است. استراتیژی که با تمام هزینههایش معقولترین و نافعترین
انتخاب است.
ما هر گونه که بخواهیم مبارزه کنیم، باید هزینه بپردازیم. هیچ دستآوردی
بدون هزینه نخواهد بود. ما اگر سلاح به دست بگیریم و وارد جنگ رودررو هم
شویم، باید کشته بدهیم. اگر دست به ترور و انتحار هم بزنیم، نهایت، همپایه
ی دشمن عمل خواهیم کرد. بیگمان دشمن با توجه به پایگاه سنتی و عقیدتی که
دارد، در خشونت و ترور از ما بهمراتب آمادهتر و با انگیزهتر است. پس
معقولترین شیوه همین شیوهی مدنی فعلی است. میدانم که دشمن تا توان دارد
با ما مقابله میکند، اما مطمئناً نمی تواند ما را نابود کند. حتی نمی
تواند ما را تضعیف کند. با همین شرایط موجود، ما میتوانیم به رشد خود
ادامه دهیم. حملات دشمن بدون شک متوقف نخواهد شد، اما رشد ما و مدنیت نیز
ادامه پیدا خواهد کرد. تحولات اجتماعی هزینه و زمان میخواهد. نه ما یک شبه
به تساوی، امنیت و حقوق میرسیم و نه دشمن میتواند یک شبه ما را نابود
کند.
پ ن: اثبات مدنیت برای هزارهها به معنی نفی آن در دیگر اقوام نیست. هدف،
تاکید بر رویکرد مدنی هزاره هاست. |