به سکوت گوش می دهم
دنیای مرده ی مفاهیم ذهنی
از من دور می شود
من از چیغ های رییس جمهور
ناراحت نمی شوم
زخم های محیط زیست
بحران آب
سینه ی بی غوغای دیوار
پیاده رو های خالی از خنده
خوف بزرگ من اند
شب فرو آمده است
و استخوان های پوسیده ی ماه
روی گور های جدید
مرا به حیرت نمی اندازد
دست حادثه را رها
کرده ام
نه سفره های بی نان
نه بوی دهان آدم خواران
نه گریه های بی صدای خودم
ونه زخمی های جنگ غزنی
چیزی را تغییر نمی دهد
زیور نعیمی |