"عجب صبري خدا دارد "
اسطوره اي است باطل
وقتي در گوشهء شهر انتحار مي شود
و موتر هاي جنازه صف مي كشند
و پاره هاي كفش ها
كفش ها نا مراد
كفش هاي بي صاحب
در جستجوي نگاه خدا
غلطان غلطان راه ميروند
*
ديروز خدا مُرد
ديروز خدا
در ايمان مادري مُرد
كه كفش هاي خون آلود
يگانه فرزندش را به سينه مي ماليد
خدا در ايمان كودكي مُرده است
كه هرگز روي پدر را نديد
كي ميداند ؟
در كدامين انتحار
خدا را نيز كشته اند!
|