کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

کریمه طهوری ویدا

    

 
دو سروده

 

 

آتش خدایان
بر سراشیب لغزنده دو شانه‌ام
یاقوت‌های آتشینی
از بوسه‌های تو
در تلألو اند

بر زمینه‌ی بلور سینه‌ام
تک گهر آبداری
می‌درخشد
از صدف دندان‌هایت
و بر بازوان تراشیده بلندم
عقیقی، پاکیزه و داغ
هم چو آتش خدایان عتیق

با گهری آراستی‌ام
که هیچ شهبانوی را
هیچ امپراتوری
چنان زیور نبسته است

آتش اضطراب … اضطراب
بر سبز ستان بی‌قرار روانم
زبانه می‌کشد
و جوانه ناصبوری از تراکم میلی
بر ساقه‌ی زرد اندامم می‌روید

غریب‌تر از گذشته‌ام
بر سرزمین غریب‌ترین
آه ای ایمان دیر یافته!
چگونه زود گذشت عمر لحظه‌های عزیز؟
چگونه ؟!

لاس انجلس

"کریمه طهوری ویدا"

کتاب " آیه های منسوخ"

 

 

 


"جام شعر"

با کدامین تقدیر بلند
شعر جامت را خواهی سرایید
ای تقدیر من!
که هستی مرا با انگشتانت تو پیوندی است
و مرگم را با غیابتت

از لای حروف ظاهر می‌شوی
و از لای صفحه
از لابه‌لای سطور ظاهر می‌شوی
و از ورای خطوط
از پس ستون ابرها ظاهر می‌شوی
و از کناره‌ی دریای سیمگون آسمان
در شفق شب می‌نشینی
و از فلق روز سر برمی‌زنی
در خواب‌هایم ظاهر می‌شوی
در بیداری‌ام
در عمق پایای لحظه‌هایم

در دیدار با تو
زاده شدم
با دستانت مرا پیوندی است
و با لبانت پیوندی

پیراهن‌خوابم را بر تن می‌کنم
مقابل با آیینه می‌ایستم
و به سراپای تنم می نگرم
که همچون تندیس تراشیده یی
در انتظار گرمای دستان تو
آب می‌شوند

دستانت را
دریغ مکن.

"کریمه طهوری ویدا"

بین طیاره راه هانکانگ – سانفرانسکو
از مجموعه چهارم "اضطراب فصل‌ها"

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۰۹             سال  چهــــــــــــــــــاردهم                    حمل ۱۳۹۷          هجری  خورشیدی           اول اپریل     ۲۰۱۸