نامِ
تو(جانشینهای تأویلپذیر متن)، خوانش من برای تحلیل مطلب
از کی است
آن که در
گریبانها میزیبد با سرهای آویزان
از کی است این که
لبهایم در دستهایم میبوسند
از کی است که
لبانم را گرم میکند آوازم
از کی است که
رگهایم پدیدار میشوند
صدا که میزنند
وقتی آن را فریاد
میزنم
حتا از گورها
میشنوند آوازم را
وقتی آن را از گلو
رها میکنم مرا در آغوش میکشند
و دستم را گرمتر
میفشرند
وقتی آن را به
زبان مینشانم یعنی درخت در میان شکوفهها ایستاده است
اگر آن را
نخوانم، نک میزنند مرا پریندهها
و بادها میزنند
پنجرهها را به چارچوبها
از کی است که همه
میسرایندش
و خون میجهد از
دماغهایم
از کی است که در و
دیوار خانه، او شده است
از کی است که در
تخت خوابم میدرخشد
که مانند ماری است
که در گلویم نیشش
را به آواز میزند
|