کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

کریمه طهوری ویدا

    

 
همیشه زخمیی

 

 


کنار رود کابل
تنها نشستم
و دریا گریستم
با کودکان زخمی
با مادران خسته
با چهره‌های خشک
بی‌فریاد و بی صدا
گریستم

در آسمان دودی
و ثانیه‌های ثابت
در چشم‌های مات
با بغض فرورفته
شکستم

موج موج
خوردند دیوارها با من
خردم کردند
مثل جسد پاره‌ها
در چهارراه صدارت …

گیجم،
می‌گردم هی
دنبال تکه‌های گمشده‌ی خویش
تا پرکنم
”پزل ” بازی مرگم را …

آی !
شهر زخمی تنهایم
کوچه‌هایت خالی از آدم
گورهایت
پرازدحام اما.....

وای،
مرثیه‌ام را
بر تن کدام ”تکه”
کفن کنم
و
به گورستان شماره چند
بفرستم ؟

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۰۷              سال  چهــــــــــــــــــاردهم                    حوت/حمل   /۱۳۹۷۱۳۹۶                       هجری  خورشیدی   شانزدهم مارچ ۲۰۱۸