اینجا در انقره به دعوت مرکز جهانیِ سیاستگذاری و توسعهء مهاجرت
International Center for Migration Policy Development ICMPD کارگاهی
راهاندازی شدهاست. در این کارگاه دو متخصص امور بینالملل (دکتور دولت
خان از پاکستان و ملک ستیز از افغانستان) را دعوت کردهاند تا روی چالشهای
حقوقی و راهبردی پدیدهء مهاجرت برای شرکت کنندهگان کارگاه که مامورین امور
مهاجرت ترکیه و نمایندهگان دولتهای عضو اتحادیهء اروپا هستند مقالات خود
را ارایه کنند. هر دو متخصص دو ماه فرصت داشتند تا مقالهها را تهیه
نمایند. محور اصلی بحث عوامل گسترش پدیده مهاجرت در افغانستان و پاکستان
است. نخستین سخنران ملک ستیز است. ملک ستیز مقاله پژوهشی تهیه کرده و
آنرا در سه محور دستهبندی کرده و پیشکش میکند. نگاه حقوق بینالملل به
مهاجرت، پیشینه مهاجرت و عوامل پناهجویی از افغانستان و توصیههای حقوقی و
سیاسی، مؤلفههای اساسی این مقاله را میسازد. نظریه ورودی مقاله به این
بحث را بند دوم ماده اول کنوانسیون پناهندهگان سازمان ملل منعقد ژنیوا سال
۱۹۵۱ میسازد. سپس آقای دولت خان مقالهاش را پیشکش میکند. آقای خان به
موقعیت سیاسی پاکستان و با بینش نقدگرایانه به پدیده مهاجرت میپردازد. سپس
ارقامی را که ناشی از سیاستگذاری پاکستان نسبت به مهاجرین است پیشکش
میکند و در ختم توصیههای مقاله خود را ارایه میکند. مقاله آقای خان با
اطلاعات و تحلیلهای جالبی همراه است.
هر دو مقاله در نقش جنگ سرد، جنگهای منطقهیی، هژمونی استراتژیک ابر
قدرتها در منطقه و بازیگران کلان دیدگاههای نسبتا قبولشده دارند. اما
در سطح ملی بینشهای هر دو تحلیلگر متفاوت هستند. اینجا تفاوت دیدگاههای
هر دو مقاله را در پیوند به عوامل گسترش مهاجرت میگذارم.
ملک ستیز: یکی از عوامل دشواریهای اجتماعی که دامنه مهاجرت و پناهجویی را
گسترانیدهاست «جایگاه سرگردان حقوق در مسیر خط دیورند» است. این دشواری
هنجاری سبب بینظمی در فکر «ساختارمند سازی مهاجرت» شده است و حتا بینش
دولت را نسبت به مهاجرتهای «با رویه» دچار ابهام کرده است. اگر دشواری
حقوقی دیورند پا برجا بماند (که چنین هم است) به این معناست که تحرک گروهی
شهروندان افغانستان به آنسوی مرز ربطی به قوانین بینالملل از جمله
کنوانسیون سال ۱۹۵۱ ندارد. در این حالت حقوق بینالملل گزینهء «مسکوت» است.
دولت خان: دیورند پیمان صد ساله و کهنه است و بهتاریخ سپرده شدهاست.
دشواری اصلی در نبود ارادهء سیاسی دولتها دو سوی مرز است تا واقعیت عینی و
شرایط زمانی را درک کنند و بربنیاد آن عمل کنند. ما در پاکستان به دیورند
به عنوان یک مشکل حقوقی نگاه نمیکنیم. اگر چنین نمیبود مهاجرینی که
دوباره از اروپا به پاکستان فرستاده میشوند، باشندهگان همهء ایالتهای
کشور ما را میسازد. اینجا استثنایی وجود ندارد. اینجا کنوانسیون در مورد
بازیگران جهانی مسکوت نیست.
ملک ستیز: عامل دیگر گسترش مهاجرت و پناهجویی به صورت گسترده، فعالیت غیر
قابل کنترول مدرسههای دینی در پاکستان است. رقم این مدرسهها به چهار هزار
میرسند. این مدرسهها کودکان را با نگاه بدبینانه نسبت به توسعه فرهنگی و
جهانیشدن تربیت میکنند و اینکار سبب میشود که گروههای تندرو سربازان
خود را از همین مدرسهها برگزینند.
دولت خان: پدیدهء هجرت با ارزشهای اسلامی گره خورده است. از اینجاست که
نهاد های اسلامی در میان مهاجرین فعال هستند و مکاتب دینی را ترویج
میکنند. هیچ هنجار حقوقی و سیاسی نمیتواند با این پدیده مخالفت کند.
مقالههای ما تلاش کردند تا بر بنیاد آموزه های اکادمیک و تجربیات با
همدیگر گپ بزند. اما یک چیز برای شرکت کنندهگان این نشست روشن شد که مشکل
جمعیتی، مهاجرت و بیجاشدهگی میان دهلیز دیورند دامنههای کلان و حل ناشده
دارد.
وقتی در تفریح باهم چای تُرکی مینوشیدیم، دانستم که آقای دولت خان از
ایالت پختونخواه و منطقه مومند است. اینجا دانستم که دیورند برای آقای
خان چه جایگاهی داشته است.
|