میان پیوستن بامرگ یا عشق
در تردیدم
بدنبال پاسخ گمشده ای
سرگردانم
چون روح بیقرار گنهکاری
در دایره یی بازپیدایی
اندوه بیکرانی
می خرامد در دلم
همانند سایه ی کشدار غروبگاهان
در قدمگاه رهگذار گریزنده
به عمق تیره شب
چشم دوخته ام
هوایی دم کرده ی مسمومی
مانع دیدار من
با ستاره هاست
خاطره ها
خالکوبی شده اند
در پوست اتاقم
انتظار می جود شعر هارا
درقفسه ها
و
ثانیه ها
می تپند
با تیک تاک
تیک تاک تردید ... |