پاسخت کوتاه گفتم ای که پرسیدی
" ماجرا چون بود؟"
ماجرا این بود و خونین بود.
( واصف باختری )
(۱)
•
برای درک برخی از معظلات مربوط به امنیت ملی و گفتگو با مردم و مسوولان
دولتی در دوران کارم به بیشتر ولایت های کشور ما سفر کرده ام. در ولسوالی
گرمسیر هلمند، بسیار شنیدنی بود که قوماندان امنیه در سخنرانی خیر مقدمش
گفت: " لطفا به شورای عالی انقلابی جمهوری دموکراتیک افغانستان اطمینان
بدهید که ما منسوبان قوای مسلح افغانستان تا پای جان به دفاع از بیرق و
رهبر انقلابی خود ادامه می دهیم ... " او جسما به دوران جمهوری اسلامی پا
گذاشته بود، اما ذهن و فکر او در یک دوران سیاسی دیگر گیر کرده بود. من
گمان میکنم که او نسبت به باور های گذشته اش بسیار صادق بود.
••
روزی سر میز نان دفتر شورای امنیت، آقای اسماعیل یون گفت که " دولت
افغانستان را نماینده گان کولاب ( ولایتی در جمهوری تاجکستان ) در حیطه خود
در آورده اند. منظور او حضور افراد منسوب به تبار تاجیک و فارسی وان در
جکومت بود.
•••
روزی که مراسم هشتصدمین سالروز تولد مولانا جلال الدین محمد بلخی در هوتل
کانتیننتال برگزار شد، ریس جمهور افغانستان در شرایطی سحنرانی اش را زیر
فشار حلقه های خاص به زبان پشتو ایراد کرد که هیچ یک از مهمانان خارجی به
زبان پشتو آشنایی نداشتند، اما همه زبان رسمی دری فارسی را در حد تخصص بلد
بودند.
••••
روزی مرحوم مارشال فهیم با ناراحتی زیاد به ریس جمهور کرزی گفت که " یکی،
دو نفر از همین مردمی که شما را به پادشاهی رسانده اند مقرر کنید". منظور
او نماینده گان مردم پنجشیر بود. این سخن در شرایطی گفته میشد که در مقام
های کلیدی دولت افغانستان نماینده گان مردم پنجشیر به وفور حضور داشتند.
(۲)
وقتی سازمان ملل متحد در سال 2006 تصمیم گرفت آقای توم کونیگیز (Tom königs
) دیپلومات آلمانی را به حیث نماینده ویژه ی سر منشی آن سازمان در
افغانستان مقرر کند، سفرای امریکا و بریتانیا در فبروری 2006 با هم به کرزی
مراجعه کرده و از وی خواستند تا با تقرر توم کینگز مخالفت کند. آنان به
کرزی گفتند که " وی یک کمونست و دشمن آمریکا است". من در آن زمان مشاور
روابط بین المللی کرزی بودم. کرزی به ایشان گفت که " این مساله درونی شما
کشور های غربی است. مردم افغانستان با آلمان روابط تاریخی دارند. و اگر
بشنوند که من با تقرر یک دیپلومات آلمانی مخالفت کرده ام، ناراحت میشوند
... " پس از رفتن سفرا ریس جمهور از من پرسید که " این آدم چکاره است؟ ".
من برایش گفتم که من توم کینگز را شخصا نمی شناسم، اما میدانم که وی در
جوانی آدمی بوده است با گرایش های ضد جنگ ویتنام و از رهبران جنبش دانشجویی
1968 آلمان. او فرزند یک بانکدار آلمانی است که میراث پدری رابه ویتکنگ ها
بخشیده و بعد ها خودش از طریق تاکسی رانی و ترجمه آثارنویسنده های امریکای
لاتین از جمله آثار گابریل گارسیا مارکز امرارمعاش میکرده است. مقدار واقعی
پولی را که توم کینگز از میراث پدری به جنبش ویتنام بخشیده بود، هرگز به
کسی نگفت، اما تخمین ها بین پنج تا سی میلیون مارک آلمانی بوده است. وقتی
این اطلاعات را به کرزی دادم، او به من گفت:
بروید به سازمان ملل بگویید که افغانستان غیر از توم کینگز کسی دیگری را
قبول نخواهد کرد". وی افزود: " انسانی که تا این اندازه بر سر اعتقاداتش
ایستاده است، انسان شرافتمندی است".
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این " توم کینگز " یکی از اعضای رهبری حزب سبز های آلمان است، حزبی که آقای
" سپنتا " عضویت آنرا داشت. آقای توم به عنوان صاحب نظر مسایل افغانستان،
شهره است.
(۳)
•
در آمریکا / ملاقات با هیلاری کلینتون و هالبروک
ریچارد هالبروک که با کرزی خصوت باور نکردنی داشت،با تمام نیرو می کوشید تا
کرزی پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به نحوی یا از قدرت ګنار گذاشته
شود و یا این که صلاحیت های او محدود شود. او می گفت: " اگر چنین نشود وی
انتخابات را به سود خود مهندسی خواهد کرد". تمام خواسته های او از جمله
انتقال برخی صلاحیت های ریاست جمهوری به مقام دیگری [ ریاست اجراییه ] در
مغایرت با قانون اساسی افغانستان قرار داشتند، اما برای هالبروک این مسایل
مهم نبودند، او اصولا به افغانستان به مثابه یک کشوری که دارای یک حکومت
منتخب است و باید به قوانین آن احترام گذاشته شود، نمی دید. " حنیف اتمر "
وزیر داخله یکی از آن وزرای بود که با صراحت در برابر او ایستاد و گفت: "
ما در یک جنگ خونین قرار داریم. محدود ساختن صلاحیت های ریس جمهوری
افغانستان، نه تنها که غیر قانونی است و هیچ کس در افغانستان از آن
جانبداری نخواهد کرد، بلکه تقلیل ریس جمهور به یک موجود فاقد صلاحیت به
امنیت ملی کشور ما شدیدا آسیب میرساند". من به هالبروک گفتم بهتر است تا
چنین خواستی دوباره مطرح نشود و مرز تحمل ما افغانها هم محدود است. خانم
کلینتون کوشش کرد تا اوضاع آرام شود.
••
روزی وزیر خارجه " زلمی رسول " به ریس جمهوری گفت که یک دعوت نامه برای
همسر شما جهت اشتراک در یک کنفرانس بین المللی آمده است، چه بگویم؟ ریس
جمهوری گفت: " بسیار محترمانه معذرت بخواه که حال دکتور [ دوکتور زینت همسر
ریس جمهوری ] در این روز ها خوب نیست. من به زلمی رسول گفتم معذرت بخواه،
اما بنویس که "تا حال چه کسی دیده است که یک خان قندهاری به همسرش اجازه
مشارکت در کنفرانس های بین المللی راداده باشد؟ " ریس جمهوری یک نگاهی به
من کرد و گفت: " راست خو میگویی". |