از
گذشته های دور ملتها برای انجام کارهای بزرگ و سرنوشت سازمانند جنگ، صلح و
در کل برای هر کاری که به سرنوشت مردم ارتباط مستقیم می داشت، از جلسه و
شورا استفاده میکردند تا تصمیمی که اخذ میشود از همه جوانب سنجیده شود و
مفاد جمعی حفظ شود. در دین مبین اسلام و سنت نبی اکرم (ص) نیز بر این امر
تاکید شده است. مشورت از احکام دین اسلام و جز تاریخ و فرهنگ بشری بوده
است.
در مقاطع گوناگون تاریخ معاصر افغانستان اجتماع مردمی تحت نام لویه جرگه
برگزار شده است. لویه جرگه ها در تاریخ معاصر أفغانستان از سال 1088 هجری
شمسی مطابق 1709 میلادی با جرگه که در مانجه کندهار، تحت قیادت میرویس نیکه
دایر شده بود، آغاز گردید. این جرگه برای یک روز دوام داشت و در آن تصمیم
گرفته شد که به تسلط گرگین در خاک افغانستان خاتمه داده شود.
جرگه ها معمولا در چندی سطح تدویر می شود، اول جرگه محلی که در مقایسه با
سایر جرگه ها تاثیر محدود دارد. این جرگه از گذشته های دور تا کنون در
سراسر کشور وجود داشته است و عملی ترین شیوه اداره اجتماعات در روستاها و
شهرهای دوردست به حساب میآید.
دوم، جرگه قومی است که به مسائلی می پردازد که یک یا چند قوم را در بر می
گیرد. این جرگه در مورادی مانند برخوردهای قومی و یا بروز اختلافات و مسائل
مهمی که تصمیم گیری و تلاش مشترک را می طلبد، تشکیل میشود. نوع دیگر، جرگه
های موقت است که از طرف حکومت بر اساس اقتضای زمان در شرایط خاص ایجاد می
شود و اعضای آن معمولاً متنفذین و بزرگان قوم هستند و بعد از تصمیم گیری از
بین میروند.
یکی دیگر از انواع جرگه ها، لویه جرگه است که از نمایندگان تمام مردم
افغانستان شکل گرفته و این جرگه در مورد مسائل مهم کشور تصمیم می گیرد.
لویه جرگه یک مجلس بزرگ افغانستان است که یکی از مشهور ترین لویه جرگه رسمی
و تا حدی شبیه به لویه جرگه امروزی، در سال 1160 هجری در مزار شیر سرخ
برگزار شد و پس از 9 روز بحث و مشورت، احمد شاه ابدالی را به عنوان پادشاه
برگزید.
لویه جرگه در تاریخ معاصر افغانستان از یک سنت قبیله ای و عنعنوی به یک سنت
سیاسی تبدیل شده است و زمامداران این کشور از آن برای تحکیم پایه های قدرت
خود استفاده کرده اند. لویه جرگه مرکب از دو واژه "لویه" و "جرگه" است.
لویه واژه ای پشتو و به معنای بزرگ است و جرگه واژه ای ترکی- فارسی و به
معنای نشست، گردهمایی و همایش ریشسفیدان و سران قبیله است. آنگونه که در
تاریخ رسمی دولت افغانستان آمده، نخستین لویه جرگه در اکتبر ۱۷۴۷ میلادی در
شهر قندهار و پس از آن در یک سده اخیر در موارد مختلف برگزار شده است. (بی
بی سی، گاهشمار لویه جرگه های افغانستان)
یکی از بحث های که در مورد لویه جرگه وجود دارد، مشروعیت لویه جرگه است و
اینکه لویه جرگه مشروعیت خود را از کجا به دست آورده است که توانسته است که
تصمیمات سرنوشت ساز کشور و مخصوصاً وضع قانون اساسی، را بگیرد.
یکی از شیوه های دموکراتیک وضع قانون اساسی، مجلسی است به نام مجلس موسسان
که در اکثر کشورهای دموکراتیک مورد استفاده قرار می گیرد، پس اگر ما لویه
جرگه را به مجلس موسسان تشبیه کنیم می بینم که این یکی از شیوه های
دموکراتیک وضع قانون اساسی است. اما لویه جرگه در کشور، مبنای عرفی دارد و
در عرف حقوقی افغانستان پذیرفته شده است که یک چنین مجلس باید به وضع
کارهای مهم از جمله وضع قانون اساسی بپردازد که خود يکي از منابع مهم و
عمده حقوقي بوده و در وضع قوانين هم موثر ميباشد.
اما از وقتی که لویه جرگه از شکل و حالت سنتی و عنعنوی خود خارج شد و در
قانون اساسی به عنوان یک جزء مستقل به رسمیت شناخته شد وضعیت و آثار حقوقی
لویه جرگه نیز با گذشته ها تفاوت بسیار محسوسی پیدا کرد.
قانون اساسی فعلی با به رسمیت شناختن لویه جرگه و اختصاص یک فصل از قانون
اساسی به آن اهمیت و ضرورت آن را به مراتب بالا برده است.
ماده 110 قانون اساسی، لویه جرگه را عالی ترین مظهر اراده مردم افغانستان
دانسته و اعضای آن را به ترتیب، متشکل از تمامی اعضای شورای ملی، روسای
شوراهای ولايات و ولسواليها و وزرا، رئيس و اعضای ستره محکمه و لوی سارنوال
می داند که وزرا، رئیس و اعضای استره محکمه و لوی سارنوال حق رای ندارند.
از نظر ساختار در حال حاضر ما در کشور شورای ولسوالی نداریم تا روسای شورای
ولسوالی ها به سمت عضو در لویه جرگه پذیرفته شوند و این سوال پیش می آید که
چه کسانی باید به جای روسای ولسوالی ها به عضویت لویه جرگه درآیند؟
لویه جرگه طبق قانون اساسی کشور، در موارد مشخص ۱- اتخاذ تصميم درمورد
مسايل مربوط به استقلال، حاکميت ملی، تماميت ارضی ومصالح عليای کشور، ۲-
تعديل احکام اين قانون اساسی و ۳- محاکمه رئيس جمهور، دایر میگردد.
دیده میشود که لویه جرگه به طور غیر مستقیم از طریق مردم انتخاب میشوند و
در حقیقت اعضای آن منتخب مردم هستند که از یک سو بر مشروعیت لویه جرگه مهر
تایید می زند و همچنان رای و تصمیم آنها رای وتصمیم مردم خواهد بود.
خوب حالا که در قانون اساسی شرایط و ساختاری لویه جرگه بسیار به صورت واضح
تسجیل گردیده است. اگر بخواهیم در موارد مهم کشوری تصامیم اتخاذ شود باید
به أساس مواد قانون اساسی لویه جرگه تدویر شود. بعد ازین جرگه های فرمایشی
و عنعنوی که ساختار مشخص قانون اساسی را نداشته باشد نمی تواند در مسایل
مهم کشور فیصله کند و فیصله های آن جنبه قانونی، الزامی و تطبیقی نخواهد
داشت.
تدویر جرگه های که غیر جرگه قانون اساسی طوریکه قبلاً اشاره شد صلاحیت
فیصله های قبل تطبیق را ندارد، اگر تطبیق هم شود تصامیم چنین جرگه ها صرف
جنبه توصیه و پیشنهاد را خواهد داشت که در چنین شرایط آیا تدویر چنین جرگه
با مصارف گزاف که خواهد داشت صرف برای مشوره ضرور است.
در یک نوشته قبلی ام تحت عنوان "رسوایی ارزشها و واژههای سیاسی و دینی در
افغانستان" به ارتباط بی ارزش و بدنام ساختن مفاهیم چون، آزادی، إصلاحات،
سوگند به قرآن، کمونیزم، مصالحه، جهاد و مجاهد، طالب، حکومت اسلامی،
دیموکراسی، حزب، وحدت ملی و جرگه مثال های ارایه نموده بودم. البته قابل
ذکر است که بیشتر این رسواییها و بدنامیها از طرف سیاسیون بزرگوار و
زمامداران عالیقدر صورت گرفته است. خصوصاً در عملی نمودن این موارد افراط و
تفریط صورت می گیرد.
درین اواخر در رسانه دیده می شود که بعضی از رسانه ها و والی ها و مامورین
متقاعد وابسته به کرزی سر و صدا تدویر لویه جرگه عنعنوی را بلند می کنند.
لویه جرگه به أساس قانون اساسی عالی ترین مظهر اراده مردم افغانستان دانسته
شده و باید با رعایت مواد قانون اساسی تدویر شود تا بتواند در مسایل مهم در
کشور بحث و فیصله داشته باشد.
در غیر این چنین جلسات و جرگه ها لویه جرگه نخواهد بود بلکه مجلس بندر
اندیولان کرزی خواهد بود. ارزش های ملی و حقوقی خویش را باید ازین بیشتر
بخاطر منافع شخصی و سلیقوی خود بدنام و کم ارزش نسازیم. کمتر از دو سال به
عمر حکومت وحدت ملی باقی مانده بگذارید این حکومت وقت خود را تکمیل نماید و
یک عرف ناپسند منحل شدن حکومت های ملکی را مثل پاکستان اینجا مروج نسازید.
فرصت بدهید حکومت وحدت ملی وقت خود را تکمیل نماید و از طریق روند قانونی و
دیموکراتیک برای بدست آوردن قدرت سیاسی مبارزه نماید، اذهان مردم عام را
بیشتر ازین مغشوش نساخته و پریشانی های ملت مظلوم را بیشتر نسازید.
تمام أحزاب و افراد مطرح و خیر خواه باید در پی آن باشند تا شرایط برای راه
اندازی انتخابات عادلانه مساعد شود و برای أصلاحات امور و آمادگی برای
انتخابات کار نمایند و حکومت را کمک و وادار سازند تا زمینه انتخابات بهتر
را فراهم نماید.
1- پس منظر تاریخی جرگه ها، ویب سایت مرکز رسانه های حکومت http://www.gmic.gov.af/dari
2- بی بی سی، گاهشمار لویه جرگه های أفغانستان، http://www.bbc.com/persian/afghanistan/2011/11/111115_k02-loy-jergas
|