ویدا ساغری؛ چهره جنجالی است که دست کم دنیای رسانه، فضای مجازی و حوزه
فعالیتهای حقوق زن او را به خوبی میشناسند. روز دوشنبه ویدیویی از خانم
ساغری در صفحه فیسبوکاش منتشر شد که به تمام معنا زنآزاری، خشونت علیه
خبرنگاران، خشونت علیه زن و دنیای مردانه افغانها را به نمایش میگذاشت.
ساغری در گفتگوی با روزنامه راه مدنیت گفت که حوالی ساعت ۱۲ ظهر بهدلیل
ترافیک زیاد از جاده گردنه سخی به طرف دفترش میآمد که موترش توسط یک مرد
عصا بهدست ایست داده شد و به وی اجازه عبور داد نشد، زیرا آن مرد یعنی
وکیل گذر منطقه کارته سخی، آقای سید یاسین فکر میکرده این زن حتما برای
امر نامشروعی با این مرد جایی میرود.
رانندۀ ساغری که یک مرد بوده تلاش کرده اجازه عبور بگیرد، اما تلاش وی
نتیجه نداشته است. ساغری خود با نشان دادن کارت خبرنگاریاش با احترام
خواسته که به وی اجازه عبور داده شود. اما به تعبیر خودش وقتی مرد او (ویدا
ساغری) را با چنین سروکله دید، یکدم عصبانی شد و خطاب به ساغری گفته است:
«این زنکه را ببینید، با این وضع چگونه افغانستان خراب نشود؛ با این زنها
که ۱۲ بجه روز میروند و ۱۲ بجه شب برمیگردند.»
اما ویدا با ادبیات خود آن مرد گفته که «مردکه من مثل تو مامور هستم و
معذور، بگذار بروم.»
وکیل گذر دوباره در جواب ویدا گفته که «چپ باش فاحشه، فلانشدۀ امریکاییها
….!»
وی چندین بار با عصا و لگدش به موتر ویدا کوبیده و به فحش و دشنامهایش
ادامه داده است. چیزیکه ویدا در ویدیوی منتشره در فیسبوکش نیز گفته است.
ویدا میگوید که با این مرد هیچ خصومت شخصی ندارد و بهخاطر این واقعه را
فیسبوکی ساخته که با همه قوانین مدرنی که به نفع زنان در افغانستان در
سالهای اخیر ساخته شده، با تمام تلاشهایی که از طرف نهادهای بینالمللی و
محلی انجام شده، هنوز هم باورهای مردانه بر زنان حکومت میکند و هر نوع
مقاومت علیه این باورها به خشونت منجر میشود.
خانم ساغری، علت این رفتارهای نادرست اجتماعی در برابر زنان را به عوامل
مختلف از جمله تطبیق نشدن قوانینی که به نفع زنان ساخته شدهاند، قدرتمند
بودن ساختارهای فرهنگی-سنتی جامعه، عدم تلاشهای گسترده و جدی از طرف زنان
برای احقاق حقوق زنان و کارهای سمبولیک پروژهیی برای حقوق زن میداند.
به عقیده خانم ساغری، پولهای مساعدتی بینالمللی موجب این شده که زنان
افغانستان به گداهای حقوق زن و چهرههای سمبولیک مدافع حقوق زن مبدل شوند.
ساغری اضافه میکند:« پس از کمکها و پروژههای بینالمللی، ما زنان
قدرتمند سمبولیک و دروغین داریم، ما وزیر زن سمبولیک و دروغین داریم، ما
رییسان زن دروغین داریم، ما حقوقدانهای زن سمبولیک داریم، ما وکلای
دروغین داریم و ما حتا عسکرهای سمبولیک و دروغین داریم.»
او نقش وکلای گذر را در سرنوشت زنان موثر تعریف کرده، باور دارد که هنوز
۹۹درصد ساختار جامعه افغانی به حقوق زن باور ندارند.
او میافزاید:« وکلای گذر در شخصیترین رویدادهای زندگی زنان نقش بهسزایی
دارند، از جرگههای حل منازعات فامیلی گرفته تا بحث طلاق، نکاح، خواستگاری،
رفتارهای اجتماعی، روابط عاشقانه زنان و دختران و حتا بکارت دختران محل خود
دخیلاند.»
چون در همه این موارد وکلای گذر حضور دارند و خواستگاران نیز بدون نظر
وکلای گذر، به خانهیی برای خواستگاری نمیروند. او وکلای گذر را افراد
ناقض حقوق زنان تعریف کرده و شخصیت حقوقی این افراد را مخالف ارزشهای
امروزی میداند که به نفع زنان رقم خوده است.
وی با سوالی میگوید که با چنین وصفی، شهرداریها با چه معیاری وکلای گذر
را انتخاب میکنند؟
وکلای گذر از جمله افرادیاند که جواز کار از شهرداری میگیرند و به نوعی
ماموریت در این نهادهای مردمی دارند. حالا این افراد از چه ویژگی برخوردار
باشند که بتوانند وکالت گذر را پیش ببرند، پرسش جدی است.
اما آنچه در ظاهر دیده میشود، این افراد هیچ گونه برجستگیهای شخصیتی،
تحصیلی و اجتماعی ندارند، جز اینکه به هر شکلی فقط این جواز را دریافت
میکنند و هر طور دلهای تنگ خودشان خواست بر مردم محله خود حاکمیت
میرانند.
در برابر اعمال خشونت از طرف افراد عادی در جادهها، کوچه و پس کوچهها،
مغازهها و سایر جاهای دیگر که به یک امر معمول مبدل شده و همچنان با
گستردگی وحشتآوری جریان دارد، هنوز دستگاههای مسوول در این رابطه هیچ
کاری جدی انجام ندادهاند.
وقتی یک وکیل گذر با بگروند شخصیت حقوقی میآید چنین خشونت و هتک حرمتی را
در برابر زن و یک فعال رسانه روا میدارد، چیزی است که دیگران را نیز تشویق
به این امر انسانناپسند میکند.
بر این اساس، منابع مسوول باید در چنین مواردی از هیچ صلاحیت قانونی
فروگذاشت نکنند و دست کم به ماموران دولتی که پایگاههای اجتماعی دارند
اجازه چنین خشونتی را نباید بدهند. |