رشد نفوس در کشورهای پسا جنگ خصوصا جوامع عقب نگهداشته شده و کشورهای جهان
سوم،
یکی از مشکلات و موانع در راه رشد و ترقی محسوب می شود. به عبارۀ دیگر
کشورهای که تازه از نبرد و کشمکش چه خارجی و یا داخلی فارغ می شوند با مشکل
عمده اجتماعی که عبارت از رشد سرسام آور نفوس است،
مواجه می گردند که این پدیده زاده بسا عوامل فرهنگی و اجتماعی است.
کشور عزیز ما افغانستان که سه دهه جنگ را پشت سر گذشتانده
در مرحله گذار قرار دارد اما این مرحله با چالش بزرگ که عبارت از نابسامانی
اقتصادی،
گسستن شیرازه نظام اجتماعی و سیاسی کشور است، مواجه می باشد که در صدر این
همه نابسامانی ها رشد سرسام آور نفوس مشکلات بس عظیم را در سالهای آینده به
این کشور وارد خواهد کرد. سیاسیون و اقتصاد دانان جهان به این باورند که
کشورهای پرنفوس جهان سوم هرگز نمی توانند از زیر بار بحران های اقتصادی
خارج شوند و همیشه منحیث یک کشور محتاج به بیرونی ها در جغرافیای سیاسی
جهان باقی می مانند. طوریکه رابرت مک نماراRobert
McNamara
رئیس بانک جهانی می گوید "بسیار به زودی قبل از آغاز
جنگ هستوی، رشد نفوس جهان خطر جدی تر را به بار خواهد آورد. در آینده نزدیک
خطرات ی چون گرسنگی، قحطی، شورش گری و جنگ ها همه ناشی از رشد سرسام آور
نفوس در جهان خواهد بود."
از طرفی رشد نفوس بر کیفیت نظام تعلیمی ما تاثیر مستقیم داشته طوری که
تراکم جمعیت در شهرها معکوسا متناسب با پایین آمدن سطح تعلیم و خدمات
تعلیمی در یک جامعه می باشد. از طرف دیگر اراضی افغانستان خصوصا شهرهای
مانند کابل که با کوههای بلند احاطه شده و مردم طبق سنن و شیوه زیست نیاکان
شان در بلندی های کوهها مسکن گزین شده اند، ارائه خدمات شهری و تعلیمی را
تقریبا ناممکن ساخته است.
افغانستان از نگاه مساحت بعد از برما با داشتن اضافه از ۶۵۲۰۰۰۰ کیلومتر
مربع معادل ۶۵.۲۲ میلیون هکتار، چهل و یک
مین کشور جهان است که به تعقیب افغانستان، کشور فرانسه قرار دارد اما از
نگاه رشد نفوس در دهه گذشته بعد از لبیریا و بروندی سومین کشور جهان بودیم
که رشد نفوس سالانه افغانستان نظر به احصائیه سازمان ملل در بین سالهای
۲۰۰۵ – ۲۰۱۰ به ۳.۲ در صد می رسید اما نظر به ارقام اداره احصائیه مرکزی،
رشد نفوس افغانستان در پنج سال گذشته ۲.۳ در صد تخمین شده است که بعد از
کشورهای زمبیا، زمبابوی، سینیگال و رندوا در صدر جدول ممالک جهان قرار
داریم.
چون سرشماری دقیق افغانستان سالهاست که صورت نگرفته بنابرین در باره نفوس
کشور گزارش های متفاوت وجود دارد اما از لابلای ارقام نفوس کشور در سال
۱۳۹۴ حدود سی میلیون تخمین شده می تواند اگرچه ارقام ارائه شده از طرف
سازمان ملل نفوس افغانستان در سال ۲۰۱۵ را به ۳۲.۲۷۷۵۴۳ نفر تخمین شده است.
اگر نفوس کشور را در سال روان یعنی ۱۳۹۵ خورشیدی مطابق ۱۷ - ۲۰۱۶، سی
میلیون نفر قبول کنیم با استفاده از فرمول های قبول شده جهانی کشور را در
پنجاه سال
آینده طور ذیل تخمین کنیم:
در سال ۲۰۲۱ نفوس کشور به ۳۳.۶ میلیون خواهد رسید.
در سال ۲۰۲۶ به ۳۷.۶ میلیون و بالاخره در سال ۲۰۶۶ یعنی پنجاه سال بعد به
۹۳ میلیون افزایش می یابد.
تاثیرات رشد نفوس بر معارف:
فتح الله گولان یکتن از دانشمندان جهان معاصر می گوید"مدیران
و زمامداران عصر ما مجبور و مکلف اند زنده گی علمی و اجتماعی ما را از لحاظ
دوره یکه در آن بسر می بریم در نظر گرفته با تثبیت راه های عبور از دیروز
به امروز و از امروز به آینده،
خطوط روشنی در خصوص نحوه تربیت نسل های فردا ترسیم کنند و آن را تعمیم دهند
و تعقیب کنند تا روزی که دماغ های آتشین شعله ور شده با چنین طرز فکر و دل
های به وجد و خروش آمده با عشق و هیجان بر این مساله عکوف کنند مطمین شدن
از آینده وطن و ملت و انتظار پیشرفت کشور را داشتن واقعا دشوار خواهد بود."
مهمترین پیامد رشد نفوس یک کشور بر معارف آن سرزمین می تواند باشد طوری که
با افزایش جمعیت در یک کشور خدمات معارف به شدت صدمه دیده و کشورهای در حال
رشد به خوبی نمی توانند خدمات در عرصه معارف را که عبارت از صنوف درسی،
کتب، میز و چوکی، ضروریات درسی و معلم باشد، تهیه کنند بنابران تجربه نشان
داده که رشد جمعیت در یک کشور متناسب با ازیاد تعداد متعلم در یک صنف و
معکوسا متناسب به پائین آمدن سویه تعلیمی مخصوصا در شهرها است. معارف
افغانستان در حال حاضر دارای ۱۱.۵ میلیون شاگرد بوده که در ۱۷۴۳۷ مکتب توسط
۲۱۷۷۰۰ معلم آموزش می ببینند.
نظر به احصائیه وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان،همین
اکنون در بخش تعلیمات عمومی
۱۰.۹ میلیون شاگرد در ۱۵۷۰۹ باب مؤسسه تعلیمی اعم از مکاتب خصوصی، بیرون
مرزی صنوف محلی و تسریعی توسط ۲۰۰۴۳۰ معلم مصروف آموزش استند و در حالی که
شش سال قبل ۶.۱ میلیون شاگرد در ۱۰۵۴۱ باب مؤسسه تعلیمی توسط ۱۴۶۷۴۳ معلم
در برنامه تعلیمات عمومی مصروف آموزش بودند.
از مجموع ۱۰.۹ میلیون شاگرد ۷.۶ میلیون یا ۷۰ در صد در دوره ابتدائیه، ۲
میلیون یا ۱۹ در صد در دوره متوسطه و ۱.۲ میلیون یا ۱۱ در صد در دوره لیسه
مصروف آموزش اند. از مجموع ۱۵۶۸۵ باب موسسه تعلیمی ۶۵۰۶ باب یا ۴۱ در صد
ابتدائیه، ۴۲۰۹ باب یا ۲۷ در صد متوسطه و ۴۹۶۹ باب یا ۳۲ در صد لیسه را
تشکیل می دهد.
مکاتب دوره ابتدائیه جمعا ۶۵۰۶ باب یعنی ۴۱ در صد تمام مکاتب بوده که ۲۲۲۵
یا ۱۴ در صد آن ذکور، ۸۷۱ یا ۶ در صد آن را اناث و ۳۴۱۰ یا ۲۲ در صد آن را
مکاتب مختلط تشکیل می دهد.
تعداد مکاتب دوره متوسطه جمعا ۴۲۰۹ یعنی ۲۷ در صد تمام مکاتب بوده که ۱۲۹۷
یا ۸ در صد آن ذکور، ۶۲۳ یا ۴ در صد آن را اناث و ۲۲۹۰ یا ۱۵ در صد آن را
مکاتب مختلط تشکیل می دهد.
در دوره لیسه جمعا ۴۹۶۹ باب یعنی ۳۲ در صد مکتب وجود دارد که ۱۹۹۱ یا ۱۳ در
صد آن ذکور، ۱۱۱۴ یا ۷ در صد آن اناث و ۱۸۶۴ یا ۱۲ در صد آن مختلط است.
تعداد مجموعی مکاتب تعلیمات عمومی به تفکیک جنسیت ۵۵۱۳ باب یا ۳۵ در صد
مکاتب ذکور، ۲۶۰۹ باب یا ۱۷ در صد مکاتب اناث و ۷۵۶۴ باب یا ۴۸ درصد مکاتب
مختلط می باشد.
از ارقام و اعداد فوق و محاسبات وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان می
توانیم تعداد شاگردان جدید الشمول به مکاتب را بعد از سال ۱۳۸۲ طور زیر رده
بندی کنیم:
سال تعداد شاگردان جدید الشمول
۱۳۸۲ ۹۰۱۱۳۰
۱۳۸۳ ۹۲۲۸۵۰
۱۳۸۴ ۹۲۲۳۲۶
۱۳۸۵ ۹۲۹۳۲۶
۱۳۸۶ ۸۳۴۳۲۰
۱۳۸۷ ۹۵۱۴۳۴
۱۳۸۸ ۹۷۷۵۴۰
۱۳۸۹ ۱۰۷۴۱۴۶
۱۳۹۰ ۱۱۵۰۹۵۴
۱۳۹۱
۱۲۵۹۳۳۵
۱۳۹۲
۱۱۱۸۶۲۳
۱۳۹۳
۱۰۵۱۲۰۲
۱۳۹۴ ۹۷۶۱۹۸
۱۳۹۵ ۸۸۴۳۷۲
داده های فوق را در گراف چنین ترسیم می کنیم:
طوری که در گراف فوق دیده می شود تعداد جدیدالشمولان به طور اوسط در یک سال
بالاتر از یک میلیون کودک استند.
به همین ترتیب در داده های وزارت معارف تعداد فارغ التحصیلان لیسه های عالی
افغانستان در سالهای بعد از ۱۳۸۲ به شکل زیر آمده است :
سال تعداد فارغ التحصیلان از لیسه های عالی افغانستان
۱۳۸۲ ۱۸۱۳۱
۱۳۸۳ ۲۶۷۳۴
۱۳۸۴ ۳۸۲۶۸
۱۳۸۵ ۴۷۵۰۷
۱۳۸۶ ۵۷۱۹۱
۱۳۸۷ ۹۴۹۷۴
۱۳۸۸ ۱۲۶۲۳۴
۱۳۸۹ ۱۴۷۳۷۱
۱۳۹۰ ۱۹۰۳۸۸
۱۳۹۱ ۲۲۳۵۱۱
۱۳۹۲ ۳۲۳۰۹۰
۱۳۹۳ ۳۰۴۵۹۶
۱۳۹۴ ۲۷۸۰۱۳
از ارقام فوق گراف زیر ترسیم شده می تواند:
گراف
۲
نشاندهنده آن است که در ده سال گذشته به طوراوسط به تعداد ۱۱۸ هزارشاگرد
ومحصل از صنوف ۱۲ و ۱۴ فارغ شده اند و نظر به احصائیه
وزارت معارف از امسال به بعد سالیانه اضافه از سیصد هزار تن از مکاتب سراسر
افغانستان فارغ التحصیل می شوند.
ازمجموع ۳.۱ میلیون فارغان صنوف دوازده وچهارده همه برنامه های تعلیمی
معارف طی دوازده سال گذشته ۱.۱ میلیون و یا ۸۵ درصدآن بین سالهای ۱۳۸۷ و
۱۳۹۲ است.
قابل یاد آوری است که از جملۀ این فارغان طور اوسط سالانه
۵
درصد آن مربوط تعلیمات تخنیکی و مسلکی اند که
۹۰
درصد آن مستقیما شامل بازار کارشده اند.
خلاصه احصائیه وزارت معارف:
·
۱۱.۵ میلیون شاگرد در مکاتب سراسر کشور مشغول آموزش اند.
·
۳ میلیون طفل و نوجوان واجد شرایط آموزش در سراسر کشور از تعلیم و آموزش
محروم اند.
·
۳۰۰ هزار نوجوان سالیانه از مکاتب افغانستان فارغ می شوند.
·
۶۷ درصد تمام مامورین ملکی افغانستان مربوط وزارت معارف اند.
·
۲۱۷ هزار معلم در سراسر کشور مشغول تدریس اند.
·
۱۷ هزار مکتب در افغانستان وجود دارد.
·
۲۱۹ هزار تن شامل امتحان کانکور سال ۱۳۹۳ شدند.
·
۱۲۰ هزار تن در پوهنتون های دولتی و خصوصی جذب شدند.
·
۵۶۶۶۴ تن در پوهنتون های دولتی سراسر کشور شامل شدند.
·
در سال
۱۳۹۹
تعداد اطفال واجد شرایط مکتب به ۱۵.۳ میلیون تن خواهد رسید.
حال برای بررسی رشد جمعیت و تاثیرات آن بر سیستم تعلیمی و تحصیلی افغانستان
نخست به ارقام و احصائیه های وزارت تحصیلات عالی می پردازیم و به تعقیب آن
تصویری از تاثیرات نفوس بر سیستم آموزش و تحصیل افغانستان ارائه می شود.
دراول برای به تصویر کشیدن وضعیت تحصیلات عالی و سیر صعودی جذب محصلان در
دانشگاههای شخصی و دولتی دیدگاه وزارت تحصیلات عالی را از لابلای نشریۀ آن
وزارت نقل قول می کنیم. در نشریه رسمی وزارت تحصیلات عالی آمده است:
وزارت تحصیلات عالی با درک مسئولیتهای بزرگ برای تربیه کادر ها به منظور
رسیدن افغانستان متکی به خود، طرح تدوین پلان استراتیژیک عملی و علمی را
پیشکش نمود و مسوده این سند حیاتی را در سالهای اول دوره حکومت منتخب
افغانستان پیریزی نمود. با تدویر ورکشاپ های متعدد که در آن بهترین
دانشمندان و متخصصین کشور سهم داشتند. برنامه استراتیژیک وزارت تحصیلات
عالی سیر تکاملی را پیموده و به عنوان سند نهایی از قوه به فعل در آمد.
اهداف پلان استراتیژی این وزارت را همانا تربیه و آموزش کادر ها و افراد
متخصص در تمام عرصه ها و بخش های اختصاصی به سویه لیسانس و ماستر تشکیل می
دهد. پلان استراتیژیک افزایش تقریبی محصلان در سیستم تحصیلات عالی به چندین
برابر که تا سال ۲۰۱۴ با بالاتر از ۱۱۵ هزار نفر افزایش خواهد یافت،
پیشبینی نموده در عین حال بهبود کیفیت تحصیلات عالی یکی از اهداف اساسی
تلقی شده و از همین رو در این پلان آموزش بیشتر از هزار نفر از کادر علمی و
حمایت مالی جذب خواهند گردید تا از این طریق تناسب ۲۵ نفری بین استادان و
محصلان که یکی از ستندرد های بین المللی است تامین گردد.
سال تعداد محصل جدید الشمول
۱۳۸۱ ۱۲۴۲۴
۱۳۸۲ ۱۲۲۶۸
۱۳۸۳ ۱۳۴۹۹
۱۳۸۴ ۹۹۷۵
۱۳۸۵ ۱۱۸۵۸
۱۳۸۶ ۱۵۰۶۳
۱۳۸۷ ۱۷۷۶۸
۱۳۸۸ ۲۰۱۸۸
۱۳۸۹ ۲۱۵۲۶
۱۳۹۰ ۲۶۹۸۰
۱۳۹۱ ۳۹۸۳۸
۱۳۹۲ ۴۰۱۲۱
۱۳۹۳ ۵۸۲۱۱
۱۳۹۴ ۷۰۰۰۰
با استفاده از معلومات و دیتا های فوق گراف نواری زیر ترسیم می شود:
به همین ترتیب ارقام فارغ التحصیلان دانشگاه های افغانستان و موسسات
تحصیلات عالی قرار ذیل خواهد بود:
سال تعداد محصلان فارغ التحصیل
۱۳۸۱ ۱۸۶۴
۱۳۸۲ ۲۹۶۱
۱۳۸۳
۲۱۰۸
۱۳۸۴
۶۳۱۰
۱۳۸۵
۶۸۵۸
۱۳۸۶
۹۲۷۰
۱۳۸۷
۸۹۴۴
۱۳۸۸
۹۶۲۳
۱۳۸۹
۹۸۶۸
۱۳۹۰ ۱۲۲۷۵
۱۳۹۱ ۱۳۴۸۶
۱۳۹۲ ۱۹۱۵۹
۱۳۹۳ ۱۹۵۳۵
گراف نواری تعداد فارغ التحصیلان دانشگاه ها و موسسات تحصیلات عالی چنین
است :
نظر به برنامۀ استراتیژیک وزارت تحصیلات عالی سالیانه ۱۰ درصد شامل دانشگاه
ها و موسسات تحصیلات عالی کشور می شوند. اگر این رقم را در فرمول قبول شده
محاسبه کنیم تعداد جدید الشمولان در دانشگاه های افغانستان در پنجاه سال
آینده حدود
۸۲۱۸۱۱۲
خواهد بود.
تحلیل احصائیه ها و ارقام دریافت شده :
از تمام احصائیه ها و
ارقام محاسبه شده بر می آید که با رشد سرسام آور نفوس در افغانستان گراف
رشد شاگردان و محصلان ها به شدت بالا می رود و در سال ۲۰۶۶ یا ۱۴۴۵ خورشیدی
حدود سی میلیون شاگرد در سراسر کشور خواهد بود.
برای سی میلیون شاگرد حداوسط به ۵۲۵۰۰ باب مکتب ضرورت می افتد.
در حال حاضر حدود ۱۵۷۰۹ مکتب داریم و به این حساب به ۳۵ هزار مکتب دیگر
ضرورت احساس خواهد شد.
اگر هر مکتب بطور اوسط دارای ۱۰ صنف درسی باشد به ۳۵۰ هزار صنف جدید ضرورت
می افتد.
نظر به معیار های جهانی هر صنف دارای مساحت
۱۰x۲۰ = ۲۰۰
متر مربع باید باشد، بنابران برای اعمار ۳۵۰ هزار صنف درسی ۷۰۰۰۰۰۰۰ متر
مربع زمین لازم است.
با در نظر داشت حوادث طبیعی مانند زلزله، آتش سوزی و مشکلات پائین و بالا
شدن شاگردان و هجوم دسته جمعی شان به سوی زینه ها و راه های عبوری و خطر
پامال شدن آنها، حد اوسط مکاتب جهان دارای دو طبقه می باشد اگر این اصل را
ما در افغانستان مد نظر قرار می دهیم، برای احداث ۳۵۰ هزار صنف درسی در دو
طبقه ۳۵۰۰۰۰۰۰۰ متر مربع زمین ضرورت است.
برای ساختمان ۳۵ هزار صنف درسی حد اوسط ۱۷ هزار جریب زمین نیاز است.
هرگاه محوطه یک مکتب بیست برابر یک صنف درسی در نظر گرفته شود پس ۲۳۴۰۰۰۰
جریب زمین برای ساختن مکاتب نیاز داریم.
برای رشد کیفیت معارف ضرور است تا که اوقات مکاتب صرف صبح تا ظهر و ظهر تا
عصر مد نظر گرفته شود و تعداد شاگردان در یک صنف درسی نظر به معیار های بین
المللی حدود ۳۵ تا ۴۰ تن باشد، بنابران برای این منظور تمام ارقام ما باید
ضرب در سه شود یعنی به مقدار ۱۰۰۰۰۰۰ صنف درسی و ۳۰۰۰۰۰۰ مترمربع زمین نیاز
داریم و تعداد مکاتب ما باید به ۱۵۷۵۰۰ برسد.
نظر به احصائیه های موجود، شهر های افغانستان خصوصا شهر کابل از نگاه اراضی
به هیچ وجه جوابگوی نیازمندی های معارف در سال های آینده نخواهد بود.
در حال حاضر حدود سه میلیون طفل افغان نظر به مشکلات امنیتی به مکتب رفته
نمی توانند و در آینده آنهم در صورت بهبود وضع امنیتی، مشکل جا و محیط سالم
درسی میلیونها طفل را از نعمت سواد محروم خواهد ساخت.
وزارت تحصیلات عالی مجبور است تا که رشد ده درصدی جذب محصلان به دانشگاهها
و موسسات تحصیلات عالی را کاهش دهد.
میلیون ها نوجوان واجد سن شمولیت در دانشگاهها و موسسات تحصیلات عالی خصوصی
شانس شمولیت در این موسسات را از دست خواهد داد.
میزان بیسوادی و کم سوادی به شدت بالا خواهد رفت.
پیدا کردن کار به یک چالش بزرگ و یک مشکل سراسری تبدیل خواهد شد.
گراف جنایات و جرایم سازمان یافته بطور سرسام آور سیر صعودی خواهد داشت.
پیشنهادات :
طوریکه از ارقام و احصائیه بر می آید، ما در آینده با مشکل فراوان در بخش
تعلیم و تحصیل مواجه هستیم بنابران دولت مردان و سیاسیون ما باید به این
پدیده توجه جدی داشته باشند و با طرح یک برنامه جامع و دقیق با آن مقابله
کنند. بطور خلص می توان برای یافتن یک راه حل و طرح استراتیژی جامع
پیشنهادات ذیل را ارائه نمود:
سیمینار ویژه در باره رشد نفوس افغانستان و چشم انداز نظام تعلیمی در سایۀ
آن، برگزار شود.
برنامه های مدیریت نفوس درهماهنگی با وزارت خانه های مختلف و شورای امنیت
ملی ترتیب شود.
شماری از کشورهای جهان برای مقابله با این چالش بزرگ دست به ایجاد مکاتب
خیابانی زده اند و افغانستان به قطار این کشورها خواهد پیوست.
روی برنامه مکاتب سیار سرمایه گذاری شود.
مکاتب دهاتی و روستایی باید انکشاف داده شوند.
سیستم آموزش از راه دور تقویت گردد.
آموزش توسط تکنالوژی جدید مانند موبایل و انترنت رایج شود.
کتب الکترونیکی در بازار عرضه شود.
برنامه های وزارت معارف و تحصیلات عالی بازنگری شود.
منابع
۱-
غوری- م.ا. و حلیم- م، کتاب احصائیه،کابل: انتشارات سعید،
۱۳۹۴، صفحات ۳ الی ۱۷.
۲ -
فیروزکوهی
- خ، کتاب انالیر ریاضی ،کابل: انتشارات قرطبه،۱۳۹۲، صفحه
۲۶۰.
۳- گولان،
م.
ف، کتاب انسان در گرداب بحران ها، ترجمه فیض محمد عثمانی،کابل:انتشارات
باران امید،۱۳۹۳،
صفحه ۱۲۰.
۴-
رساله گزارش دست آوردهای ۱۲ ساله، کابل: انتشارات وزارت
معارف جمهوری اسلامی افغانستان، ۱۳۹۳.
۵ – رساله
وزارت تحصیلات عالی در آئینه ارقام،
کابل: انتشارات وزارت تحصیلات
عالی جمهوری اسلامی افغانستان، حوت ۱۳۹۱.
۶ - رساله سیر انکشاف معارف در افغانستان، کابل: انتشارات
وزارت معارف جمهوری اسلامی افغانستان، ۱۳۹۳.
۷
-
www.worldppulationreview.com
۸ -
www.fa.wikipedia.org/کشاورزی_در_افغانستان
۹ -
www.pupulationcencers.org
|