کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

نصیر مهرین

    

 
آقای اشرف غنی، "انتقام"؟ نــــه!
(در حاشیۀ فاجعۀ نسل کشی در میرزا اولنگ)
 

 

 

 

 

انسانکشی در افغانستان، چند موضع را به نمایش میگذارد.

-         تروریست های باورمند در پرتو باورها و تلقین های برخاسته از گونۀ قرائت از اسلام، تربیۀ غلط فکری رهبران تروریست  و بهره برداری های حامیان ایشان، تصور میکنند، که خود مسلمان استند و دیگران کافر. پس با کشتن کفار، جنت میروند و مقتولین هم  در دوزخ!

-         آنانی که طعم زهر و تلخی مصیبت را می چشند، می بینند که اعضای خانواده، خویشاوندان، دوستان، هم دین وهم مذهب و هموطنان شان کشته شده اند. واکنش های متنوع  مخالفت آمیز را در سطوح مختلف تبارز میدهند. از ابراز خشم، نفرت، فحش و یا طرح وراه مبارزه با آن سخن دارند.

-         خاموشی معنی دار. بخش وسیع مردم جامعه . همچنان عناصری که سخندان و قلمدار استند. بیشترین اپورتونیست ها را با توجه به این موقف و با دریافت چرایی سکوت وخاموشی، اما همدلی با تروریست ها و مردم خوشنود، میتوان تشخیص داد.

-         واکنش حکومتی ها. از آنجایی که طی چندین سال، نبشته های بسیاری از این قلم و سایر هموطنان پیرامون موضع حکومت کرزی و "وحدت ملی" انتشار یافته است، و هر رویداد تروریستی را در موقع آن همزمان با موضع حکومت، طرف توجه قرار داده، در اینجا از تکرار جلوگیری شده، یادآوری می شود که:

موضع حکومت کرزی و "وحدت ملی" و به ویژه جناح اشرف غنی با مهندسی های حنیف اتمر، تروریست پروری بوده است. در واقع حکومت کشوری که تروریست پروری در خاک  اش، شهرت جهانی دارد، نه تنها برنامۀ صاف و شفاف ضد تروریستی ارائه نکرد وبه اقدامات عملی متوصل نشد، بلکه به تقویۀ آنها به ویژه طالبان تروریست پرداخت.

 

حکومت که مؤظف است، امنیت جانی شهروندان را تأمین کند، این چالش بزرگ دامنگیر مردم افغانستان را محکوم نماید وراه های جدی مبارزه با آن را در پیش گیرد، برخلاف دستگاه های مختلف امنیتی، نظامی را در انحصار گرفت و با راز داری ویژۀ مافیا، به تقویۀ تروریست ها پر اخت.

-         آدمکشان حرفه یی را می نگریم که از برکت تروریسم نهاد و دستور های شخصی خویش به امتیازات بلند بالایی رسیدند. واکنش آنها در برابر رویداد های خونبار تروریستی در جامعه این است که به نصحیت، صحبت های منافقانه، کجدار مریز، دفع الوقت ها پناه برده، همزمان با آن توجه را به سوی برخی دیگر از جناح های حکومتی مطوف میکنند. با همه هزرا ویکرشتۀ هم دلی وبرادر خوانده گی با طاالبان تروریست دارند. مواضع گلب الدین حکمتیار و گروه حامد کرزی چنین رفتار جفا آمیز را به نمایش میگذارند.

-         شاهد مواضع کشورهای منطقه هستیم: جنگ پنهان و با جلوه های آشکار، درحال رشد و گسترش عربستان سعودی- ایران و آرزوهای حریصانۀ پاکستان، از ستم دیده گان  و مصیبت رسیده گان افغانستان قربانی می طلبد. برای آنها رویداد های تروریستی، اگر وسیلۀ فشار وجنگ پنهانی است،  زمینه یی را فراهم می آورد که غذای تبلیغاتی علیه رقیب نیز تهیه نمایند.

-         واکنش کشورهای بزرگ و دارندۀ صلاحیت های بسیار مثل تعیین رئیبس جمهور افغانستان، دارندۀ قدرت سیاسی ونظامی افغانستان، مانند ایالات متحدۀ امریکا، از زمان بوش پسر و اوباما، در چهرۀ تمکین به تروریست های طالبان، پذیرش طرح ها و طالب دوستی های حکومت کرزی، و ژرف تر شدن آن در زمان اشرف غنی است. ایالات متحدۀ امریکا هنگامی به سوی برخی تروریست ها روی آورده که امریکایی کشی کرده  وبه امریکا ستیزی ادامه داده اند. گ. حکمتیار در واقع با تسلیم شدن، فراموشی امریکایی کشی پیشین خود را باز خرید. اما بخش از داعشی ها، و انشعابیون طالبان که به خلافت ابوبکرالبغد دی پیوستند، طرف حملۀ "بمب بزرگ" استند.

-         در این میان اگر واکنش جمهوری فدرال آلمان را نیز بیفزاییم و تنها انفجار دو ماه پیش در نزدیکی سفارت آنکشور را  درنظر آوریم، در صورت کار برد نرم ترین کلمات، به بی مبالاتی و بی اعتنایی به خون انسانهای فربانی شدۀ تروریسم در افغانستان پی می بریم. فراموش نمی شود که نیروهای امنیتی آلمان از وقوع چنان انفجار مدهش آگاهی داشتند. دشوار است بپذیریم که منبع اطلاعات سازمان های امنیتی آلمان، تنها شاخه های تروریست های طابان بوده است. این نظربیشتر پذیرفتنی است  که منبع اطلاعات آلمان، منابع امنیتی افغانستان است. منبعی که در پیوند با اقای حنیف اتمر، شبکه ها را سازمان میدهد. اما دیدیم  که با وجود اطلاع  آب از آب تکان نخورد. کسی در آلمان برطرف نشد. زیرا واکنش ها برخاسته از ارزش گزاری های متفات میان انسانها است. اگر در جای مظلومان و قربانیان میهن ما، دوتن آلمانی ویا امریکایی قربانی شده بودند، گرد وخاک به سوی ماه می رفت.

اندک موضعگیری های کلی را که آوردیم، موضعگیری پسین آقای اشرف غنی در پیوند با انسانکشی با برنامه و بر بنیاد اهداف نسل کشی، سزاوار مکث است. فاجعۀ آفرینی میرزا اولنگ، هزاره ها و دارنده گان مذهب شیعه را مانند چند مورد دیگر هدف قرار داد.

همه شنیدیم وخواندیم که اشرف غنی گفت:

"ما انتقام می گیرم."

تا آنجا که نگارنده میدانم، مفهوم ومنظور ازواژۀ انتقام در میان مردم عادی نیز شناخته شده است. فرد ویا افرادی عمل زشتی را در برابر انسان ویا انسان های دیگر انجام میدهند. طرف در سطح عامیانه اش، میگوید" والله اگر بمانمت". منتظر فرصت می نشیند و گرۀ در دل داشته را از راه عمل همانند ویا مشابه آن باز میکند. به سخن دیگر زشتی و بدی مرتکب شده از جانب مخالف که ایجاد عقده نموده، از راه عمل همانند جواب داده می شود. به این ترتیب میگویند انتقام خود را گرفت. در برخی از مناطق وقبایل افغانستان، با وجود تلاشهای ریش سفیدان و تشبث افراد خارج از دایرۀ جناح های رقیب وانتقام جو، بازهم کسانی از طرف آسیبد دیده، کینه را در دل نگاهداری نموده، به سوی انتقام گیری روی می آورد. شدیدترین انتقام، خونریزی است. اگر طرفی خون کس ویا کسانی از مخالفین را ریخته است، کینه ورز انتقام جوی سعی می نماید، به همان تعداد از قاتلان را بکشد و انتقام بگیرد.

در واقع می نگریم که این ویژه گی به مناسبات و روابط انسانهای عقب مانده تعلق دارد. زیرا مراجعه به قانون، محکمه و داوری های مدنی را به رسمیت نمی شناسند.
گونۀ "مدرن" آن را میتوان درعملیات و حرکاتی ملاحظه نمود که در روابط بین کشورها ونهاد های مختلف رخ میدهد. یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، امریکا و قصر سفید را جریحه دار نمود. "بوش پسر" پیهم از انتقام سخن گفت. سر انجام به سوی افغانستان لشکر کشید. عقده را گشود، وبا افتخار از نتقام گرفتن وپیروزی یاد کرد.
اما آنچه آقای اشرف غنی از آن در برابر نسل کشی خونین و وحشبانۀ میرزا اولنگ یاد نمود، با وجود داشتن بار قبیله یی و تأثیر پذیری های ذهنی – فرهنگی وی از چنان ساختار، از بسا جهات سزاوار مکث است:
۱- حکومت وی در گسترش زمینه سازی و خونریزی های تروریستی و نسل کشی ها شهرت دارد.
۲- حکومت وی شبکۀ تروریست پرور را زیر بال و پر گرفته حفاظت می نماید. نهاد های امیتی ونظامی در دست دوستان تروریست ها است. همچنان بسا از رهبران طالبان در کابل در پناه حمایه مادی وسیاسی حکومت، مشغول فعالیت های تروریستی استند.
۳- حکومت وی راه ها وابزار رسیدن کمک به نیروهای امنیتی و نظامی را که علیه تروریست ها باید بجنگند، با کارشکنی وایجا مانع روبریو می نماید. در این مورد مراجعه شود به فریاد وفغان های فیسبوکی وتلفونی نظامیان در حال محاصرۀ تروریست ها. همچنان به شکایت های والی سرپل در پیوند با اوضاع در میرزا اولنگ.
۴- حرکت تروریستی در میرزا اولنگ، نشان داد که وحدت عمل "دولت اسلامی (مشهور به داعش) با طالبان، زمینه های مذهبی و ملیتی را دارا است و آنها مناطق دیگری را نیز در ادامۀ نسل کشی های پیشین واین عمل آخیری، آماج حمله قرار میدهند.
۵- مبارزه با تروریست ها زمانی نتیجۀ سالم دارد که قصد ونیت مبارزه با آن حضور داشته باشد. بر بنیاد آن مشی جامع ضد تروریستی به سامان بنشیند. این طرح مبارزۀ هماهنگ فرهنگی، سیاسی را ایجاب می نماید. رسانه ها مؤظف شوند علیه تروریسم وبازشناسی آن نشریات نمایند. دست عناصری که فکر وذهن تروریستی دارند، از برنامه های تلویزیونی ورسانه یی کوتاه شود. دفاع از تروریست ها جرم شناخته شود. آنانی که کینه ورزی های قومی ومذهبی را دامن می زنند، مجاازات شوند.
 

 

حالا بنگریم که عیب اشرف غنی در کجاست:

شخصی که پیش از به راه انداختن کمپاین انتخابات ریاست جمهوری قاطعانه از تروریست های زندانی دفاع کرد، و طی حدود سه سال پسین، دارندۀ موضع ضد تروریستی نبود ونیست، این ادعای "انتقام گیری" وی جملات دهن پرکن و باد هوا است.

غنی نه اینکه انتقام نمی گیرد، بلکه نباید ادعای انتقام را بنماید. ونباید به ساختار انتقام گیری در برابر یک مشکل کلان افغانستان روی هم بیاورد. زیرا اگر جاهل و دیوانه یی را بیابیم که کودکان شیرخوار، مادران حامله، جوانان وپیرمردان خانواده های طالبان وداعشی ها را از تیغ بکشد وانتقام بگیرد، این عمل به همان میزان سر زنش آمیز ونکوهیده است که عمل وحشیانۀ طالبان در این رویداد خونین میرزا اولنگ و موارد دیگر.

پس آقای اشرف غنی، این گونه سخنان هرزه و غلط را کنار بگذارد، در جای آنها به نظریات مخالفین گوش فرا دهد.

 پنهان نمانده است که گروه اصلی پشت پرده در ارگ، خونریزی هایی را که اهداف نسل کشی و تعصبات قومی، مذهبی را سمت وسو ومیدهد، از این نوع اعمال برای گسترش دامنۀ ترس وهراس آفرینی بهره می گیرد وآرزومند آن است، اما این آرزوها راه به جایی نمی برد. زیرا مخالفت ها اندک، اندک شکل می گیرند و روبه گسترش اند.

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۹۴    سال  سیـــــــــزدهم           اســــــد / سنبله   ۱۳۹۶         هجری  خورشیدی         شانزدهم اگست  ۲۰۱۷