کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 

   

کریمه ویدا

    

 
"ترس"

 

 

 


شب را چگونه به سر می‌برم
اگر حضور تو، در تنهایی
بادلم
خلوت بی‌دریغ نمی‌داشت
از تو پُرم
چنان اقیانوس از آب
چنان پیاله، از شراب
چنان کودک از بی‌خیالی
چنان خوشه‌ی جوان از هستی
هنوز بازوانم
فشار گرم دستان ترا، در خوددارند
و هنوز گوش‌هایم
از طنین حرف‌های عاشقانه پُرند
حس می‌کنم که خوشبختم
حس می‌کنم که
خوشبختم
حس می‌کنم
که هستم
می‌ترسم از تراکم خوشبختی
می‌ترسم از تلاطم این حس
می‌ترسم
از عشق
"کریمه ویدا"
سونا- دهلی‌نو

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۲۹۴    سال  سیـــــــــزدهم           اســــــد / سنبله   ۱۳۹۶         هجری  خورشیدی         شانزدهم اگست  ۲۰۱۷