خبرنگار : در افغانستان چه میگذرد؟ رسانه های گروهی
روسیه خبر میدهند که مردمان مسلح برخی از مناطق افغانستان را به تصرف خویش
در آورده اند. و بدین ترتیب در امتداد دریای سرحد ساز " پنچ " جابجا شده
اند و گویا بزودی بطرف شهر دوشنبه (پایتخت تاجکستان ) هجوم خواهند آورد. به
نظر شما در مناطق مذکور کدام گروه ها فعالیت میکنند؟
ضمیر کابولوف : بزرگترین گروهی نظامی – سیاسی که در " آنسوی دریا " (
منظور افغانستان است ) فعالیت میکند، طالبان نام دارد. آمار دست داشته نشان
میدهد که در گرماگرم عملیات موسمی تعداد این گروه مسلح به هفتاد هزار نفر
میرسد. در شرایط عادی کمیت آن از 30 الی 35 هزار نفر مسلح تخمین میشود.
خبرنگار : یعنی این گروه مطابق موسم میجنگد ؟
ضمیر کابولوف : عملیات تشدید یافته علیه اردوی منظم حکومتی افغانستان و
متحدین غربی آن معمولاً تقریباً از ماه جولای الی نوامبر ادامه میداشته
باشد. به دنبال آن طالبان دست به عملیات تروریستی میزند تا فراموش کسی
نشود. در بقیۀ زمان طالبان " دهقانان بی غرض " محلی بوده و در مناطق زیست
خویش مصروف امور معمول زراعتی میباشند: به کشت پُر درآمد خشخاش میپردازند،
ماشیندارها را گذاشته داس و بیل را برمیدارند. در موسم جنگ در بدل 200-300
دالر امریکایی طالبان نظامی میشوند.
داعش که پس از طالبان گروه دوم محرک، و با نفوذ تروریستی را نظر به کمیت
تشکیل میدهد نیز تقریباً مرکب از همینگونه " دهقانان " است. فقط دو سال قبل
عملاً چیزی از این گروه به گوش نمیرسید، اما طی این مدت داعش توانست تعداد
خود را الی (10) هزار جنگجو در موسم حاد جنگ ازدیاد بخشد. هستۀ اصلی گروه
داعش از 4-5 هزار نفر جنگجو در سرتاسر کشور تخمین گردیده است. بقیۀ گروه ها
را مخلوطی از دسته های کوچک قومی مانند حرکت اسلامی ازبکستان که تعداد آن
به چند صد نفر میرسد تشکیل میدهد. صرف نظر از آنکه بسیاری از این باند ها
بیعت خود را از داعش اعلام داشته اند، لیکن هنوز یک سیستم واحد قومانده و
هماهنگ کننده بالای آنها ایجاد نگردیده است.
خبرنگار : فرق میان این گروپ ها را حتی خود ابلیس هم یافته نمیتواند.
راستی از " القاعدۀ " مشهور چه خبر؟
ضمیر کابولوف : آنچه را که قبلاً " القاعده " انجام میداد و چیزیکه این
گروه را مشهور ساخته بود، اکنون آنرا با موفقیت تمام داعش انجام میدهد، ما
شاهد یک نوع احیای مجدد پس از بیست سال هستیم.
خبرنگار : هرگاه همۀ جنگجویان تمام گروه ها را در " جنگهای موسمی "
بشماریم، در می یابیم که تقریبا با یک صد هزار تفنگ بدست ابله و احمق روبرو
هستیم! چطور شده که آنها تا کنون کابل را با تمام پایگاه های نظامی
امریکائی و جنرال های آنها تصرف ننموده اند؟
ضمیر کابولوف : علت عمده عبارت از آن است که طالبان و داعش متحد
نیستند، همکار نیستند، آنها در مسایل اصولی رقیبان ایدیالوژیک استند. علت
دوم حمایت هوائی امریکا میباشد. در این جنگ کنترول بالای فضاء بدون مبالغه
اهمیت عظیم دارد. در شرایط کنونی طالبان و جنگجویان سایر گروه ها فاقد قوای
جدی دافع هوا هستند. قابل ذکر است که امریکائیها بسیار هراس داشتند که
مبادا هزاران راکت ضد هوائی که از سلاح کوت های نظامی لیبیا به سرقت رفتند
داخل افغانستان خواهند شد. اما تا اکنون این راکتها در هیچ جایی به نظر
نرسیده اند. دور از احتمال نیست که راکت های لیبیا یک روز از جایی سر
بکشند. اما در مناطق کوهستانی جنگجویان هیلیکوپترهای حکومتی را با
ماشیندارهای دهشکه و راکت انداز های آر پی جی- 7 ساخت ما پیروزمندانه هدف
قرار میدهند.
آنچه ارتباط میگیرد به تصرف کابل، رهبری طالبان همچو یک هدف را فعلاً در
برابر خود قرار نداده است. طالبان توانسته اند مواضع جدی را در تمام ولایات
اطراف پایتخت ایجاد نمایند. آنها توان تصرف شهر را فعلاً ندارند، اما به
آسانی قادر استند شهر را به محاصرۀ خویش درآورند. به نظر من طالبان به دلیل
آن به این عمل متوسل نمیشوند زیرا میدانند که مواضع شان هدف حملات متقابل
قرار میگیرد. مهمتر از همه به دلیل آنکه، دهاقین عادی در صورت به محاصره
درآمدن شهر محصولات خود را جای دیگری بفروش نخواهند توانست. بدین ترتیب این
عمل طالبان قبل از همه به ضرر تنگدستان تمام شده و گروه مذکور را از حمایت
مردمی محروم میسازد. در عین حال طالبان آرزو و تلاش دارند عده ای از ولایات
را تصرف نموده و تحت کنترول خویش درآورند. در اینصورت آنها میتوانند به
عنصر مذاکرات با حاکمیت مرکزی مبدل گردند.
خبرنگار : فرق میان ایدیالوژی طالبان و داعش در چیست ؟ به باور من، چه
طالبان و چه هم داعش در یک چیز شهرت یافته اند:
در سر بریدن کافرها... فرق شان شاید همین باشد که
هر کدام به نوع خود سر میبرند.
ضمیر کابولوف : طالبان این روزها در تفاوت با داعشیان در ملای عام
اعدام نمیکنند. جهاد طالبان اسقامت خارج از سرحدات افغانستان را دنبال
نمیکند. آنها تقاضا دارند تا کشور شان از وجود " صلیبی های جدید الظهور "،
اشغالگران غربی آزاد گردد و شریعت در قلمرو افغانستان پیاده شود. تمام
لیدران اسبق و کنونی این گروه تأکید میورزندکه کشورهای همسایه، جمهوریت های
اسبق آسیای میانۀ اتحاد شوروی حوزۀ منافع آنها نمی باشند. اما اهداف
ستراتیژیک داعش را تأسیس خلافت جهانی، جهاد علیه تمام کافران، صرف نظر از
سرحدات تشکیل میدهد. و کشورهای آسیای میانه همان لقمۀ خوش مزه است که از
طریق آن میتوان به مرزهای فدراسیون روسیه رسید.
خبرنگار : بر بنیاد اطلاعات شبکه های کشفی ما، در شروع رخنه های داعش به
افغانستان، حتی زد و خوردهای میان عربهای جهادیست و قوماندان های طالب
مشاهده میشد.
ضمیر کابولوف : اولین گروپ داعش که چند سال قبل وارد افغانستان گردید
متشکل از عربهای سوریه، عراق و یمن بود. آنها از واقعیت های محل آگاهی
نداشتند و فکر میکردند در جغرافیای خود شان قرار دارند. به عنوان عبرت به
دیگران چند تن از قوماندانان طالب را اعدام کردند. داعشی ها در برابر این
عمل خویش با عکس العمل مردم محلی مواجه شدند. داعشی ها اکثر باشندگان بومی
را کافر و غیر مسلمان خطاب میکردند و چگونگی مسلمان بودن آنها را مورد
انتقاد قرار میدادند، مردم با این طرز دید آنها شدیداً به مخالف برخاستند.
اندکی بعد امریکائیها نیز از هوا مواضع داعش را هدف قرار دادند. در نتیجه
داعشی ها مجبور شدند تغییر تکتیک بدهند. اکنون وقتی در محلات چند دسته
رقابت میکنند، فرستادگان داعش نزد قوی ترین قوماندانهای محلی رفته به تطمیع
وی میپردازند. قوماندان مذکور به کمک داعش رقیبان خود را از بین برده، سپس
خود او را داعشی ها از بین میبرند. بدین ترتیب ماجرا پایان یافته و منطقۀ
مطلوبه به دست صاحبان جدید، یعنی داعش میافتد. در نتیجۀ تعمیل تاکتیک مذکور
داعشی ها توانستند چند منطقۀ خارج از کنترول حکومت مرکزی را ایجاد نموده و
در آنجا تمرین گاه های خویش را تأسیس نمایند. داعش به تمرینگاه های متذکره
اهالی محل، منجمله طالبان را در بدل الی 700 دالر جلب و جذب مینماید. داعش
در عین زمان به کارهای وسیعی پروپاگندی نیز دست میزند : در تبلیغات داعش به
اهالی تأکید صورت میگیرد که رهبران طالب دیگر فرسوده شده و عقل خود را از
دست داده اند، پولدار و ثروتمند شده اند، به آرمانهای خلافت جهانی و اسلام
طوریکه لازم است متعهد نیستند. تبلیغات مذکور مخصوصاً به دلهای جوانان
احساساتی می نشیند. دسته های نظامی داعش با قوای امریکائی داخل جنگ نمی
شوند و کوشش میکنند با قوتهای حکومتی نیز درگیر نگردند. داعش تلاش میکند
پایگاه ریزرفی منطقوی ایجاد نموده و ظرفیت های خود را جمع آوری کنند.
خبرنگار : خدا را شکر که آنها با یکدیگر به توافق نمیرسند! در غیر آن از
اتحاد آنها یک اردوی تمام عیار میتوانست ایجاد گردد.
ضمیر کابولوف : این یک خطر نهایت عظیم است. باید عرض شود که فعالیت های
تروریستی داعش در سطح ریاضیات عالی قرار دارد، در حالیکه محاسبات طالبان و
القاعده در سطح حساب صنوف ابتدائیه میباشد. داعش نه تنها از تمام ابزار
تخنیکی و معلوماتی استفاده میکند، بلکه میتود های علمی و سایکولوژیکی را
بخاطر استخدام طرفداران جدید و ترغیب و آموزش افراد قبلاً جذب شده پیاده
مینماید. در شرایط کنونی این صرف عدم موجودیت ظرفیت نظامی است که به داعش
امکان اجرای وظیفۀ نمبر یک، یعنی انجام جنگ فیصله کن را نمیدهد، جنگ که هدف
آن نه افغانستان، بلکه آسیای مرکزی است: تاجکستان، ازبکستان، ترکمنستان و
متعاقباً قرغزستان و قزاقستان. انکشاف اوضاع بدین منوال روسیه برعلاوۀ آنکه
با تهدید های تروریستی مواجه خواهد بود بلکه درد سرهای متعدد دیگری را نیز
خواهد دید. هرگاه جنگ در امتداد سرحدات جنوبی ما در بگیرد، آنچه امروز در
اروپا با مهاجرین دیده میشود بسیار عادی به نظر خواهد رسید، ما میتوانیم
تصور کنیم که چه وضعیتی فاجعه انگیزی در اینجا برپا خواهد شد! در کشور ما
همین اکنون رسماً سه میلیون مهاجر حضور دارد، اکثریت آنها بدون خانواده ها
آمده اند. اما هرگاه در وطن های آنها جنگ شعله ور گردد، در اینصورت این
مهاجرین همه اعضای خانواده های خود را نزد ما خواهند آورد : خانم ها،
اولادها، پدران و مادرها را. در نتیجۀ بروز همچون یک ماجرا، ما با بحرانی
غیر قابل کنترول توده های بزرگی از مهاجرین برخواهیم خورد که در متن آن
تمام وحشت های اروپا کودکستان جلوه خواهد نمود.
خبرنگار : در اینصورت طالبان بخاطر مذاکرات برای ما مفید است؟
گفته های من که : " منافع عینی طالبان با منافع عینی ما در راه مبارزه
با داعش مشابه است "، عکس العمل شدیدی پارتنرهای غربی ما را برانگیخت. این
گفته های من بدان معنی نیست که ما از طالبان حمایت میکنیم، اما هرگاه
طالبان تعهد کنند که به کشورهای آسیای میانه دست درازی نمیکنند در اینصورت
بگذار به مذاکرات صلح آمیز با کابل بپردازند.
خبرنگار : آیا آنها میتوانند زبان مشترک بیابند؟ ( هدف حکومت افغانستان و
طالبان است )
ضمیر کابولوف : به باور من، صرف سه راه بیرون رفت از معضلۀ افغانستان وجود
دارد، اول : از بین بردن تمام طالبان. دوم : تسلیم شدن به طالبان. راه اول
امکان پذیر نیست. راه دوم هیچ دلپذیر و خواستنی نیست. پس راه سوم باقی
میماند : به توافق رسیدن با آنها. ما به نوبۀ خود طرفدار آن هستیم تا
طالبان مسایل داخلی را از طریق پروسۀ مذاکرات حل و فصل نمایند.
خبرنگار : آیا حاکمیت رئیس جمهور غنی پس از آنکه قوای ناتو ( عملاً
ایالات متحدۀ امریکا ) افغانستان را به کُلی ترک نماید خواهد توانست در
قدرت باقی خواهد بماند؟ به نظر شما قوای امریکا متدرجاً افغانستان را ترک
خواهد کرد، یا برای ابد باقی میماند؟
ضمیر کابولوف : اعلامیه ها در مورد عودت قوا همیشه لبخند مرا
برمیانگیخت. حاکمیت در کابل بالای کی محاسبه خواهد کرد؟ شاید حاکمیت بالای
350 هزار عسکر خیالی اردو و پولیس افغانستان حساب میکند؟ رقم مذکور در
حقیقت به دلیل عسکر گریزی های بی شمار و وجودیت سربازان واهی به مراتب
پائین است. در قدم دوم مورال جنگی نظامیان افغان. طالبان از مورال جنگی
برخوردار استند : آنها معتقد استند که به ضد " صلیبی های جدیدالظهور " که
کشور شانرا اشغال نموده اند و اسلام را تهدید میکنند، میجنگند. و اما
انگیزۀ جنگیدن اردوی افغانستان کدام است؟ برای خدمتگذاری به " صلیبی ها " ؟
توجه کنید، این همان میتودی است که علیه حکومت اتحاد شوروی وقت از آن
استفاده صورت میگرفت. آیا فزجام آنرا به یاد دارید؟
خبرنگار : به نظر شما داعش چه وقت از مرحلۀ تمرکز قوای خود به مرحلۀ
استفاده از آن گذار خواهد کرد؟
ضمیر کابولوف : هرگاه داعش به چنان یک نیروی نظامی مبدل شود که بتواند
ارادۀ خود را بالای طالبان تحمیل نماید. این روزها در امتداد سرحدات اسبق
ما دو نوع میدان جنگ عرض وجود نموده است. اول، در شمال- شرق : ولایات
بدخشان و کندز. در ترکیب این میدان طالبان محلی حضور دارند، قوماندانان
عادی محلی، پشتونهای تندرو از آنسوی خط دیورند، داعشی ها. فعلاً آنها به یک
نوع همزیستی ادامه میدهند، اما داعش کوشش میکند دیگران را تحت نفوذ و قیادت
خویش درآورد. تعداد این اردو تقریباً به 7-8 هزار نفر مسلح میرسد، و خطر
مستقیمی است برای تاجکستان. لیکن طوریکه میدانید در آنجا ( تاجکستان ) فرقۀ
201 ما مستقر بوده و اردوی تاجکستان هم ظرفیت خوب جنگی برخور دار است.
میدان دوم جنگ، خطرناکتر از میدان اولی است. این میدان در مقابل ترکمنستان
قرار دارد. میدان مذکور ولایات هرات، بادغیس و فاریاب را در بر میگیرد. در
محلات مذکور فعلاً در حدود یک و نیم هزار جنگجوی داعش حضور دارد. هرگاه
کمیت این جنگجویان به حوالی دو هزار تقرب نماید، سطح تهدید امنیت ترکمنستان
به شدت بالا خواهد رفت. داعش طالب نیست و به گفتگو با عشق آباد متوسل
نخواهد شد.
خبرنگار : بخش افغانی داعش عمدتا از فروش مواد مخدر و دریافت ذکات که 10
فیصد عواید هر مسلمان با دیانت را تشکیل میدهد، تمویل میگردد ؟
ضمیر کابولوف : نه تنها . تمویلات از خارج نیز مواصلت مینماید. لیکن
این تمویلات از طُرق مختلف میرسد. بطور مثال آن عده از دسته های داعش که در
شرق، شمال و مناطق مرکزی افغانستان میجنگند از طرف منابع سعودی تمویل
میشوند. برخی از گروپ های داعش در غرب این کشور مانند هرات که در نزدیکی
ترکمنستان قرار دارند مصارف خود را از قطر بدست میاورند. منافع اقتصادی در
اینجا بسیار متبارز است. دوهه ( پایتخت قطر ) که قسمت زیادی از گاز خود را
به هند و پاکستان صادر میکند ذینفع نیست تا پروژۀ ایجاد پایپ لاین " تاپی "
به ثمر برسد.
خبرنگار : بدینترتیب میتوان گفت که سعودی ها و قطری ها با پول خود و به
کمک متخصصین امریکائی یک نوع اردوی خود ساخته را یا به عنوان دیگر یک تصدی
خصوصی محافظین را ایجاد نموده و نام آنرا داعش گذاشته و هر جا میخواهند
اعزام میدارند؟
ضمیر کابولوف : تقریباً همین طور است، اما مسئله به مراتب ظریف تر و
کثیر الابعاد تر است.
خبرنگار : آیا کسی از میان طالبان، القاعده، داعش میتواند صدور مواد مخدر
را که به کشور ما متؤقف بسازد؟
ضمیر کابولوف : طالبان برخلاف افسانۀ موجود، حین حاکمیت خویش پروژۀ کشت
خشخاش را مسدود نساخته بلکه آنرا بدست خود گرفته بود. کاهش قاچاق هیروئین
ارتباطی با به قدرت رسیدن طالبان نداشت، بلکه علت اصلی آن خشک سالی شدید در
ان زمان بود! حامیان بین المللی به مولدین مواد مخدر تخم های را که در
برابر خشک سالی مقاومت داشتند ارسال داشتند. بدینترتیب هیچکسی این تولید را
متوقف ساخته نمیتواند. و ما راهی جز آنکه با این معضل به یک شکلی بسازیم
نداریم. البته صرف با آهن داغ میتوان این معضل را نابود کرد. اما با آهن
داغ ما مجبور خواهیم شد تا قسمتی از دهاقین بی غرض را نیز نابود کنیم، چون
آنها هیچگونه تعویضی برای آن ندارند. کشت گندم از 10 – 12 بار ارزانتر است.
امریکا و پاکستان را باید از این بابت " سپاسگذاری " نمود. این آنها بودند
که از صدراعظم وقت کشور گلبدین حکمتیار حمایت میکردند، اولین شخصیکه از کشت
خشخاش و تولید هروئین در مقیاس صنعتی درآمد بدست میاورد. شبکه های
فرامیلیتی تخم و تخنیک را در اختیار حکمتیار قرار میدادند و امریکا و
پاکستان از او حمایت مینمودند.
خبرنگار : شما با چنان باورمندی در مورد اوضاع در افغانستان صحبت
میکنید، تو گوئی مواضع شبکه های کشفی ما در آنجا نهایت جدی باشند...
ضمیر کابولوف : وسعت امکانات ما با زمانی حضور قوای ما در آنجا مقایسه
نمیشود. اما آنجا افغانهای زیادی هنوز به سر میبرند که ما برایشان یک زمانی
کمک کرده بودیم. دشمنان اسبق ما هم میتوانند اوضاع آن زمان را با امروز
مقایسه نمایند. بنابرین منابع ما به ما نه در بدل پول کمک میکنند، بلکه
آنها دوستان ما هستند و بخاطر منافع وطن خویش زحمت میکشند. دوستان ما
سرمایۀ بزرگ ما استند.
خبرنگار : آیا اسلام آباد از اوضاع متشنج در افغانستان همسایه حمایت
میکند؟
ضمیر کابولوف : اسلام آباد در حقیقت گروگان آن هیولای شد که طی سالهای
متمادی با اینهمه شور و شعف به میان میامد. یک زمانی آنها دیگ بخار
افغانستان را قصداً به جوش می آوردند، تند روان اسلامگرای خویش را به آنجا
اعزام میداشتند. در قدم دوم، طی تمام جنگ های اخیر تأمینات نظامی از طریق
پاکستان صورت میگرفت. دلچسپتر آنکه پاکستان هم به طالبان اردوگاه، محلات
برای استراحت و قرارگاها آماده میساخت و هم به آنهائیکه به ضد طالبان
میرزمیدند. طی ده ها سال جنگ اردوی تمام عیاری از مأمورین دولتی و بخشی از
اهالی افغانستان از این جنگ عواید کافی مالی بدست میاورند. این افراد اکنون
ثروتمند شده اند و در فکر حفظ ثروت خویش استند. و هر قدر که کسی فریاد بکشد
و مشت اش را به میز بکوبد، " اردوی " متذکره صرف ظاهراً نشان خواهد داد که
هدایات آمر بزرگ را عملی میکند، مشروط به آنکه هدایات مذکور در مغایرت به
عواید این اردو قرار نداشته باشد.
خبرنگار : آیا امکان تصادم نظامی میان هند و پاکستان وجود دارد؟ آیا این
جدی ترین تهدید برای کشور ما در این منطقه است؟ یا سناریو های وحشتناکتری
هم در منطقه برای ما وجود دارند؟
ضمیر کابولوف : احتمال جنگ میان هند و پاکستان آنهم با استفاده از سلاح
اتومی اندک است. در اینصورت هر دو جانب با ضمانت نابود خواهند شد یا هم
آسیب جبران ناپذیر خواهند دید. سلاح اتومی در دست آنها بیشتر نقش بازدارنده
را بازی میکند. اشغال افغانستان و کشورهای آسیای میانه توسط داعش تهدید
واقعبینانه تر و وحشتناکتر برای ماست.
خبرنگار : پس وقتی در سواحل دریای پنج آتش شعله میزند، ما در سوریه که
هزاران کیلومتر از سرحدات ما دور است چه میکنیم؟
ضمیر کابولوف : افغانستان آهسته آهسته میسوزد، در حالیکه سوریه را آتش
فرا گرفته است. ما با آنکه زخمی هستیم اما یک دولت کبیر هستیم، دولتی که
برعلاوۀ منافع و حقوق جیوپولیتیک مکلفیت های نیز دارد. هرگاه آتش در "
آنسوی دریا " شعله ور شود، در اینصورت ما مجبور خواهیم شد آتش را در دو
جبهه خاموش بسازیم.
خبرنگار : آیا میشود تروریزم را مغلوب ساخت، وقتی پدیدۀ مذکور عمدتاً از
عدم تأمین عدالت اجتماعی تغذیه میگردد؟
ضمیر کابولوف : تا زمانیکه شرایط اجتماعی تغییر نیابد، فاصله میان فقراء و
ثروتمندانی نزدیک به حاکمیت کاهش پیدا نکند، تروریزم را نمیتوان مغلوب
ساخت. میتوان آنرا صرف برای مدتی متوقف ساخت. تجربۀ استفاده از قوت نظامی
در سوریه، عامل جدیی بازدارانه است برای آنهائیکه آرزو دارند قوت ما را
آزمایش نمایند.
خبرنگار : میگویند زبان به انسان بخاطر آن داده شده است تا ذریعۀ آن
افکار خویش را بیان بدارد، اما برای دیپلومات برای آنکه افکار خود را پنهان
نماید. راست بگوئید آیا شما مثل یک انسان عادی به من جواب میدادید یا یک
دیپلومات؟
ضمیر کابولوف : از آنجائیکه ما در دفتر رسمی عمارت وزارت امور خارجۀ
فدراسیون روسیه قرار داریم، من با شما منحیث یک دیپلومات صحبت میکردم.
مانند یک فرد عادی، وقتی از وظیفه برطرفم کنند، باز زنگ بزنید... اما این
بدان معنی نیست که من دروغ میگفتم. من، یگان چیزها را از مجموعی چیزهای که
میدانم نگفتم.
|