روایت که می بافی
آرزو می کنم
ناشنوا می بودم
برای چه ها
که توجیه نداری؟!
حتا وقتی
از آفتابی ک نمی شناسی
سراغ شب می گیری...
بهتر است
نشانی ندهی !
نه شاهد بیاور
نه مثال بده
کذبِ محظ
بی حاشیه
هضم اش
آسان تر است
کاش می دانستی
اضافه ای
بیگانه !!!
گزافه هایت
ریگِ زیر دندان
پهلوی تو بودن
گلستان، زندان...
رهایم کن ! |