ين دوبيتى هاى موسيقى را به ريس، استادان ،شاگردان و همه
كارمندان انستيتوت ملى موسيقى افغانستان مثل برگ سبزى هديه مى كنم .
دو تا تنبور و يك دمبوره ،يك ناى
به هم يكجا شو ندى گر به يك جاى
اضافه گر شود دلبر هم انجا
چه محشر مى شود اى واى اى واى
اگر تين تال باشد يا كه تنبور
مرا از حال خويشم مى برد دور
نواى ناله ى نى جان دهد باز
مرا شايد كشد يك روز از گور
ربابم را نوازم بابِ روحم
كه با آواز ان در بحر، نو حم
رمق اندر تنم كو بى ربابم؟
كه از صوت نفس هم در ستو ه ام
خمار "بشنو از نى هاى" اويم
سكوت دل كشد او را به سويم
جدايى را نوازد با شكايت
كنون ناى است و او هم روبه رويم
به اين نى ،كه نوازد نى نوازم
كند رخنه به روزه در نمازم
نه دين ماند نه دنيا و نه عقبا
مگر با ساز دل يارب چه سازم
به روز مرگ من شهنا نوازيد
رباعى با دو بيتى ها سراييد
كه من لب تشنه اى شعر و سرودم
دوسه روزه هم از عزا براييد
بزن دف ، دفدف ات را مى ستايم
به بام خانه ى خود مى برايم
بزن دفچه تو با اين دف زن من
كه چون دمبوره من پيش ات بيايم
ز ناى اين نى ام گر ناله خيزد
به باغ جان من شمامه ريزد
گل و دل گر نوازد يك دگر را
نواى اتشينى را بريزد
به چو پانى ات آيم من به صحرا
نوازى گر براى من تو شهنا
تو شهنايى و من دف مى نوازم
وگرنه با غمِ اين دل چه سازم؟
اگر با سبزه من رقصى بسازم
و با گل ها سكو تى را نوازم
نوازد كوه ها تن تن تنانو
پيانو مى نوازد بحر نازم
صدا هاى خوشى ايد از ان دور
مگر جشن تولد است و يا سور
نه بابا اين صداى خوش كه ايد
نوازد دلبرم جانانه سنتور
چه سوزى و چه سازى داره ويلون
صداى جان گدازى داره ويلون
به گردن مى گذارد دلبرم گر
عجب ناز و نيازى داره ويلون
بيايد تا صدايى از ترم پيت
حواسم مى شود پاشان و هم تيت
كجا كى ناله از كوهى بر ارد
و يا شايد گذر كرده يكى جيت؟
گيتار گيسوان مرا مى نواختى
ديروز قهر كرده و بى سُر نواختى
بنواز گيسوان مرا كنده كنده كن
شايد قمار عشق مرا هم تو باختى
ترا از روزى كه در بر گرفتم
در اعوشم گل عنبر گرفتم
الا دمبوره ى اتش نشانم
بدو ن ات ،مثل اتش در گرفتم
نفيسه خوشنصيب غضنفر |