پیروی از آخرين مد روز و
استفاده از آخرين روش آرايش را شايد بسيارى از زنان خوش داشته باشند، اما
در زمان كنونى با در نظرداشت دشوارىﻫﺎى زن امروز افغانستان، پرداختن به
اين موضوع را نمىتوان مبارزه خواند.
مجلهيى با اسم "گلاره"، طرح جلد، تصويرى از آوازخوانى كه در غرب هنرنمایی
مىكند با نماﻫﺎى مد و فيشن و مطالب ذوقی درونى هيچ در هيچ چيزى خاصى نيست
جز اينكه يك خبر معمولی باشد به رسانهﻫﺎى سرمايهدارى.
اين مجله را با محتواي موجودهاش در بهترین صورت، مىتوان يك نشریه "مد و
فيشن" خواند نه ابزار مبارزه براى زنان افغان. لذا گردانندگاناش نبايد
وانمود كنند كه گویا براى بانوانی كه در افغانستان با سختترين شرايط دست و
گريبان اند، كار مىكنند . آنها بايد صادقانه بگويند كه "گلاره" یک مجله
شخصى و تجارتى است و ربطى به شعارﻫﺎى عجيب و غريب كه اين روزﻫﺎ به شکل
نمایشی بلند مىشوند، ندارد.
زنانى كه مسئولانه مىخواهند براى اعاده و برابرى حقوق شان مبارزه نمايند،
بايد گامﻫﺎى فراتر بگذارند. ﻫر زن لطيفتر و واقعىتر و آراسته با احساس
مسئوليتاش مىباشد. در كشورى كه هنوز مردسالارى بر اكثر روابط اجتماعی
حاكم است، نوع و رنگ بوت كُرى بلند و رنگ لبسرين چه دردى را دوا مىكند؟
زنان زيادى كه شوهرها، پدران، برادران یا فرزندان شانرا در جریان جنگﻫﺎ از
دست دادهاند، هنوز نمىتوانند پول نان كودكان شانرا آماده كنند چه رسد به
اینکه با فيشن كردن از جنگسالاران انتقام گيرند. شايد مد و فيشن قسمت كوچكى
از زندگى زنان باشد، اما حربه یا عنوان مبارزه يك زن واقعى، هرگز نه.
من كه حد اقل ﻫر يكى دو سال بعد افغانستان مىروم و عمق اندوه مردمان آن
سرزمين را با روح و روان و رگ و خونم حس مىكنم، برايم سوال برانگيز است که
يك مجله تجارتى با اين محتوا و شكل گره كدام مشكل را باز خواهد كرد؟ اين
شعارﻫﺎى میانتهی و اينهمه بر آن رنگ و روغن زدن يعنى چه؟
دختران آزادهى سرزمينم! خواهرانم! ما دردﻫﺎى فراوان داريم و بايد براي رفع
آنها مبارزه كنیم. سلاح ما در راه مبارزه طرز بوت پوشيدن و آراستن سر و
صورت ما نيست، بلکه طرز دست همديگر را گرفتن و اذهان زنانى را كه رسوم و
عادات كهنه دارند روشن كردن است.
مبارزه براى تصریح مسایل مهمی چون آزادی، حق تعلیم و تحصیل، قضاوت، انتخاب
مسكن، انتخاب شغل، استقلال اقتصادى و قضایای ارث، ديه، شهادت و طلاق به
سواد كامل نياز دارد.
|