آیا در این قلم رو
تاریک
می شود آن سوی
پنجره
به ماهی کاذب دل بست؟
یا در پرتو نور تک ستاره یی نومید
شعر خواند؟
واژه ها باور نمی کنند صدایم را
انگار مرده ام
انگار مرده ام
و جام های سنگی سکوت
از صدای من تهی ست
باور کن مرا هم صدای لال من
هنوز زنده ام
اگر چه سال هاست
حنجرة روزگار
انکار می کند صدایم را
هر چند قرن هاست با صدای زخمی ام
جیغ می زنم
های! باور کنید مرا
من حضور کاذب
یک سایه نیستم
|