هنوز . . .
هنوز در را به رویم می گشایی
و در لبخندت
زندگیم معنی پیدا می کند
هنوز در را به رویم می گشایی
و صدایت
خستگی هایم را بیرون می ریزد
بهشت
زیباترین استعاره ییست صدایت را
امروز که دور ترینی
نزدیک تر از هر من به منی
امروز که در ابهام شعر هستی نمی بینمت
روشنتر از دیروز
زنده گی را در نفسهایت می یابم
هنوز در را به رویم می گشایی
و من در لبخندت
معنی خود را می یابم
هنوز . . . |