کابل ناتهـ، Kabulnath
سالار عزیزپور
برای فرخنده عزبز به دست خشم شکستی و آفتاب شدی همای بخت من آخر، سریر ناب شدی تو ازقبیله ی آن عاشقان راه بقا د ر این قببله ی وحشت چه گونه آب شدی تو سطر آخر عشقی و یک کتاب شدی هزار سوگ و سرود و شعر تاب شدی گلوی عشق زخون تو می کند فریاد شهیدِ عشق و سراپرده ی حجاب شدی
بالا
دروازهً کابل
الا
شمارهء مسلسل ۲۸۵ سال سیـــــــــزدهم حمل ۱۳۹۶ هجری خورشیدی اول اپریل ۲۰۱۷