با ابراز سپاسگزاری از دوست عزیزم یوسف جان صفا که با وجود تکلیف صحی،
صحبت ها و پرسش های گاه وبیگاه مرا با بردباری پذیرفته و پاسخ داده است
.
اظهار امتنان از کامران پارسیان گرانقدر که طرح بالا را آماده نمود.
مطالب این نوشته هر دوهفته انتشار می یابند.
قسمت
نخست
چند سخن در آغاز
مگر نه این است که لاله را دوست میداریم. گلی که بی خار و
بی آزار، ساده وبا صفا است. با رنگ قرمزی، چهرۀ زیبا و جذاب،
احساس دلسوزانه را نیز جلب می کند.
لاله هایی که دست پرورش شرکت های گلفروشی را دیده اند، نیز
چندی زینت بخش خانه ها وبیمارستانها می شوند و بعد لگد مال رهروان جاده ها.
اگر پای منافع شرکت های رنگسازی درمیان است، حتا لالۀ سیاه را نیز در دل
زمین می رویانند، اما حالا با این لاله کاری نداریم. از لالۀ دوست داشتنی
خودما، گل عزیزی که با همان ساده گی و کوتاهی عمرخویش، با دوستان بهار و
نوروز خندیده است، با بسی شاعران، با قربانیان ستم و بی گناهان زیسته و اشک
ریخته است، سخن داریم.
وقتی این لالۀ معصوم اما بسیارسخندان و سخندار را در کنارِ
می، سبزه و کوزه، درشعر خیام؛ عقل و اندیشه و عشق در شعر مولانا و غزل های
سعدی وحافظ می بینیم که کام جان را شرین میکند، به نمادی می رسیم که بسیار
شکوهمند وبزرگ است. نمادی که با آمد وشد مفاهیم رنگارنگ نزد شاعران،
شکوهمندی آن گسترده تر می شود. آنگاه چهرۀ این عزیز آزاده، می تواند انگیزه
های جست و جوگرانه و کاوش های ژرفتر و بیشتری را بار بیاورد.
در خلال نگرش خویش دیدیم که لاله در پهنۀ شعر فارسی، جهانی
از نماد ها و مفاهیم را حمل میکند. پس در حدود توان سعی شد که منظور شاعر
را بیابیم.
نگارنده هنگام بررسی شعرهای شادروان محمد ابراهیم صفا، با
تکیه بر چنین بنیادی، برداشتی از منظور او از لاله نمودم.
شاید بی مورد نباشد اگر گفته شود، لاله یی که در چهرۀ عمومی
اش، همزاد شعرشاعران با نام فارسی است، از طرف صفا در حدود یک صد وشش بار
طرف توجه وکاربرد قرار گرفته است. چرایی این موضوع، مستلزم مراجعۀ بیشتر
ویا میسر در زنده گی صفا بود.
تأمل بر زنده گی او نشانمان داد که لاله درهیأت اندیشه های
صفا، از مُهر زمانه و عوامل تأثیر گذار در زنده گی او رنگ گرفته و نمادی
شده است، متحول.
این است که بررسی زمانۀ سرایش شعرهای صفا، می تواند به
روشنی مسألۀ راز و رمز رویکرد صفا کمک کند واین امکان را فراهم نماید که به
آن پی ببریم.
به سخن دیگر اگر ویژه گیهای تاریخی و محیطی را بیابیم
وبشناسیم که صفا در آن زنده گی نمود، عواملی را توانیم یافت که لالۀ صفا از
آنها مـتأثر شده است.
برگهای که در پایان می آیند، نخست برخی شعرهای فارسی را ب
اشاره های عمومی ارائه می دارند تا تصویری از رویکرد های شاعران و گسترده
گی مراجعه به لاله یا این یار عزیز ومفاهیم آن در دست داشته باشیم.
در بخش دوم، یا بخش اصلی منظور خویش، روی عواملی تأمل
نمودیم که از توسل شادروان صفا به نماد لاله ، سرانجام از خود صفا، لاله یی
شکل می گیرد با گواه دل دردمند وداغدار.
معرفی
کوتاه گل لاله
"گل
لاله سرده
یی از تیرهٔ سوسنیان است
که در حدود ۱۰۰
تا ۱۵۰
گونه دارد.
محل اصلی رویش لالهٔ خود
رو در آسیای مرکزی در نظر
گرفته میشود.
این گل در افغانستان،
ترکیه، ایران، قسمتی از غرب سوریه، سواحل دریاچه آرال، دریاچه خزر و دریای
سیاه، یونان، ایتالیا، اسپانیا و سواحل دریای مدیترانه در شمال آفریقا
بصورت خودرو یافت میشود.
در بین کشورهای اسلامی
لاله در فرهنگ دو کشور ایران و ترکیه نفوذ عمیقی دارد.
۱۹
گونه از گونههای لاله از ایران گزارش شدهاست.
در حال حاضر از نظر تولید
و صادرات پیاز و گل شاخهای لاله، هلند در جایگاه نخست در بین کشورهای جهان
جای دارد.
لاله گل ملی کشورهای
ایران، افغانستان، ترکیه، هلند، مجارستان و بلژیک به شمار میآید.
نام گل لاله از کلمه لال یا همان
کلمه لعل از زبان سانسکریت به معنی
«قرمز»
گرفته شدهاست.
دو لب چو
نارِکفیده، دو برگ سوسن سرخ
دو رخ چــو
نار شکفتـه دو بـرگ لالـهٴ لال
واژهٔ لاله امروزه به گلهای
پیازداری گفته میشود که نام علمی آنها تولیپا و از راستهٔ سوسنسانان و از
تیره ٔسوسنیان است و کاسه و جام آن تشکیل جامی کامل میدهد
. . .
گل لاله در زبانهای اروپایی
Tulip و
Tulpe تولیپه نام دارد"(1)
"در این صورت نام این
گل منشاهندی دارد. البته کلمه لال در فارسی هم به این معنی به کار رفته
است. . .
برخی محققان
معتقدند، گل لاله ابتدا از ایران به قسطنطنیه برده شد و بوس یکیوس سفیر
امپراتور روم بذر لاله را از قسطنطنیه به وین انتقال داد.
پس از آن اروپاییان
با این گل زیبا آشنا شدند..
."
(2)
در ویکی پیدیا(دانشنامۀ آزاد)، می خوانیم که:
"در سال
۱۴۵۳ میلادی و پس از سقوط
قسطنطنیه در امپراتوری
عثمانی استفاده
از طرح لاله در ساختن نمای مساجد یا
لباس سلطان بسیار محبوب بود. این گل در سدهٔ ۱۶
میلادی به اروپا منتقل شد.
در فرانکفورت یک
گیاهشناس فرانسوی به نام کارلوس
کلوسیوس تحقیق
بر روی پیاز گل لاله را آغاز کرد. کارلوس در سال
۱۵۹۳ میلادی به دانشگاه
لیدن دعوت
شد و به هنگام مهاجرت به شهر لیدن تعداد
بسیار
زیادی پیاز گل لاله را با خود به این شهر برد.
در هلند او توانست تحقیق و زراعت لاله را تشویق کند و بدین ترتیب گل لاله
به این کشور انتقال پیدا کرد."
(3)
". . .
در کهن ترین نمونه هایی که از فارسی بر جای مانده، به لاله
و لاله برگ، لاله پوش، لاله رخ، لاله زار، لاله گون و لاله سار (نام مرغی
است ) بر میخوریم.
در فرهنگها هفت گونه لاله برشمرده شده است. شک نیست که
واژه ٔ لاله با لال که به معنی سرخ است سر و کاری دارد و گلی که لاله
خوانده شده به مناسبت همین رنگ است .(4)
ادامه
دارد
منابع و رویکردها
......................
1-
TRT تارنمای
فارسی . عنوان مطلب :
جشنواره بین المللی گل لاله – استانبول. اردیبهشت 1393 خورشیدی
2-
وئبلاگ کلبۀ ادبیات.
مظهر
گل لاله در ادبیات فارسی. سپیده
1392 خورشیدی
3-
ویکی پیدیا، دانش
نامۀ آزاد. زیر عنوان انتشار لاله به هالند.
4-
حامد برادران. تارنمای
پیک خورشید. ریشۀ واژۀ لاله.
|