کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

               شریف حکیم

    

 
موسپید

 

 

جنگل آتش گرفته و دریا، درتمنایِ آب می میرد
آسمان اشکِ سرخ می ریزد، دربرش آفتاب می میرد


شب ندارد تبسمی به لبش، چشم هایِ ستاره هاست به خواب
می تپد رویِ بسترِسردش، شاید هم ماهتاب می میرد


کوه درخود خزیده وقهراست، دشت ها پر زچاک دامنِ شان
دیدۀ ابرها ز آب تُهی ست، حال حتا سراب می میرد


کاروان بسته اند در جایی، بر شترها سوارخیلِ خران
بردرِچشم هایِ خستۀ شهر، آخرین لحظه خواب می میرد


جای پرسش شود نپرسیدن، جای رد هم قبولِ اجباری
بچه ها ! بعد ازاین چرا و چسان، رویِ برگِ کتاب می میرد


دختران سیاه موی شما ! زود تر پیرومو سپید شوید
بین موها وشانه بعد از این، قصۀ پیچ و تاب می میرد


مرگ حتمی ست بهرِ آنیکه، برلبش اعتراض گل بکند
یا به ضربِ گلوله یا شمشیر، یا گلو در تناب می میرد


شریف حکیم
جنوری۲۰۲۱ سدنی
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل         ۳۷۷          سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        دلو ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی         اول فبوری  ۲۰۲۱