در وحشتستانی نهان
در دُخانی جهیده
از جهل و جور و جنایت
در بهتی گسترده
غوطه ور
در جنونِ جنگ
و شبیخون دهشت
طاعونِ افزون خواهی و آز
سرسامِ سرمايه
تقدیس ثروت
حالا دوهزار و بیست و یک ، دو ،سه ...
تا بی نهايت
چه تفاوتی
در عصر بازار گرم تفرعن
سقوط سیاهِ عواطف
خشکسال و تباهی و قحط
وقتی که
سور یعنی ؛
رسیدن به فردوس نان
جشن یعنی ؛
رسیدن به مینوی آب.
به دنیای نفرینیان
زمینِ لگدمال بیداد
جهان باشگاه خصوصیِ
ارباب قدرت
"در زندانی به گستردگیِ جهان"
جشن و پایکوبی
ارزانیِ خیل دزدان
چه سالی ؟
چه جشنی ؟
|