کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

نصرالدین سلجوقی

    

 
دیوان رام چند کپور و مسجد مستوفی هرات

 


شادروان دیوان رام چند کپور
 

 

افغانستان کشوری است که در آن علاوه براقوام و ملیت ها ، صاحبان ادیان و مذاهب دیگری چون : هندو ها ، سیک ها و یهودی ها با در نظرداشت تساوی حقوق بدون تبعیض زندگی صلح آمیزی را دنبال نموده اند ودر چرخ اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی آن کشورهمواره ثمر بخش بوده اند.

به ملاحظهء سوابق تاریخی سلطان محمود غزنوی غرض پیشبرد امور سلطنتی اش بهایی < نندلال گویا> را به صفت منشی دربار خود مقرر نمود و همچنان احمد شاه بابای درانی (۱۷۷۳-۱۸۸۰) آقای کابل مل هندو را که وطندارش بود به وظیفه حکمرانی دریکی از حصص هندوستان گماشت.  شادروان (سده نند) یک افسر نظامی را در قطعهء تشریفات سلطنتی عبدالرحمن خود منسوب بود چنانچه اولاد های اونظامی های افغان می باشند با افتخار (نظامی) تخلص می نمودند وهم آقای (دیوان رام چند کپور) را به صفت مستوفی هرات تعیین نمود. که دیوان رام چند کپور به سلسلهء خدماتش در هرات به اعمار یک مسجد و یک پارک تفریحی پرداخت که این دو مرکز دینی و تفریحی بنام مسجد مستوفی و باغچهء مستوفی تااکنون درهرات باستان شهرت دارد.

باغچه ء مستوفی درشمالشرق شهر هرات و مسجد مستوفی در شهر نو هرات دربین فلکه ء جهاد امروزی یا چوک ترافیک  شهر نوقدیم و چوک گلها در قست شمال سرک  یا خیابان عمومی در وسط مغازه ها قرار داشت. او این مسجد را دیوان رام چند کپور در منطقهء تجارتی اعمار نموده بوده تا دکانداران و اهل کسبه بتوانند به ادای نماز های پنج گانه دروسط شهر بپردازند. رام چند مستوفی هرات  که شخص ثروتمندی بوده روزی متوجه شده بود که مردام تهداب مسجدی را گذاشتند ومدتی سپری شده به اعمار آن اقدام کرده نتوانستند. او از اهالی سوال کرده است که چرا این مسجد ساخته نشده است؟ به پاسخ گفتند که قرار بوده مردم پولی را جمع آوری نموده و به اعمار این مسجد بپردازند ولی مردم غریب اند و کسی حاضر نشده تا در زمینه مساعدت کند. در همین حال رام چند کپور مستوفی با پرداخت هزینهء مکمل آن به اعمار آن مسجد پرداخت. اهالی شهر آن مسجد را بنام وظیفه اش یعنی مستوفی مسمی نمودند.

آن مسجد با شکوه را من از نزدیک  دیده بودم که صحن داخلی آن در حدود یکصد وبیست مترودر طبقهء فوقانی آن تخت بام بزرگ و محراب دیگری داشت تا مردم در ایام تابستان و زمستان در فضای باز هم بتوانند نماز بخوانند. در طبقهء فوقانی اتاق بزرگی برای امام مسجد ساخته شده بود که این اتاق از بالا بطرف منزل پایین زینه یا راه پله های داخلی داشت که امام از همان اتاق خود در حالی که مقتدی ها اورا ندیده بودند پایان شده و به امامت می پرداخت. دراین مسجد که مکتب خانه ء هم بوده کودکان زیادی از علوم دینی مستفید شده اند چنانچه همکلاسی های من از فراگیری های خود دراین مسجد در ایام کودکی برایم یادآوری کردند.

در نزدیک آن مسجد منزل حاجی خواجه سید احمد و غلام یحی خان باغدشتی و در قسمت غربی آن منزل مرحوم حاجی عبدالقیوم خان تحویلدار مستوفیت که فرزندان او از جملهء همکلاسی های من می باشند قرارداشت. خواجه سید احمد که شخصی بود با نفوذ و جنجالی در نزدیکی منزلش مالک قطعه زمینی داشت و او روی این زمین در سال ۱۳۵۰ هش به اعمار اپارتمانها پرداخت.  طبق اظهاراهالی و همسایگان  ، خواجه بائیست طبق مقرارت شاروالی سه متر در هر طرف از مسجد را برای راهرو ها واگذار می شد ، او به به بهانهء اینکه این تعمیر قدیمی است من آنرا تخریب نموده و کانکریتی می سازم مسجد را تخریب نمود و به جای آن مسجدی ساخت که در تصویر مشاهده می شود که این مسجد هیچ به معیار های یک مرکز دینی شباهت ندارد. ای کاش او ، آن مسجد را تخریب نمی کرد که اکنون عوض این ساختمان تصویر اصلی مسجد را می داشتیم. امیدواریم روزی تصویر اصلی آنرا دریابیم. باتاسف باآن تخریبات که گفته اند که انتقال خاک و خشت آن مدتی را دربر گرفته بود ، نام مسجد مستوفی هم به فراموشی سپرده شد و آن مسجد را مردم بنام مسجد خواجهء محله یاد نمودند.در سال ۱۳۸۳ با طرح شهر سازی جدید سرک شهرنو عریض شد با عقب نشینی های دکان ها و مسجد ی را که خواجه سیداحمد در عوض مسجد مستوفی ساخته بود  با همه دکاکین تخریب گردید که خوشبختانه در همان عقب نشینی ها مسجد دیگری در همان ساحه اعمار شده که دکانداران و اهالی نماز های پنجگانه را ادا می نمایند.

در شهر هرات اگر به گذشته ها نظر اندازی شود، شهروندان آن دیار نه تنها تعصاب ، مذهبی دینی ، قومی ، زبانی وسمتی نداشته اند بلکه از دین داری و فرهنگ اسلامی خوب  نیز برخورداراند. روزی پای صحبت داکتر صاحب محمد حسن شرق نشسته بودم. ایشان ازیک مسافرت با فرزند خود میرویس شرق که غرض ادای حج به مکه رفته بودند و از مکه ذریعهء تاکسی بصوب مدینه در حرکت بودند یاد نمودند. گفتند که راننده ء تاکسی که آنهارا انتقال می داده  یک شخص افغان بود در طول راه در نزدیکی مدینه  در کنار یک مسجد باشکوه توقف کرد وآن مسجد دروازه اش قفل بود. راننده اظهار داشت که این مسجد توسط یک هنرمند موسیقی مصری ساخته شده است. حکومت مدینه پس ازاکمال آن توسط هنرمند مصری با هزینه ء مصارف آن از درک فروش کنسرت موسیقی اطلاع یافته است ادای نماز را درین مسجد حرام پنداشته است ، روی این ملحظ آنرا مسدود نموده تا هیچ مسلمانی در آن نماز ادا ننماید.

 

باغچهء مستوفی خوشبختانه نام آن تا اکنون در هرات زنده است ودر جای آن پارک بزرگ تفریحی قدیم اکنون منازل رهایشی مدرن اعمار شده ولی منطقه بنام همان باغچهء مستوفی درناحیه ء پنجم  شاروالی هرات ثبت است که محدودهء سابقه در یک منطقهء خوش آب و هوای مرتفع که شمال آن میرسد به شمال باغچه و گنبد گوهر شاد بیگم ، محله ء وردک ها و جوی انجیل و از جنوب به شرکت پشم که اکنون به میدان بار تبدیل شده  از سمت شرق به خیابان شهزاده ها و منطقه ء باغ زاغان تاریخی ادامه داشته است گفته اند که: (عصای پیر به جای پیر) چه نام مستوفی بااعمار آن مسجد جدید هنوز زنده باقی مانده است و مردم شهر هرات ازکار آقای  دیوان رام چند کپور و کارهایش چون مسجد مستوفی و باغچه ء مستوفی و سابقه ء تاریخی آن آگاهی ندارند  که مستوفی کی بوده است .اگر چه مسجد مستوفی در شهر نو هرات تخریب شد ولی خوشبختانه مسجد جامع بزرگی درهمان منطقه ء پارک تفریحی قدیم بنام مسجد جامع بزرگ باغچهء مستوفی اعمار شده و همچنان سرک بزرگی هم به همین نام باغچهء مستوفی از طرف دولت اسفالت شده است. در یک خبر ، روزی اسماعیل خان وزیر سابق انرژی و آب همراه با عبدالرب رسول سیاف معاون اول در انتخابات ریاست جمهوری در همان مسجد مورد سوء قصد قرار گرفت واز حملهء انتحاری جان بسلامت برد و به دیگر نماز گذاران هم آسیبی نرسید.در همین منطقه ء باغچه ء مستوفی آمر ثبت اسناد وثایق محکمه استیناف هرات وهمچنان شیخ عبدالواحد صابری امام مسجد محمدیه ، یک ساتنمن پولیس به اوقات مختلف در همین منطقه توسط افراد مسلح موتر سایکل سوار ناشناس ترورشدند.

با ذکر مراتب فوق مشاهده ء یک تصویر در فضای مجازی مراواداشت تا در زمینه این مطلب را بنگارم و موضوع مسجد وباغچهء تاریخی را با دوستان و شهریان هرات شریک سازم تادر زمینه مطلع باشند و بدانند که ادیان ، مذاهب و ملیت های مختلف چگونه باهم در صلح وصفا زیست می نمودند.امیدوارم اگر دوستان درزمینه معلومات بیشتری داشته باشند لطف نموده از اطلاعات خوب خود مارا مستفید سازند.

 باید علاوه نمود هر چند طی ادوار مختلف عصر امیر عبدالرحمن خان فرزندش امیر حبیب الله خان وورود طالبان و مجاهدان طالبان برادران هندو مورد خشونت قرارگرفتند ولی شاه امان الله خان (۱۹۱۹-۱۹۰۱) با تکیه زدن به سلطنت فضای زیست باهمی را برای کافه ء مساعد نمود تا همه بتوانند در فضای صلح آمیز به زندگی مشترک به پردازند او در یکی از بیانیه هایش گفته است که فرقی بین هندو ، هزاره ، شیعه وسنی ، احمدزایی و پوپلزایی و جود ندارد بلکه همه یک ملت واحد اند و آن هم افغان ) و بعد از همین بیانیه فرمانی را پیرامون علیه تبیعض نژادی و مذهبی هم صادر نمود با این اندیشهء فاقد تبعیض نژادی وی توانست در کابینهء حکومتی اش (دیوان نرنجنداس ) را که شخصی بود مجرب به امور مالی و حربی به صفت وزیر مالیه اش مقرر نماید همچنان (نندلال بهسین ) مشهور به پایی نندو را را که از دانش ادبیات فارسی ، هندی و سانسگرت برخوردار بود به تقرر وی در دارالسلطنه دولتی اقدام نمود.  

روح و روان دیوان رام چند کپورمستوفی قدیم هرات باستان شاد باد.

 

 

منبع:

افغانستان در آیینهء تصویر، احوال و آثار عکاسان ، فوتوژورنالستان داخلی و خارجی ، نصرالدین سلجوقی.


ما باشندگان دیرینهء این سرزمین ، تالیف ایشرداس ، شورای فرهنگی افغانستان دراستوکهولم سویدن سال ۲۰۰۳ میلادی
بی بی سی ۲۴ فارسی جنوری ۲۰۱۴ ، اخبار مقام ولایت هرات.
 

 

 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۹     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        میزان ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                            اول اکتوبر  ۲۰۲۰