خبرپایان سفر بانو حمیرا نکهت ، بلا فاصله از مرز های هالند و اروپا عبور
کرد و چون باد خشن تاب ، توفنده و تکان دهنده، در همه جا پیچید ، نشرات
داخلی و بیرون مرزی افغانستان را در نوردید و دوستدارانش را سوگوار و
اندوهگین ساخت .
حمیرا ، بانوی سرشناش و چهره فرهنگی و شاعر شناخته شده ای بود که اکثر
مجامع ادبی ، شاعران و نویسنده گان افغانستان، او را می شناختند و ارجمندش
می داشتند .
حمیرا نکهت علاوه بر مجموعه های شعری ، مقالات متعددی در زمینه های مختلف
ادبی بخصوص در زمینه شعرمعاصر و شعرکلاسیک زبان دری به تحریر درآورده است .
حمیرا با شعر صمیمانه رفیق و همزاد بود . اگر وی بخشی از زندگیش را وقف
فرزندان ، همسر و خانواده اش نمود ، اما بخش دیگر را مطلقا به سرودن و
سرایش شعر و مطالعه در هنجارهای شعری و ادبی سپری نمود .
وی موفق به دریافت چندین جایزه ادبی از جمله جایزه شعر زنان، جایزه شعر
فارسی، جایزه شعر انجمن ناصر خسرو بلخی شد.
حمیرا نکهت دستگیرزاده ، فرزند غلام دستگیر مجیدی در بیست و ششم ثورسال
1339 خورشیدی درکابل متولد شده است. وی مدارک تحصیلات عالی و لیسانسش را در
سال هزارو سه صدو شصت ویک خورشیدی در رشته اداره و دیپلوماسی دانشکده حقوق
و علوم سیاسی دانشگاه کابل دریافت کرد و رساله دکتورایش را زیرنام «
ژانرهای شعر فارسی از آغازتا امروز» در یونیورستی صوفیه ، کشور بلغارستان
نوشت ."
تازه ترین مجموعه شعری وی زیر عنوان ( الفبای سلطه ) که توسط انتشارات « آن
» در هرات چاپ و نشر شده ، اخیرآ از سوی استادان و اساتید ادبی هرات
رونمایی شد . این مجموعه شعری که حاصل کار پانزده سال زندگی شاعر است ، در
قالب مضامین مختلف سروده شده . برخی نویسندگان و اهل قلم ، مضامین این
مجموعه را واقعیتها و دردهایی میدانند که بانو دستگیرزاده در طی سال ها
گاهی با لبخند و شادی ، گاهی با درد دل و شاید هم گاهی با اشک و اندوه آن
را به قلم آورده است.
احمد غنی خسروی رئیس پوهنحٔی ادبیات پوهنتون هرات میگوید: بانو نکهت
دستگیرزاده ، این مجموعه را در قالب موضوعات آموزشی، سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی با زبان شعر ترتیب و بیان کرده است. آقای خسروی که زبان شعر را برای
انعکاس واقعیتهای اجتماعی به گونه واقعبینانه ابزار نیرومندی میداند ،
میگوید: گردآورنده این اثر نیز. توانسته حق مطلب را به خوبی ادا کند که
متن آن در برگیرنده شعرهای بلند ، متوسط و کوتاه در انواع کلاسیک ، نیمایی
و شاملویی است..
به یقین مرگ این بانوی ستوده و نامدار، ضایعه بزرگی بر پیکر جامعه فرهنگی و
شعر امروز افغانستان خواهد بود . این خبر هولناک ، مرا نیزسخت لرزاند و
باورم نمی شود زنی که در برابر ناملایمات زندگی ، آن چنان تمام قد ایستاده
بود ، این چنین زود فرو افتد و تسلیم مرگ شود . مگرمی توانیم تسلیم مرگ
نشویم در هنگامه ای که مرگ تیرش را بی رحمانه را به سوی ما پرتاب می کند ؟!
روانشاد حمیرا نکهت ، از مدتی بدینسو، با دژخیم سرطان که به تار و پود او
رخنه کرده بود ، شجاعانه جنگید . وی بانوی توانا و معلم بی بدیلی بود که در
برابر سختی های مهاجرت و فراز و نشیب های زندگی در غربت ، پنجه نرم کرد و
سر آن نداشت که مشکلات و چم و خم های زندگی ، در برابر فعالیت های فرهنگی
وی مانع ایجاد کند .
هر جا و مکانی که در آن حرف و سخن از شعر مطرح بود ، در هر مجلس ادبی و
فرهنگی که به مناسبت های گوناگون و در شهرهای مختلف اروپا برگزار می شدند ،
حمیرا با حضور گرمش ، نیز حاضر بود تا صدایش را به گوش هموطنان و علاقه
مندان شعر برساند .
روانشاد حمیرا نکهت هر چند که از میان ما رفت اما از خود میراث گران بهای
به جا گذاشت . وی سرسختانه تلاش نمود که سهم خود را در آگاهی دادن به جامعه
صادقانه انجام دهد و با بی عدالتی های اجتماعی که حقوق انسانی و شهروندی
زنان را صدمه می زند ، مبارزه کند .
انتظار می رود که صاحب نظران شعرو ادب افغانستان ، یکبار دیگر مجموعه آثار
این بانو را ورق بزنند و خواننده گان شعرش را از دریافت ها ، شناخت ها و
اندیشه های شعری و ادبی او آگاه سازند .
روانش شاد و خاطره اش گرامی باد!
|