نیمۀ ماه پیش ( 15جون. 2020) بود که این خبر توجه را جلب کرد:
" بر بنیاد گزارش منابع رسمی، در زمان کوتاهی، صد ها تن از نیروهای امنیتی
افغانستان کشته ویا زخمی شده اند. شورای امنیت ملی افغانستان، پیش از همه
طالبان را مسؤول معرفی میکند." ( Spiegel Politik- 15/6/20)
در یک ماه دیگر، کمترروزی اتفاق افتاده است که خبرهای حاکی از حملات
تروریستی در چهرۀ انفجار ماین ها، انتحار و یا حملات مسلحانه بالای نیروهای
امنیتی و مردم غیر نظامی را نشنیده ویا نخوانده باشیم. در غزنی بی وقفه می
کشند ودو روز پیش در سمنگان تعداد د یگری را کشتند و برخی را زخمی کردند.
این حملات در اوضاعی صورت می گیرد که به رغم نارضایتی مردمان دارای خرد و
مسؤولیت، حکومت افغانستان پیهم طالبان را از زندان ها آزاد می کند. ازاد
شده گان تحت نظر مقامات امنیتی ونظامی پاکستان یا برای ایجاد ارتش بسیج می
شوند و یا با تشخیص این آرزو برای کسانی که زودتر میخواهند به جنت بروند
ودست شان به حورهای و بهشتی برسد!، با نشان دادن اهداف معین عمل انتحاری
انجام میدهند.
چنین بود که درشش ماه سال جاری، بر بنیاد گزارش "کمیسیون مستقل حقوق بشر
افغانستان" این ارقام تلفات را می خوانیم:
1213 تن تنها غیر نظامی کشته شده اند که در برگیرندۀ 126 زن و225 کودک است.
1744 تن غیر نظامی زخمی شده اند. 177 زن و 450 کودک مشمول این زخمی ها
استند.
بنا بر ادعای خانواده ها و یا همکاران کشته شده های نظامی وامنیتی و شکایات
انتشار یافته، خبر برخی از تلفات نظامی ناشی از حملات طالبان انتشار نمی
یابد. حتا بارها گفته شده است که روز های متواترجسد های کشته شده های مظلوم
و نیم سوخته در میدان ها می مانند.
این همه تلفات و بی توجهی به سرنوشت کشته شده ها وزخمی ها، بار دیگر دلیلی
میشود برای پذیرفتن ادعای تروریست دوستی حکومت افغانستان. حکومتی که در
همین موضع اش نیز صداقت ندارد. گاهگاهی که در چانه زدن با طالبان، روی
تقسیم قدرت به توافق نمی رسند، مانند گزارش بالا که از طرف "شورای امنیت
ملی افغانستان" دیدیم، طالبان را مسؤول معرفی میکنند. طالبان یا گروه
تبهکار و شناخته شده که حکومت دست نشانده را به رسمیت نمی شناسد.
اما اینک که هزاران تروریست آزاد شده اند و خبر بیرون شدن برخی از نیروهای
امریکایی نیز انتشار یافت، با توجه سیر اوضاع در نتیجۀ هماهنگی امریکا-
برخی کشورهای عربی، طالبان- پاکستان و حکومت زراندوز دست نشانده، شاهد
گسترش ناگواری های بیشتر خواهیم بود.
خبری که تازه انتشار یافت، این است که مطابق پیمان امریکا- طالبان در قطر،
با گذشت 135 روز بخشی از قوای امریکایی پنج پایگاه را برای خارج شدن از
افغانستان تخلیه کرده اند. Spiegel Politik 14-7.20
در بارۀ حضور قوای امریکایی وهم پیمانان ناتویی سزاوار یادآری است که
نگهداری بخشی از قوای آنها در افغانستان به منظور حفاظت طالبان و حکومت دست
نشانده از نیاز های نظامی – سیاسی ناشی می شود.
قضاوت تاریخ در بارۀ حمله امریکا واشغال افغانستان، آیا غیر این خواهد بود
که:
در 11 سپتامبر بی آب سیاسی شدند. با حمله به افغانستان به زعم خودشان بی
آبی را جبران کردند. طی فعالیت های امنیتی مستقیم ویا از طریق عمال
افغانستانی توانستند، طالبان را از زیر پر و بال القاعده بیرون آورده و با
همکاری برخی کشورهای عربی، پاکستان و طالبان دوست های حکومت افغانستان که
از راه همکاری های پیشینه با نهاد امنیتی امریکا به افغانستان گسیل شده
اند، طالبان را حفاظت نموده و ده ها هزار جوان با وجدان وشرف را که باید با
تروریسم می جنگیدند، از پشت خنجر زدند. خنجری که در سینۀ افغانستان کارکرد
غم گستر بیشتر دارد. چهره های خائنی که این پروژه را به سر رسانیدند در
نماد زلمی خلیلزاد معرفی میشوند. خیانتی را که رهبران قدرت جوی، خود فروش و
زر اندوز جهادی همراهی و تکمیل کردند.
***
عکس بالا از تارنمای Spiegel Politik 13. 7. 20 گرفته شده است.
|