کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

شریف حکیم

    

 
خطِ رنگ

 

نوشته ی از سالهای دور توجه ام را جلب کرد و خواستم به خوانش شما عزیزان بگذارم. گاهی یک تصویر در چیدن واژه ها آدم را کمک کرده و الهام شعری می شود. در تصویر زیر کودک سیاه پوستی با احتیاط به روی نازک همجنسِ سپید پوستش دست کشیده و می خواهد چیزی برایش بگوید . آن گفته های احتمالی را در این قطعه گنجانیده ام.

 

 

 

بین ما و تو فقط رنگ کشیده ست خطی
ورنه آهنگ نفس در من و در توست یکی


قاب آئینۀ شهر است ز تصویر تو رنگ
گرچه در صورت ما دیده و ابروست یکی


چهره و قسمت من، هردو سیه کرد زمان
و ترا، بخت وسپیدیِ گل روست یکی


مادرم دفترِ عمرش همه بودست سیاه
رنگ تاریک من و بخت بد اوست یکی


این تو هستی که ز گلزار خوشت می آید
نزد من دامن خار و گل خوشبوست یکی


این تو هستی که گلابی و گرانت بخرند
ارزش ما وهمان بتۀ خود روست یکی


این تو هستی که ز هر گوشه سپید و سرخی
شامگون صورتِ من از همه پهلوست یکی


این تو هستی که به دقت تنت آراست خدا
اشتباه است، اگر گفته که هردوست یکی

 


شریف حکیم
جون ۲۰۲۰ سدنی
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۳     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم       سرطان ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                    اول جولای  ۲۰۲۰