کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

تانیا عاکفی

    

 
قهوهٔ حضور

 

 

مى‌شود عشق را ترانه كشيد مرزها را به عاشقانه كشيد
مى‌شود از نباتِ لب‌هايم، شعر را متن جاودانه كشيد


مى‌شود از تو گفت و از عشقت؟ مى‌شود بى‌خيال غم‌ها را
خط خطى كرد و ريخت روى زمين، نقش لبخند شاعرانه كشيد


دورهٔ زور و جبر و تنهایی، دست من در میان دستانت
مى‌شود با حضور چشمانت سقفِ مردانه را زنانه کشید


می شود چارج کرد آدم را؟ وقتی افسردگی و تنهایی
سرکه می خواست روی شانه نهد، بنشینی و ‌کوه شانه کشید


مى‌شود قهوهٔ حضور تو را ساعتِ كار سر كشم بى‌تو
شب كه آيم به سوى خانهٔ تو، پيكِ ودكاى دلبرانه كشيد


مى‌شود كم بياورم بى‌تو، بغلم گير با لباسِ سياه
رُژِ لب سرخ و يك خط زيبا روى پلكم چه ماهرانه كشيد


رقص زيباى دلبرانهٔ ما، در خم کوچه های روتردام
پابه‌پا هى قدم كه برداريم، شب زيبا به آشيانه كشيد

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۲     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        جوزا/ سرطان ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                      شانزدهم جون  ۲۰۲۰