سراج الاخبار افغانیه
۱۵ رجب ۱۳۳۳ / ۹ جوزا ۱۲۹۴ /۳۰ می ۱۹۱۵
شماره ۱۹ صفحات ۴-۷
باز تایپ و توضیحات از ایشور داس
اگر هزاران جان های خود را فدای خاکپای اعلیحضرت پادشاه محبوب القلوب معظم
و متبوع مقدس افخم خود نمائیم سعادت دو جهانی میدانیم چون ما مردم اهل هنود
دارالسلطنه کابل به زیر سایه هماپایه سرکار والا از پدر پدر مورثه بشرف
رعیتی دولت افغانستان سرفراز بوده و می باشیم از چهار برن یعنی چهار طایفه
از سیوک و سکهـ همه ما بدر گاه جل شانه که خالق یکتا است
همواره از صدق دل و دعای ازدیاد عمر و اقبال پادشاه ظل الله عدالت اکسیر
سراج الملة والدين را داریم که الهی سالهای سال و قرنهای بی شمار سایهء
الطاف ذات اعلیحضرت پادشاه مقدس و مهربان ما را از جمیع خلایق افغانستان و
این کمترینان دعا گویان کم نگرداند. آمین یارب العالمین.
–
چنانچه از آسوده حالی که سالهای سال از نوازش پادشاه خود داریم و بهر باب
آرامی و فراغت بالی بر مایان میسر است همواره شکرانهء بدر گاه خداوند تعالی
داریم و عدالتهای گوناگون که اعلیحضرت بر مایان رسیده در اخبار سال یکم
نمبر ۲۲ سنه ۱۳۳۰ تفصیل وار مندرج است – درینولا که ۲۰ ماه حمل که
سنگراند یعنی ماه ویساک مراسم آئین ویساک ما مردم اهل هنود بود – و به
هندوستان مردم اهل هنود از راجا و فقیر و تجار و غیره میله خود ها را در
هریدوار یعنی گنگا جی می کنند که ماه ویساک را ما مردم اهل هنود بسیار اوتم
یعنی نیک و مبارک می دانیم در مقام مخصوص آن رفته خرمی و شادمانی و رسوم
خود را می کنند و به دارالسلطنه کابل چون از قدیم که کلان های ما بنابر
اینکه آب نهر چشمه بار گنگا که در کتب مایان مشهور است در محال لهوگرد چشمه
«پاد خواب شانه» می نامند از همان آب بار گنگا به دریاب لهوگرد می آید
گذشتگان ما در قریه شیوه کی و ده یعقوب به لب دریای مذکور میله جای از قدیم
معین کرده بودند – هذه السنه هم رخصتی میله و جشن را دیوان نرنجنداس کرنیل
ملکی از حضور اعلیحضرت به نویسندگان دفاتر پادشاهی و تجاران و معتبر ین و
کسبه کار دارالسلطنه کابل درخواست نمودند از عنایت شاهانه چهار روزه به
قرار مقرری رخصت از حضور عطا فرموده سرفراز و ممتاز ساختند هزاران شکرانه
به جا می آوردیم – .
حال آنکه امسال پادشاه معظم مهربان ما اعلیحضرت جهان مطاع ظل الله با
شهزاده های والا جاه و مصاحبان و عمله حضور در میله این کمترینان تشریف
فرما و رونق افزود و تنزل اجلال آورده اند که اگر جانهای خود را نثار حضور
اعلیحضرت نماییم هنوز هم کم است. چنانچه خیمه گاه شاهانه در یک میله گاه ما
نصب گردیده بود و یک بلوک عساکر خاصه شاهانه با دریشی های تزینتی شان با یک
دسته موزیک نظامی در پیشگاه خیمه گاه پادشاهی صف بسته احترام بودند ذات
اعلیحضرت با هم رکابان حضور همایونی به سواری موتر تشریف آوردند و سر
افتخار ما را به فلک دور رسانیدند بعد از اینکه همه رعایای عاجز مراسم سلام
را به جا آوردیم بلسان درفشان بریا مایان فقرا چنین فرمودند که: «حرف دینی
علیحده است مگر درد دنیوی و معاملات جهانداری چون خالق یگانه عالم امروز ما
را پادشاه افغانستان ساخته و مسلمان و هندو را رعیت ما گردانیده همه را به
مثل فرزند دانسته از ین سبب امروز در میله و خشنودی شما اشتراک ورزیدم» -
این کمیته کاران چنان خرمی و خرسندی حاصل شد که اول از بیان درفشان پادشاه
محبوب القلوب و دویم از دیدار فیض آثار مثل که آفتاب و مهتاب بر مایان جدید
درخشان گردید از خورد تا کلان کل اهل هنود از سیوک و سکهـ سر برهنه و دست
بر دعا نموده و به خاک افتاده هزاران شکرانه را به جا آوردیم که بر مایان
دو زیارت و دو میله حاصل شد یکی زیارت پادشاه ظل الله که در مذهب ما مردم
اهل هنود پادشاه را بزرگوار و خلیفه از جانب حق تعالی که در زبان هندی
دیوتا یعنی از خاصان حق جل الله می دانیم حاصل دویم میلهء ویساک که چون در
کتب مایان اسم ذات ناراین است یعنی نهرآب جاری و این خانه آب همهگی ما
اقوام از این خوشنودی های زیادی کرده می خواهیم که جانهای خود ها را بمعه
اطفال خود ها نثار هر قدوم میمنت لزوم پادشاه خود نمائیم زهی سعادت دو
جهانی است و میله جشن ما بسیار رونق پذیر شد که اعلیحضرت شهریار والا غریب
پروری نموده اند زبان گفتار نداریم بدون اینکه جانفشانی تا مادام حیات بر
هر فردی که از اهل هنود و چهار برن یعنی چهار طایفه در هر جا بود وباش
مایان باشد سرهای خود برکاب پادشاه خود فدا سازیم. فقط.
دشمنت را همچو میخ خیمه می خواهیم ما
پای در گل، سنگ بر سر، ریسمان در گردنش
زیاده آفتاب دولت و اقبال روز افزون باد
امضا ها:
دیوان نرنجنداس – دیوان بیربل سنگهـ - بهگوان داس ولد ایشر داس – دیوان
لچمن داس – دونی چند چودهری تاجر – بست سنگهـ تاجر – سوبه سنگهـ تاجر –
دیوان جیت سنگهـ اولادهء بابا نانک – دیوان رام چند کپور – دیوان رام چند
پسر منشی نریاین داس – رام چند کوچهر دلال شکر – بال مکند دفتری دویم سایر
– دیوان ارجند داس – رام چند چودهری – شنکر داس چودهری – فقیر چند پسر لاله
هندومل – کنیه سنگهـ پسر هری سنگهـ - رام چند بهسین – دیوان لال چند و مهر
چند – مشر کیشو رام – هری چند چودهری.
توضیح برخی نامها و اصطلاحات
سیکهـ وسیوک، اصطلاحی
است که هندوان افغانستان همواره با به کاربرد آن وحدت و یکپارچهگی تمام
اقوام ذیدخیل در اقلیت مذهبی هندوان و سیکهـ های افغانستان را بازتاب
میدهند.
سنگران یا سنگرانت یا سنگراند نام روز اول هر ماهی قمری هندوان و سیکهـ
های جهان باشد.
-
لهوگرد یا لهو ګړ نام باستانی ولایت لوگر است که قصبهء آغشته به خون معنی
می دهد زیرا بنابر داشتن ثروت زیر و سر زمین همواره مورد یورش دزدان می
بود. در لوگر دریای است که هندوان آن را گنگای کوچک می گفتند و در قدیم مراسم
غسل ویساک را به جا می آوردند.
-
دریغا از اولاد های دیوان بیربل سنگهـ کسی را سراغ ندارم.
-
دیوان بابا جیت سنگهـ پدر باباجی منگل سنگهـ بیدی بود. نواسه و کواسه هایش
در لندن مهاجر اند.
- دونی
چند چودهری خسر مرحوم کشن چند چودهری؛ جد مادری آقایان گوکل چند چودهری و
شیوسرن چودهری.
- دیوان
رام چند کپور در زمان امیر شهید مستوفی ولایت هرات بود که مسجدی هم در آن
شهر ساخته بود که به نام مسجد مستوفی شهرت داشت. وی پدرکلان شادروان مهرچند
ورما رییس عمومی اتاقهای تجارت و صنایع افغانستان بود.
-
رام چند کوچهر پدر کلان مرحوم شیوداس کوچهر.
- رام چند چودهری پدر کلان
مرحوم کشن چند چودهری بود جد آقایان گوکل چند چودهری و شیوسرن چودهری.
-
لقب «مشر» را هندوان افغانستان برای روحانیونی به کار میبرند که عملن
مراسم مذهبی را پیش می برند.
از شمارهی آینده کابل ناتهـ می خوانید:
عکس العمل هندوان در مقابل گزارش «سنت نهال سنگهـ» ژورنالیست هندی منتشره
در سراج الاخبار افغانیه، سال یکم نمبر ۲۲ سنه ۱۳۳۰ |