کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

زلمی کاوه

    

 
من اقلیتم

 

 

 

من اقليتم
مرا فریاد کن
اسمم با نه گره خورده است
نفی
نفی
نفی
از واژه اکثريت بوی تابوت می آيد
بوی قبر
بوی ماتم
بوی طرد
بوی حذف
قتل عام می شوم
.............................
من اقليتم
در آوشويتز يهودی می شوم
درافغانستانف سيک، هزاره ...هندو.....
بوی بدن برهنه ام
تن سوخته ام هنوز که هنوز است ذهن بشر را آشفته می سازد
من بريان می شوم
تکه تکه می شوم
من
صليب داود برسينه دارم
اتاق های گازنصيبم می شود از زندگی
..................
من اقليتم
هزاره ام
هندو ام
سيکم
کولی آواره ام
به سنگم می زنند
لباس های زرد به تنم می کنند
درکوچه های ذهن تبعيض اکثريت له می شوم
بدنم همه زخم های تحقير را تجربه می کند
هرروز اعدام
ماشين اکثريت تکه تکه ام می کند
......................
من اقليتم
در سرزمين خودم بيگانه
همسرنوشت هيج
همراز توهين
هم بستر تبعيض
اما
زير سايه اکثريت
از تمامی حقوقم برخوردارم؟؟؟
...................................
من انسان اقليت شده ام
وقتی تبعيض خفه ام می کند
هزاره می شوم
هندو می شوم
من ديگر جنسی می شوم
من سوسياليست می شوم
من اتيست می شوم
من مسيحی می شوم
من يهودی می شوم
من زردشتی می شوم
بهايی می شوم
و....
خانه ام کالبد حذف است
........................
من انسانم
اقليت شده
وارث همه ی رنگ هايم
همه تفاوت ها
تفاوت ها زيبايند
نه از زبان تو
من فرياد اقليتم
من انسانم...
مرا فرياد کن!
کاوه
ازمجموعه ی صدای پچ پچ بامداد



 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۵۷     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        حمل ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی   اول اپریل  ۲۰۲۰